روایت یک اتفاق معمولی برای یک آدم معمولی عذرخواهی مدیر شبکه سلامت برای پخش صحنه ناهنجار مستند پرتره «داوج پارادیزو» به منظور بزرگداشت جواد علیزاده، کاریکاتوریست برجسته کشورمان، در مشهد اکران شد + فیلم آیا اختلافات کارگردان و تهیه کننده سریال ازازیل حل خواهد شد؟ رضا صادقی در بیمارستان بستری شد (۲۴ فروردین ۱۴۰۴) «ورود آقایان ممنوع» شنبه به صحنه تئاتر می‌رود دانلود قسمت نوزدهم سریال پایتخت ۷ + تماشای آنلاین اهدای عواید نمایشگاه نقاشی شاگردان تارا بهبهانی به کودکان محک معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: خدمت و خادمی به زائران کاری بین‌المللی است هنرمند گرافیست هنر انقلاب اسلامی: نیاز به بازتولید اندیشه شهید آوینی داریم آموزش داستان نویسی | تداوم حافظه (بخش ششم) حکمت‌های هزارساله | نگاهی به کتاب «دانش و رامش: شاه بیت‌ها و شاهکار‌های شاهنامه» مینی سریال غرور و تعصب ساخته می شود فیلم‌برداری قسمت جدید فیلم انتقام‌جویان آغاز شد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ حضور سرزده رئیس‌جمهور در وزارت فرهنگ و ارشاد + عکس آغاز فرایند داوری پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران انتشار «مثنوی معنوی» مولانا در قطع جیبی
سرخط خبرها

پاسخی کوتاه به اینکه چرا باید فلسفه بخوانیم؟

  • کد خبر: ۴۱۴۹۴
  • ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۷:۰۴
پاسخی کوتاه به اینکه چرا باید فلسفه بخوانیم؟
 بیایید همین شروع مطلب، بی‌آنکه زمان ارزشمند شما را با طرح موضوعات مقدماتی بیهوده تلف کنیم، برویم سراغ یک پرسش اساسی. سؤالی که احتمالا بارها از زبان مجری برنامه دورهمی شنیده‌اید: «آیا احساس خوشبختی می‌کنید؟»

شهرآرانیوز؛ بیایید همین شروع مطلب، بی‌آنکه زمان ارزشمند شما را با طرح موضوعات مقدماتی بیهوده تلف کنیم، برویم سراغ یک پرسش اساسی. سؤالی که احتمالا بارها از زبان مجری برنامه دورهمی شنیده‌اید: «آیا احساس خوشبختی می‌کنید؟» به نظر می‌رسد سؤال ساده‌ای است و بیشتر مهمانان هم بدون تأمل به آن پاسخ‌های پیش‌پاافتاده و گاهی احساسی می‌دهند؛ اما اگر خوب فکر کنید، این پرسش نه یک پرسش معمولی و رمانتیک، بلکه یک سؤال فلسفی است. درست مثل آنکه بپرسیم آمدنمان بهر چه بود؟ یا به کجا خواهیم رفت؟ درحقیقت این پرسش ساده با آن پرسش‌های بنیادین فلسفی ارتباطی عمیق و تنگاتنگ دارد و شاید بزرگ‌ترین دغدغه و سؤال بشر امروز است. اینکه چرا با وجود افزایش سطح رفاه و امکانات، احساس خوشبختی و رضایت کمتری را تجربه می‌کنیم؟ با این مقدمه کوتاه تلویزیونی می‌خواهیم شما را به خواندن فلسفه دعوت کنیم، آن هم نه به‌عنوان یک شاخه مطالعاتی، بلکه برای آموختن هنر زندگی کردن و پاسخ عمیق به همین سؤال ساده.

 

فیلسوفان خشک و فیلسوفان ابری!

تردید نداریم وقتی اسم فلسفه به گوشتان می‌خورد، یاد کتاب‌های قطوری می‌افتید که از اصطلاحات سخت و پرطمطراق لبریزند. کتاب‌هایی که انگار برای این نوشته شده‌اند که خواننده هیچ‌چیز از آن‌ها نفهمد. البته که ما منکر مفیدبودن آن کتاب‌های دانشگاهی وزین نیستیم، ولی بگذارید بر این عقیده پافشاری کنیم که آن یک مشت کلمات سخت و عالمانه دردی از دردهای زندگی ما کم نکرده است. این نوع فهم از فلسفه را از ذهنتان بیرون بیاورید. این تنها یکی از روش‌های فلسفه‌نگاری است که از قضا هرروز بیشتر از گذشته به انزوا می‌رود.

در جهان معاصر فیلسوفانی وجود دارند که ترجیح داده‌اند مسیر سقراط را دنبال کنند و دانششان به کار دردهای بشر، یا همین مردم کوچه و بازار بیاید. آن‌ها در یک توافق نانوشته از فلسفه‌ای حمایت می‌کنند و برای فلسفه‌ای می‌نویسند که حاضر شده است مفاهیم سختش را به شکلی قابل فهم و اثربخش به راهنمایی برای زندگی بهتر تبدیل کند! آن هم نه از طریق کتاب‌هایی چون 40راز موفقیت و شادکامی، یا 10راز پول‌دارشدن و خوشبختی زناشویی؛ بلکه از مسیر فلسفه و به‌کارگیری اندیشه در مفاهیم بنیادین زندگی.

 

معنای زندگی؛ همان چیزی که نداریم!

همه ما از همان صبح که می‌خواهیم از رختخواب برخیزیم تا شب که دوباره برای فراموشی روزگارمان و ناخوشی‌هایمان به آغوش خواب می‌رویم، با چیزی سروکار داریم که به آن می‌گویند معنای زندگی! معنای زندگی می‌تواند بزرگ و باشکوه و طولانی‌مدت یا ساده و دم‌دستی و کوتاه‌مدت باشد. معمولی یا باشکوه، دائم یا موقت، همه ما برای ادامه زندگی به معنا نیازمندیم. فلسفه خواندن به ما کمک می‌کند این معناها را بشناسیم، به سؤال‌های مهم زندگی‌مان از زاویه نگاه شخصی بنگریم و بر اساس تجربه فیلسوفان زندگی در یک روند کاملا فردی مسائل خودمان را بهتر بفهمیم. تردید نکنید که برای درک بهتر معنای زندگی‌تان به فلسفه نیاز دارید.

 

فلسفه جلو فرار ما را می‌گیرد

برای لحظاتی، قبل از آنکه ادامه این متن را بخوانید، به مهم‌ترین تیترهای زندگی روزمره خود فکر کنید: هدف، خوشبختی، فضیلت، اخلاق، ارزش‌ها، شخصیت، ترس، بیماری، ملال، تنهایی، رابطه و... . این‌ها دقیقا موضوعاتی هستند که فلسفه با آن سروکار دارد. وقت آن رسیده است که اگر واقعا احساس درد و بی‌معنایی می‌کنید، اگر احساس می‌کنید به دلایلی که نمی‌فهمید، خوشبخت نیستید، به‌جای پناه بردن به انواع سرگرمی‌ها که جهان امروز برایمان تدارک دیده و نوعی فراموشی و فرار از اصل ماجراست، به دنبال کشف علت احساسات خود باشید. به دنبال فلسفه، که ریشه ناکامی‌ها را نه در شرایط بیرونی، بخت و اقبال یا ناتوانایی‌مان، بلکه در نوع اندیشیدن ما و نگاه ما به زندگی می‌جوید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->