لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز - «کتابفروشیای که یکتنه نگهدار نشر مشهد بود»، «بنیانگذار کتاب ارزان» و «بنیانگذار صنعت چاپ خراسان» و ... فرهیختگان و مردم کتابخوان از پیشگامان عرصه چاپ و نشر در مشهد با این عناوین یاد میکنند. حاج عباسعلی باستان، محمود کاشیچی و محمد زوار. کتابفروشان و ناشرانی که نام و خاطره آنان بیش از نیم قرن با تاریخ و هویت مشهد گره خورده است و در خاطرات بزرگان اهل ادب و فرهنگ کشور دیده میشود. همزمان با روز جهانی صنعت چاپ، درباره خدمات فرهنگی ارزشمند سه تن از ناشران تاثیرگذار مشهد نگاشتیم. آنها که با شیوههای خلاقانه و با صرف هزینههای شخصی به نشر کتاب و ترویج کتابخوانی در مشهد و ایران پرداختند.
نگهدار نشر مشهد
قدیمیترین کتابفروشی پابرجای مشهد. کتابفروشی «باستان» در خیابان «آیت ا... خزعلی» فعلی (انتهای کوچه شاهینفر). همانجا که محل خرید کتابهای کودکی مهدی اخوان ثالث بوده است. پدرش هر ماه پولی به این کتابفروشی میداده تا با آن به پسرش کتاب بدهد.
محمدجعفر یاحقی در گفتوگویی با روزنامه
شهرآرا بیان کرده است که باستان جای خوبی برای تماشا و سیر و گشت در عناوین جدید کتابها بود. او میگوید: باستان ناشر هم بود و برخی از کتابهای کمورق و بعضی از متونی را که در خراسان و از سوی دانشمندان مشهد برای چاپ آماده شده بود منتشر میکرد. کتاب «فرخی سیستانی» به قلم دکتر یوسفی را که بار اول در کتابخانه دبیرستان فردوسی مشهد دیده بودم، چاپ انتشارات باستان بود. خلاصه «ویس و رامین» دکتر متینی را که در سال اول رشته ادبیات میخواندم نیز همین کتابفروشی باستان منتشر کرده بود. «دیوان ابوالفرجرونی» با تصحیح و حواشی «دکتر محمود مهدوی دامغانی»، و «المصادر زوزنی» به تصحیح «تقی بینش» را هم انتشارات باستان چاپ کرده بود.
استاد
محمدرضا شفیعی کدکنی هم در مقالهای با عنوان «مشهد و کتابفروشیهای ۵۰ سال پیش» که سال ۱۳۸۸ در یکی از شمارههای مجله بخارا منتشر شده، از کتابفروشی باستان نام برده است. به اعتقاد کدکنی، باستان این امتیاز را بر تمام کتابفروشیهای مشهد داشت که زیر بار خرج کتابهای سنگین و پرخرج و دیرفروش میرفت. او از نمونه کتابهای تألیفی استاد سیدجلال الدین آشتیانی و دکتر علی اکبر فیاض نام میبرد و در ادامه میگوید که در مشهد آن سالها بهجز «باستان»، ناشر دیگری وجود نداشته است و هیچکدام از جوانهای اهل ادب، جرئت و سرمایه ناشرشدن را در آن روزگار نداشته اند.
سال تأسیس این کتابفروشی و انتشاراتی را ۱۳۰۵ قید کردهاند و این تاریخ برگرفته از سربرگ کاغذهای یادداشتی است که از گذشتهها به یادگار مانده است، اما گفتههای برخی نویسندگان، تاریخ راه اندازی آن را سال ۱۳۱۳ میداند که با نام «پاسبان»، فعالیتش را شروع کرده و بعدها به «باستان» تغییر نام داده است.
بانی تشکیل کتابفروشی، حاج عباسعلی پاسبان بود که پس از فوتش، اداره کتابفروشی را به پسرش جعفر سپرد. مرحوم حاج عباسعلی پاسبان رضوی معروف به «آقای باستان» در نشر کتابهای ادبی، تاریخی و دانشگاهی فعال بود و بیشتر آثار انتشاراتی نیز به چاپخانه طوس سپرده میشد. «باستان» به افرادی که توان مالی نداشتند، کتاب امانت میداد تا پس از مطالعه، آن را برگردانند. ازآنجاکه با مرور زمان و بعد از دهه ۵۰، از رونق کار کتابفروشی باستان کاسته میشود، حاج جعفر پاسبان تصمیم میگیرد برای جبران هزینه ها، بخشی از مغازه اش را به فروش لوازم تحریر اختصاص دهد، رویهای که به ناگزیر دامن خیلی از کتابفروشیها را گرفت و حتی باعث تعطیلی برخی از آنها شد.
بنیانگذار کتاب ارزان
کتابفروشی روبهروی باغ ملی. بعدها نزدیک گنبد سبز. نام هر دو گوتنبرگ؛ به اسم مخترع ماشین چاپ. مدیرش محمود آقاجانزاده کاشیچی. بنیانگذار کتاب ارزان در ایران. کتابهایی معروف به پنجریالی که در زمان گرانی کاغذ و کتاب، کمک بزرگی به ترویج کتابخوانی میکرد. گوتنبرگ یکی از ناشران اندک شماری بود که کودکان خردسال پیشدبستانی و سالهای اول دبستان را نادیده نگرفت و داستانهای مصور بسیاری از جمله افسانههای کوتاه و داستانهای گوناگون برای آنان به چاپ رساند. او متولد ۱۳۰۱ و متوفی ۱۳۹۳ در مشهد است. دخترش ناهید کاشیچی در گفتوگویی با شهرآرا گفته است، اولین کتابــی که انتشارات گوتنبرگ، در مشهد چاپ میکند مربوط به سال ۲۵ یا ۲۶ بوده است. کتابی از ملکالشعرای بهار با عنوان «شعر در ایران».
سال ۱۳۳۲ به تهران مهاجرت میکند و یک کتابفروشی با همان نام «گوتنبرگ» در خیابان منوچهری باز میکند. خیابانی که محل رفت و آمد ارامنه است و از همینجا فکر ارتباطگیری با انتشارات پروگرس روسیه شکل میگیرد و نمایندگی آن را میگیرد و کتابهای فارسی، ارمنی، انگلیسی، فرانسوی آلمانی و عربی را هم از کشور روسیه وارد میکند. کتابهایی در حوزه ادبیات و کودک. این کتابها را در شوروی به فارسی چاپ میکردند و بعد به ایران میآوردند.
«شاهنامه» معروف تصحیح محمد عثمانف، کتابهای متون قدیمی ایران مانند کلیات نظامی، گلستان سعدی، رباعیات خیام، بدایعالوقایع، دیوان لاهوتی را هم وارد میکند. در این میان ساواک همیشه این انتشارات و محمود کاشیچی را زیر نظر میگرفت. چون شاه از انتشار افکار شوروی در ایران میترسید.
دهه ۳۰ و ۴۰ اوج شهرت انتشارات گوتنبرگ با چاپ کتاب ارزان و به قیمت آدامس است! کتابهایی با تیراژ ۲۰ هزار نسخه که قیمتشان از ۵ ریال تجاوز نمیکرده است. کتابهای «کنت مونت کریستو»، «ژوزف بالسامو»، «غرش طوفان»، «جنگ و صلح» و «بینوایان». این کتابها معمولا جزوههایی بین ۳۲ تا ۶۴ صفحه بودند که جلدشان کاغذهای کاهی بود. بعدها این جزوهها صحافی و به صورت کتاب منتشر میشدند.
ناهید کاشیچی، دختر آن مرحوم، در این باره گفته است: پدرم با وجود تمام مخالفتها و اینکه گفته میشد، فروش کیلویی توهین به کتاب است، نظرش این بود که گرانبهاترین جواهرات هم با ترازو، وزن میشوند پس در این کار، توهینی نیست.
کاشیچی در اوایل دهه ۷۰، به مشهد برمیگردد و کتابفروشی «جاودان خرد» را در خیابان احمدآباد راه میاندازد و تا آخر عمر در زادگاه خود سکونت میکند. هماکنون نوه مرحوم کاشیچی، بابک کاشیچی وارث حقوقی انتشارات گوتنبرگ در تهران است و این انتشارات نامآشنا، همچنان در تهران کتاب منتشر میکند. او به دنبال این است که اسم این انتشارات، دوباره جزو چند انتشارات اول کشور و لوگوی گوتنبرگ دوباره در قفسه کتابخانهها دیده شود.
بنیانگذار صنعت چاپ خراسان
انتشارات زوار، تمام کتابهای تحصیلی دبیرستانهای مشهد را چاپ میکرد و خودش هم میفروخت. کتابهای تاریخ، جغرافی، فیزیک، شیمی. نظر حسین زوار مدیر این انتشارات، این بوده که چرا خراسان خودش برای خودش کتاب چاپ نکند و از تهران برایش کتاب بیاید؟
حسین زوار بنیانگذار صنف چاپخانهدار، کتابفروش و لوازمتحریر مشهد و صنعت چاپ خراسان و نیز بانی شرکت تعاونی، فروشندگان کتاب و لوازمتحریر مشهد است. او علاوه بر چاپ و انتشار انواع کتابهای معتبر تاریخی، ادبی، اجتماعی، علمی و... به چاپ و انتشار کتابهای درسی دبستانی و دبیرستانی مشهد نیز اهتمام داشت.
فرزند ششم حسین، مصطفی که هنوز چاپخانه زوار را در محدوده قاسمآباد سرپا نگه داشته، در گفتوگویی با نشریه شهرآرامحله منطقه ۱۰، گفته است: پدرم کتاب «اخلاق» محمدتقی شریعتی که مربوط به دروس پنجم و ششم ابتدایی بود را چاپ میکرد. در مقابل آن، کتابفروشی باستان، کتاب اخلاق دکتر علی شریعتی را برای چهارم و پنجم دبستان چاپ میکرد. پدر من با محمدتقی شریعتی رفیق بود. نمیتوانست کتاب پسرش را چاپ کند. چون کتابی که علی شریعتی چاپ کرد، طبیعتا باید جایگزین کتاب پدرش میشد.
اما در کتاب مشاهیر مدفون در حرم رضوی نشر آستان قدس رضوی آمده است که «حسین زوار نویسنده و شاعر است و در سال ۱۲۷۵ در خانوادهای اهل علم و ادب متولد شده است. پدرش حاج نوروزعلی معروف به کتابفروش در زمان سلطنت مظفرالدین شاه قاجار (۱۳۱۳-۱۳۲۴) در بازار بینالحرمین تهران به کار کتاب و روزنامه اشتغال داشت و کتب و مجلات را از شهرهایی، چون قاهره و برلین وارد میکرد. در جریان انقلاب مشروطه، او که در زمره آزادیخواهان فعالیت میکرد به منظور فرار از آزار هیئت حاکمه، مجبور به ترک تهران و عزیمت به مشهد شد و در این شهر رحل اقامت افکند و نام خانوادگی «زوار» را برگزید. حسین پسرش هم به سبب علاقه و عنایتی که به مطالعه تاریخ و ادبیات ایران داشت، در ادامه فعالیت پدرش مبادرت به فروش کتاب در داخل صحن مسجد گوهرشاد کرد و سپس در بازار زنجیر و مدتی نیز در کوچه ارگ و کوچه حمام مستشار، کتابفروشی و انتشارات زوار را در سال ۱۳۲۴، تأسیس کرد. او همه مطبوعات آموزش و پرورش، ثبت، دادگستری، کشاورزی را در تمام استان خراسان چاپ میکرد.»
به گفته پسرش آن زمان دو چاپخانه خوب در مشهد فعالیت میکردند. یکی چاپخانه زوار و دیگری چاپخانه خراسان. (چاپخانه روزنامه خراسان جداست) آنها ۱۵ یا ۱۶ مجله و روزنامه چاپ میکردند. کتابهای «هستی از نظر عرفان و فلسفه»، «شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا» و «المشاعر» سیدجلالالدین آشتیانی. مصطفی زوار میگوید: ایشان معمولا کتابهای رمان بازاری یا ترجمههای بیکیفیت را چاپ نمیکرد. کتابهایی را چاپ میکرد که ارزش ادبی داشت. تمام کتابهای سیمین بهبهانی چاپ زوار است. همچنین نظرشان این بود که «هر کتابی را مردم نمیخرند، جلد و زیباییاش هم مهم است.»
زوار، در پنجم آذر ۱۳۵۹ دار فانی را وداع گفت و در حرم مطهر حضرت ثامنالائمه (ع) به خاک سپرده شد.