سمیرا شاهیان - «تصورش حتی برای جراح که این عمل را انجام میدهد، دشوار است. بیمار صحبت میکند، در حالی که مغزش باز است». این جمله را متخصص بیهوشی تیم زبردستی میگوید که میخواهند ضایعه مغزی مردی چهلساله را در هوشیاری از درون جمجمهاش خارج کنند. ماجرا از این قرار است که دیروز چهارمین جراحی مغز و اعصاب بدون بیهوشی در بیمارستان رضوی مشهد با موفقیت انجام شد که اولین بارش توسط جراحان آلمانی و افتخار سهبار دیگرش به نام تیم جراحان زبده و متبحر ایرانی به ثبت رسید؛ افتخاری که چراغ یک زندگی دیگر را روشن نگه داشت.
بخش2 بیمارستان رضوی مشهد در روز سهشنبه، پنجم شهریورماه1398 مکان مهمی به شمار میآید. اتاق عمل در این ساختمان برای جراحی دشوار و ظریفی فراهم شده است. بیماری درگزی که از تشنجهای پرتعداد رنج میبرد و مغزش بستر توموری بدخیم شده است، هوشیار و آگاه میخواهد زیر عمل جراحی قرار بگیرد.
زهرا بهرامی، سرپرستار بخش، ضمن توجه به الزامات اتاق عمل، راهنمای خبرنگاران و عکاسان نیز هست. حالا مدتی است که بیمار به اتاق عمل منتقل شده است و به خبرنگاران اجازه دادهاند که در قالب تیمهای دونفره وارد جایی شوند که بهندرت کسانی غیر از پزشکان میتوانند پا به آنجا بگذارند. وارد رختکن میشویم و مثل تیم پزشکی لباسها را عوض میکنیم. بیم و امید اینکه فرجام این جراحی چه میشود، انگار به ما هم سرایت کرده است. این دلهره را بهخوبی میتوان در چشم تیم خبرنگاران و عکاسانی که قرار است برای اولینبار چنین موقعیت پزشکی نادری را برای مردم روایت کنند، مشاهده کرد؛ اتفاقی که در اروپا آرامآرام توسعه یافته و مدتی است در آمریکا نیز قدمهای اولش برداشته شده است. برخلاف ما، تیم پزشکی انگار در آرامش و طمأنینه خاصی به سر میبرد. همین آرامش کمکم به ما هم سرایت میکند. اینگونه عملها هنر دست آنهاست.
قرار است تا دقایقی دیگر شاترهای پیاپی دوربین عکاسها، تردستی استادانه جراحان ایرانی را به تصویر بکشد. پرونده پزشکی بیمار حکایت از وضعیت بحرانی او دارد؛ تشنجهای فراوان او پزشکان را به تجویز دارو با دوز بالا ملزم کرده بود و ادامه این رویه نیز چیزی جز مُسکن موقت برای زندگی رنجور او و ناخوشی مداومش نبود.
دقایق برای تیم خبری بهکندی میگذرد تا اینکه بالأخره اجازه حضور به شرط رعایت آرامش تیم پزشکی و حفظ نظم اتاق عمل به ما داده میشود. خانم بهرامی ما را در موقعیتی قرار میدهد که صورت بیمار را میبینیم. تا زمانی که مرد چهلساله پاسخ پزشکان را میدهد، مانیتوری زوایای مغزش را نمایش میدهد. جمجمه شکافته و لایههای محافظ مغز کنار رفته است. «شان»ها یا همان پارچههای مخصوص جراحی از بالا، صورت بیمار را پوشاندهاند و جراح و دستیارانش بالای سر بیمار در حال کار روی بافت مغز ایستادهاند. این یعنی ناگوارترین صحنهای که توصیف ندارد. اگر تعادل بیمار برهم بخورد یا عطسه کند چه؟ اصلا اگر خستگی حاصل از بیحرکتی را تاب نیاورد، چه اتفاقی میافتد؟ اما همهچیز سنجیده شده است. ذهن و روان بیمار پیش از عمل جراحی آماده شده است و از نظر پزشکان تابآوری او برای این عمل تأیید شده که به این مرحله از زندگی بیمثالش رسیده است. دستیار پزشک با چاشنی شوخی از بیمار میپرسد «خوبی؟» و بعد که از هوشیاری کامل او مطمئن میشود، شوخیاش را اینگونه ادامه میدهد: «راه نیفتی توی اتاق!» و وقتی صدای رضایت بیمار را میشنوند، همه میخندند. این یعنی بالاترین سطح هوشیاری.
دکتر شجاعی که متخصص بیهوشی است، چند کلامی با بیمار گفتوگو میکند:
آقای خانزاده حالتان خوب است؟
بله
مشکلی نداری؟
نه، خدا را شکر
مکالمهای معمولی که معمولا بین 2فرد در شرایطی غیر از جراحی مغز و اعصاب اتفاق میافتد. بیمار حتی میگوید: «مشکلم ضایعه مغزم است». سپس پزشک میگوید: «اگر مشکلی بود، صدایم بزنید». آقای خانزاده هم با سری شکافته میگوید: «زنده باشید. شما آقای دکتر سلطانی هستید؟» و دکتر شجاعی با لبخند میگوید: «من همکار ایشان هستم».
گفتوشنود دکتر و بیمار آنقدر معمولی بیان میشود که انگار نه سری شکافته شده است و نه دکتری به امید بهبود بیمارش دست به میان تیغ و خون دارد؛ عادی و آرام و بدون واهمه.
برداشتن کامل ضایعه مغزی، بدون عوارض
پیش از شروع این کار خطیر با دکتر رضا زارع، جراح مغز و اعصاب، گفتوگویی داریم تا در آستانه چهارمین تجربه موفق پزشکی در بیمارستان رضوی، از دیگر جنبههای عمل بگوید. او لزوم چنین کاری را اینطور بیان میکند: برداشتن ضایعات مغزی در زمانی که بیمار بیهوش است، خطر آسیبرسانی به حرکت و تکلم بیمار را دارد. هدف ما از جراحیِ «بیدار» این است که دقیقترین مقدار از ضایعه را برداریم تا کمترین عوارض و اختلال حیاتی را در پی داشته باشد.
او میافزاید: در طول این عمل، بیمار، همکار جدی تیم پزشکی است و دائم حرکت دست و پا و قدرت تکلم او را بررسی میکنیم.
دکتر زارع یادآوری میکند: چون بیمار بیدار است و استرس دارد، سعی میکنیم زمان عمل را کوتاه کنیم، اما بزرگترین و عالیترین هدف ما، برداشتن کامل ضایعه است. در عین حال میخواهیم بیمار هم هوشیار باشد و هم درد نداشته باشد.
فشارِ خون یازده روی هفت
به لحظات حساس عمل بازگردیم. دکتر شجاعی مانیتور روبهروی بیمار را نشان میدهد که علائم حیاتی را شرح میدهد. او میگوید: ضربان قلب و اکسیژن و فشار خون، همزمان مانیتورینگ میشود. شرایط عالی است. فشار خون، یازده روی هفت و اکسیژن 97درصد است. این پایداری در حالی است که فرد بیمار است.
دکتر به دستگاههایی که با فاصله کنار تخت قرار گرفتهاند، اشاره و بیان میکند: در حین عمل 3نوع دارو تزریق میشود؛ بعضیها مغز را تسکین میدهد، بعضیها داروهای ضددرد و بعضیها داروهای قلبی هستند که اگر نیاز باشد، استفاده میکنیم. با همین داروهاست که بیمار با ما همکاری میکند. مثلا به او میگوییم دستت را بالا بیاور و میآورد، از او سؤال میکنیم و مطمئن میشویم نواحی که روی آن عمل انجام میشود، به قسمت سالم آسیب نمیزند.
عمل جراحی «بیدار» یا تَردستی!
ممکن است عنوان عمل جراحی بیدار، باعث این فکر شود که بیهوشی در انجام عمل نقشی ندارد. دکتر سلطانی، متخصص بیهوشی در اینباره توضیح میدهد: این تصور اشتباهی است؛ زیرا در حالت بیهوشی کامل، کار متخصصان بهمراتب راحتتر است، اما در شرایط فعلی از بیمار میخواهیم صحبت کند و در عین حال نباید درد داشته باشد. این کار، شبیه به تَردستی است.
او به روشی اشاره میکند که در آن میتوانند قبل از شکافتن جمجمه، بیمار را بیهوش و برای ادامه کار بیدارش کنند، اما میگوید: تیم پزشکی ما حتی آن کار را هم نمیکند و بهجای آن با روش بلوک عصبی، 7عصب را بلوک میکنند تا حتی در زمان شکافتن استخوان هم بیمار بیدار باشد.
آنچه در اتاق عمل میبینیم و توضیحاتی که میشنویم، بیشتر گویای کار تیمی دشوار، هم برای جراح و هم برای متخصصان بیهوشی است. در کنار اینها، منافع جراحی بیدار برای بیمار بیشتر است و دکتر در اینباره میگوید: به جای اینکه 5سانتیمتر از مغز بیمار برداشته شود که فقط یک سانتیمترش درگیر بیماری است، در این روش فقط محل ضایعه با بالاترین دقت حذف میشود و اعمال حیاتی بیمار پایدار و سالم باقی میماند. یعنی مزیتهای جراحی برای بیمار زیاد، اما دردسرش برای پزشکان و هزینهاش برای بیمارستان بسیار بالاست.
آینده جراحیِ بدون بیهوشی
پس از موفقیتهای پرتکرار تیم پزشکی، سؤال اینجاست؛ آینده این روش از جراحی در ایران چیست؟ رئیس گروه بیهوشی بیمارستان رضوی پاسخ میدهد: این روش جراحی همگانی نمیشود؛ چون بیماران فاکتور محدودکننده در آن هستند. ما در بیمارستان رضوی امکانات داریم، اما هر بیماری نمیتواند برای این کار وارد اتاق عمل شود. به عنوان مثال کودکان و کسانی که از اتاق عمل وحشت میکنند، نمیتوانند اینگونه عمل را تحمل کنند. ضمن اینکه در چنین موقعیتهای پزشکی، باید اتاق عمل در یک شیفت کاری کامل در اختیار تیم باشد و در چنین روزهایی به جای 5عمل جراحی، فقط یک عمل جراحی ظریف و حساس انجام میشود.
مهارت بهعلاوه عشق و علاقه
در اتاق عمل همهچیز مرتب است. هم بیمار هوشیار است و هم پزشکان با آرامش و نشاط. مانیتورها وضعیت بیمار را لحظه به لحظه گزارش میدهند و اتفاق ناگواری نیست که بخواهد اضطراب و رعشهای به جان کسی بیندازد.
دکتر سلطانی که حالا در کنار دیگر متخصص بیهوشی، دکتر شجاعی، ایستاده است، میگوید: وقتی یک پزشک توأمان عشق و علاقه و هنر را داشته باشد، کار تمام است. او به هنرنمایی این روش اعمال جراحی اشاره و بیان میکند: هنرِ بیهوشی است که انگار بیمار دارد روی طناب راه میرود؛ در شرایطی هستیم که اگر دارو کم شود، فشار خون بیمار بالا میرود و درد شدید به سراغش میآید و اگر دارو زیاد شود، بیمار وقفه تنفسی پیدا میکند، اکسیژن خونش اُفت میکند و بیهوش میشود.
او در عین حال یادآور میشود که امکانات خیلی مهم است و اکنون فقط در بیمارستان رضوی مشهد میتوان دست به چنین عملهای خطیری زد. او مثال میزند که؛ «از تجهیزاتی مانند میکروسکوپ فلورسانس استفاده میکنیم که جای دقیق تومور را به ما نشان میدهد، یا یک دستگاه مانیتورینگ عصبی (نورومانیتورینگ) از تهران آوردهاند که قیمت بسیار زیادی دارد». دستِ آخر هم تأکید میکند: روشی پرهزینه اما با کیفیت و مؤثر است.
هزینه جراحی
هزینه، یک قسمت مهم موضوع است که نباید از آن غافل شد. در این باره هم اینطور جواب میگیریم؛ «هزینه جراحی مطابق قانون و طبق تعرفه، به عهده بیمار و بیمه ای است که تحت پوشش آن است».
یعنی این روش، هزینه مازادی برای بیمار و خانوادهاش ندارد، بلکه یک دستاورد بزرگ است که مانع خروج پول گزاف از کشورمان میشود. دکتر سلطانی از منافع انجام کار توسط ایرانیها میگوید: هدف ما این بود، دانش مورد نیاز به ایرانیها منتقل شود. به همین دلیل فقط در دومین عمل ابتدایی از پزشکان آلمانی بهره گرفتیم. قبلا آنهایی که از کشورهای خارجی به ایران میآمدند هزینههای زیادی روی دستمان میگذاشتند. بین 8 تا 10هزار یورو باید به جراحها و تیمشان پول میدادیم. این درحالی است که تعرفه بیمار، همان مبلغ تعیین شده است و او در ازای زمان طولانی عمل، استفاده از پزشک خارجی و غیره پول مازادی نپرداخت.
او اضافه میکند: خوشبختانه امروز شاهد این هستیم که فقط یک دستگاه به همراه کارشناس مربوط از تهران به مشهد منتقل کردیم و جلوی سایر هزینههای قبلی را گرفتیم.
مشهد و تهران؛ شهرهای پیشگام
به گفته تیم پزشکی فعال در این جراحی، مشهد و تهران شهرهای پیشگام هستند و گویا در شیراز هم قصد ورود به چنین حیطهای را دارند.
جراحی بدون بیهوشی فقط ویژه مغز و اعصاب نیست و برای سزارین و شکستگی دست و پا نیز به کار میرود، اما حساسیتش در کارهای مشابه امروز بیشتر است. این را دکتر سلطانی که اولین بار در آسیا و در زمان جراحی قلب، بیمار را فقط بیحس کرده است میگوید و به تأکید یادآور میشود: اینجا بیمارستان زیر نظر آستان قدس و یکی از اهدافش انجام کارهای علمی منحصربهفرد است. در غیر این صورت، برای بیمارستانهای خصوصی و حتی بیمارستانهای دانشگاهی صرفه اقتصادی ندارد.
دکتر می گوید: هر بیمار ضایعه مغزی را نمیتوانیم برای جراحی بیداری انتخاب کنیم. آنهایی که از تاریکی و تونل وحشت دارند در حین هوشیاری زیر «شان»های اتاق عمل، احساس خفگی و اضطراب میکنند. کسانی که نمیتوانند چند ساعت بیحرکت بمانند گزینههای خوبی نیستند و در هنگام عمل بیقرار می شوند.
عقربه های ساعت 17 و 10دقیقه را نشان می دهد. کار نفس گیر این جراحی فوق حساس و پیشرفته اما به میانه راه رسیده است. زمان باقی مانده از عمل را که جویا می شویم دکتر با همان آرامش دائمش لبخندی می زند و می گوید: دستِ کم دو ساعت دیگر ادامه دارد. در میان تب و تاب ماندن برای رسیدن به نتیجه نهایی جراحی و دلهره رسیدن گزارش به صفحه فردا، راه دوم را انتخاب می کنیم و به اجبار راهی روزنامه می شویم. در آخرین ساعات قبل از انتشار روزنامه نتیجه عمل را از دکتر پیگیر می شویم. خدا را شکر همه چیز به خوبی تمام شده است.