عماد پورشهریاری| بناهایی متعلق به مسیحیان در مشهد وجود دارند که با وجود ثبت در فهرست آثار ملی آرام آرام در مسیر نابودی قرار گرفته اند. مشهد در گذشته میزبان مهاجرانی از ادیان مختلف ابراهیمی بوده، به همین دلیل مکان هایی برای عبادت پیروان این ادیان، به خصوص در مرکز شهر، ساخته شده است. ارامنه هم گرچه تعدادشان هیچ گاه در مشهد پرشمار نشد اما ساخت دو کلیسا و چند عبادتگاه دیگر در این شهر به دلیل همین حضور است. مکان هایی که برخی از آن ها امروز در فهرست آثار ملی نیز ثبت شده اند اما انگار به بهانه بسته بودن درشان به روی مردم محکوم به نابودی هستند.
هفته گذشته به لطف و هماهنگی گروه گردشگری چهارباغ و البته هماهنگی سازمان های مربوط، این فرصت فراهم شد که گروهی کوچک از مردم شهر فرصت ورود به دو مکان متعلق به ارامنه و مسیحیان را داشته باشند. اولی کلیسای مسروپ مقدس در میدان دهم دی که شهرت بیشتری در میان مردم شهر دارد و دیگری آرامستان ارامنه و مادور کاترین مقدس در خیابان حر عاملی.
کلیسای مسروپ مقدس وضعیتش بد نیست. به گفته راهنمای تور از محل بودجه مشهد 2017، پایتختی مشهد در جهان اسلام، هزینه ای برای مرمت و بهسازی این بنا انجام شده است. اما به جز ساختمان اصلی، ساختمان های جنبی مانند محل سابق اقامت کشیش یا کتابخانه قدیمی آن وضعیت نابسامانی دارند. بدسلیقگی در نگهداری از این بنا البته در ساختمان اصلی هم قابل مشاهده است. برای مثال برای جلوگیری از ورود آب باران پشت پنجره ها پارچه های ضخیم قرار داده بودند یا بسیاری از کنار گوشه های داخلی نیازمند مرمت بودند. با همه این ها تازگی تجمع تصاویر حضرت مریم و مسیح در کنار هم، نوع معماری، نیمکت های چوبی، محراب کلیسا و صلیب بزرگ و نئونی آن به قدری شگفت انگیز هستند که مشکلات کمتر به چشم می آیند.
اوضاع فضای خارجی اما خوب نیست. برای گردشگران بد شانسی که نتوانسته بودند به مکان مقدس ارامنه وارد شوند، ساختمان های جانبی حتی ارزش عکاسی هم نداشتند. در مورد امنیت این بنا هم گفته می شود بسیاری از اشیای این مکان در طول سال های گذشته به سرقت رفته اند. البته اکنون سیستم های امنیتی و حداقلی در ساختمان دیده می شود. مسروپ مقدس کلیسای فعالی نیست، کشیش مقیمی ندارد و ارامنه مشهد هم سال هاست از این شهر کوچ کرده اند، کلیسای آن ها اما تحت مدیریت و نظارت شورای خلیفه گری ارامنه تهران مدیریت می شود و قرار است در آینده بودجه هایی برای ادامه مرمت آن پرداخت شود.
ادامه تور هیجان انگیز برای شهروندان کنجکاو، آرامستان ارامنه بود. آرامگاه ابدی اقلیت های دینی از کشورهای مختلف با زبان های گوناگون درست در مرکز شهر مشهد. البته از بیرون، نمادی از قبرستان دیده نمی شود، حتی با ورود به داخل آرامستان (باغ) و پس از عبور از در محقر آن هم جز یک ساختمان اسرارآمیز نمادی از ماهیت مکان به دست نمی آید. توجه چشم که از ساختمان برداشته شود، در سمت چپ ورودی، گلخانه ای کوچک دیده می شود که احتمالاً محل درآمد ثانویه نگهبان مجموعه است. خانه این نگهبان یک ساختمان نیمه ساز و نازیبا است که وسایل استراحت صاحب خانه اش در فضای بیرونی قرار گرفته، آن هم به غیررسمی ترین حالت ممکن. عبور از وضعیت عجیب نگهبان و زندگی اش یعنی رسیدن به یک تابلوی بزرگ میراث فرهنگی که نشان می دهد این مکان در ثبت آثار ملی است! اما تابلوی برعکسی که به جای نصب به دیواری تکیه داده شده است. این دیوار بخشی از ساختمان نمازخانه یا مادورِ کاترینه هاکوپیان است. مادور ساختمان هایی مذهبی در آیین مسیحیت هستند که خطبه کلیسا در آن خوانده نشده و در واقع از نظر رتبه مذهبی یک سطح از کلیسا پایین تر هستند. مادور کاترینه محلی برای خداحافظی با اموات بوده اما اکنون سال های سال است که مرده ای به خود ندیده است. ورودی مادور در حال تخریب است، بخشی از سقفش ریخته، سیم کشی ها، داربست ها و سیستم روشنایی به شلخته ترین شکل ممکن انجام شده است و خبری از بهبود طرح مرمت یا بهسازی وجود ندارد. داخل مادور، برخلاف شور و هیجان کلیسای مسروپ مقدس، فضا سنگین و کهنه است. چند پله ای از داخل ساختمان پایین تر آرامگاه کاترینه هاکوپیان قرار دارد که گُلی روی آن قرار داده و شمعی روشن کرده اند. این بنای ثبت شده در فهرست آثار ملی در فضای داخلی علاوه بر وسایل مرسوم این مکان ها، گوشه ای را به اسباب قدیمی مانند تلویزیون و میز و کمدی کهنه اختصاص داده است. شبیه به یک انباری. در فضای بیرونی اش و در میان قبرهای متعدد علف هرز روییده و زباله هایی از بطری نوشابه یا پلاستیک در میان قبور پراکنده شده است. بسیاری از صلیب های روی مقبره ها شکسته و دیوارها ترک برداشته اند. در کنار این بنای تاریخی، گاراژ یا تعمیرگاهی قرار دارد که شیرابه هایش به داخل آرامستان وارد می شود و کمر به تخریب آثار بسته است. در سوی دیگرش یک پارکینگ سیار بزرگ و بلند قرار داده اند که چشم انداز بازدیدکنندگان احتمالی را مخدوش می کند. با اینکه آرامستان ظرفیت یک فردوس زیبا را دارد اما درختانش خسته و گل کاری هایش بی برنامه است. مشخص است که مکان متولی خاصی ندارد. اوج فاجعه اما در همان ورودی مجموعه و در کنار ساختمان نگهبانی است. یک اوراق کده از وسایل برقی و پلاستیکی که همان طور رها شده اند. یک کولر زهوار در رفته، یک لباس شویی زنگ زده و وسایلی که به درد هیچ سمساری نمی خورد. نمایی به شدت بدچشم و به دور از شأن چنین مکان مقدسی.
نه کلیسای مسروپ مقدس نه آرامستان، هیچ یک از این دو مکان برای بازدید عموم آزاد نیستند. گاهی، وقتی، گروه های مردم نهادی چون چهارباغ برنامه ای می گذارد یا به گفته نگهبان برخی مسیحیان ایرانی در هنگام بازدید از مشهد سری به این قبرستان می زنند. با این حال این مکان برای حفظ و نگهداری بهتر در فهرست آثار ملی ثبت شده است. اما با شرایط فعلی به نظر نمی رسد وضعیت مادور کاترینه هاکوپیان پابرجا بماند. میراث فرهنگی، شورای خلیفه گری ارامنه یا هر نهاد دیگری که مسئول این بناست باید پیش قدم شود و فکری به حال این مکان کند. هرچند درهایش قرار باشد به روی عموم مردم بسته بماند و داستان های پررمزوراز دفن شده هایش بازگو نشود..