سحر نیکو عقیده | شهرآرانیوز؛ مسجد رسولا... (ص) محمدآباد شاید قدیمیترین مسجد این منطقه نباشد، اما قطعا یکی از پایگاههای اصلی برای انجام فعالیتهای مختلف و متنوع اهالی به حساب میآید. مسجدی که نمازگزارانش از آن به عنوان قلب تپنده محله یاد میکنند. مکانی که فقط یک مسجد برای نماز خواندن نیست و به پایگاهی فعال برای انجام فعالیتهای مختلف تبدیل شده است. نقطه اتصال تمام مردم و محله، جایی که پیر و جوان در همین مسجد در فعالیتهای مختلف با یکدیگر مشارکت میکنند. جدا از تمام اینها قدیمیها و ریشسفیدها هنوز به همین مسجد رفت و آمد دارند و هیئت قدیمی خودشان را زنده نگه داشتهاند. جوانترها هم که تعدادشان زیاد است هیئت خودشان را تشکیل دادهاند و پرشور و فعال به فعالیتهایشان میپردازند. این مسجد حالا یک خیریه هم دارد که آقای غلامحسن کرمی یکی از اعضای هیئت قدیمی آن را تشکیل داده و جوانترها هم در آن حضور فعال دارند. این حس پویایی و زنده و رونده بودن اهالی در تک تک فعالیتهای مسجد احساس میشود. نمونهاش هم مراسم دهه اول محرم بود که با کمک اعضای فعال مسجد در فضای باز و مدرسهای در همین محله پرشورتر از دیگر مراسمهای منطقه برگزار شد. تمام اینها مجابمان کرد که سری به این مسجد بزنیم و با دو عضو فعال آن گفتگو کنیم. غلامحسن کرمی متولد سال٤٠ عضو هیئت قدیمی مسجد است که حالا سرپرستی خیریه وابسته به آن را برعهده دارد و همچنین محسن رمشپور متولد سال ٦٢ که از اعضای هیئت جوانها و یکی دغدغهمندترین فعالان این مسجد است.
هیئت ریش سفیدها
غلامحسن کرمی قدیمی و ریش سفید محله است. ساکن شصت ساله محله محمدآباد، کارمند بازنشسته و سادهای که از دوران کودکی به واسطه پدر خدابیامرزش مرحوم شاهسوار کرمی به این مسجد پا میگذارد و به قول خودش نمکگیر و خدمتگزار آن میشود. میگوید که سال تأسیس این مسجد حوالی سالهای ۶۲ بوده است و حالا ۱۸۰ متر زیربنا دارد و ۳۰۰ متر صحن و حیاط. پیش از این مسجد در مکان دیگری در همین محله بوده، اما به دلیل تعریض خیابان و مسائل دیگر به مکان فعلی تغییر پیدا میکند. زمین مسجد را هم یکی از خیران و قدیمیهای محله به نام آقای تقوایی وقف میکند. هیئت قدیمی محله یعنی هیئت محمدی کرمانیها، اما قدمت بیشتری از این مسجد دارد. پیش از ساخت مسجد توسط مرحوم حاج اسدا... سالاری در خانهها شکل میگیرد. حالا بیشتر اعضای قدیمی فوت کردهاند و این هیئت ۳۰ عضو ثابت دارد. خلاصه او از همان دوران کودکی عضو این مسجد و این هیئت میشود و در مراسم و برنامههای مختلف آن که بیشتر جلسات قرآنخوانی، سینهزنی و... بوده، شرکت میکند، اما حضور او در مسجد همزمان با فرارسیدن دوران بازنشستگیاش از اداره جهاد کشاورزی، پررنگتر میشود. او که همیشه از همان ابتدا دغدغه کمکرسانی به قشر ضعیفتر اهالی محمدآباد و منطقه را داشته و در سالهای کاریاش هم اهل کارهای جهادی و کمک به حاشیهنشینها بوده، به فکر راهاندازی یک خیریه وابسته به مسجد میافتد و پنج سال پیش با کمک هیئت مسجد و اهالی به این فکر و ایدهاش جامه عمل میپوشاند.
کرمی تعریف میکند: من از همان دوران کودکی به واسطه برادرم به فکر انجام کار خیر بودم. برادرم تشکیلاتی در این زمینه داشت باعنوان خیریه مهربانی و کمکهای مردمی را به دست مردم حاشیه شهر میرساند. من هم پس از بازنشستگی تحت تأثیر او خیریهای را به نام خیریه آبشار مهربانی در همین مسجد تشکیل دادم. بعد در فضای مجازی شروع به تبلیغات کردم. در تلگرام کانالی ایجاد کردم و دوستان و آشنایان و همکار و همسایه و... را هم به آن اضافه کردم تا کمکهای مردمی به دستمان برسد. شکر خدا استقبال خوب بود و با همکاری اعضای فعال همین مسجد این خیریه تا به امروز پا برجا باقی مانده است.
خیریه آبشار مهر رضوی
این خیریه حالا زیر پوشش کمیته امداد منطقه فعالیت میکند و یک سال پیش با توجه به هدف کمیته در راستای واگذاری کارها به مساجد نام آن به آبشار مهر رضوی تغییر میکند، اما آقای کرمی میگوید که ماهیت آن تغییری نکرده و کمکهای مردمی و فعالیتهای سابق به قوت قبل باقی است. او درباره نحوه کمک به افراد در این کمیته و برنامههایشان توضیح میدهد: ما در مرحله اول این افراد را شناسایی میکنیم. شناسایی هم توسط معتمدان انجام میشود. هر فردی که معتمدان به ما معرفی کنند زیر پوشش قرار میگیرند و ما تحقیق و تجسس اضافهای انجام نمیدهیم. کمکهای نقدی و غیرنقدی، توزیع غذای گرم و سرد به مناسبتهای شهادت، اعیاد و... هر اقدامی که فکرش را بکنید با کمک خیران انجام دادهایم. اما چند ماه است که با شیوع ویروس کرونا تعداد نیازمندان بیشتر شده است و کار ما سختتر و سنگینتر. از ابتدای فروردین ماه تا امروز درمجموع مبلغی بالغ بر ١٠٠میلیون تومان توسط خیران به نیازمندان معرفیشده کمک شده است که رقم بیسابقهای است. توزیع غذا با رعایت پروتکلهای بهداشتی و اقداماتی از این دست هم در این چند ماه داشتهایم. از دیگر اهداف ما توانمندسازی و کارآفرینی است که تا به حال اقدامی در این زمینه نداشتهایم، اما بهزودی فعالیتمان را در این راستا پیش خواهیم گرفت. فعلا با اعضای فعال مسجد تحقیقاتی انجام دادهایم و تخصصها و مهارتهای خانوادههای ساکن در این محله را شناسایی کردهایم تا بانک اطلاعاتی داشته باشیم و در مرحله بعد بتوانیم قدمهای بزرگتری برای توانمندسازی این خانوادهها برداریم.
بزرگ شده این مسجدم
محسن رمشپور حالا یکی از اعضای فعال و دغدغهمند این خیریه است. پای ثابت فعالیتهای مسجد که به گفته آقای کرمی اگر این جوان نبود اهداف این خیریه به خوبی پیش نمیرفت. او نماینده نسل دوم مسجد است. یکی از اعضای هیئت جوانترها، یعنی هیئت سقای آل علی که توسط این نسل اداره میشود. او فعالیتهای زیادی طی این سالها داشته است. عضو فعال و فرمانده بسیج مسجد ابوالفضلیها در همین محله بوده و عضو قدیمی جلسات شورای اجتماعی محلات و نماینده جوانان و نماینده بسیج در این جلسات و... با تشکلها و هیئتهای مختلف منطقه هم ارتباط خوبی دارد، اما خانه اول و آخرش را همین مسجد رسولا... (ص) میداند. میگوید حالا در هر نقطه از شهر که باشد برای خواندن نماز خودش را به این مسجد میرساند. او هم تعریف میکند که از همان دوران کودکی به واسطه پدرش به این مسجد پا گذاشته است: من بزرگ شده این مسجدم و در همین مسجد رشد کردم و شخصیتم شکل گرفت. یکی از دلایل علاقه همنسلان من به مسجد در آن سن و سال حضور امام جماعتهای خوب و دغدغهمند در این مسجد بودند. افرادی که به محض پایان یافتن نماز در را پشت سرشان قفل نمیکردند که بروند. بلکه میماندند و با مردم حرف میزدند بهویژه با بچهها و جوانترها. آقای رضاپور یکی از همین افراد بود که کارهای خوبی برای این مسجد و مردم این محله انجام داد. او اولین کسی بود که نیاز به اقدامات فرهنگی را در این محله احساس کرد و اولین کانون فرهنگی را در این مسجد برای نوجوانان راهاندازی کرد. او کلاس تابستانی مثل کلاسهای قرآن و کلاسهای آموزشی و فرهنگی و معرفتی برای بچهها تشکیل میداد و در خلال همان کلاسها حرفهای مؤثری در آن سن و سال به ما میزد. یک کتابخانه کوچک هم اینجا راهاندازی کرد که بچهها کلی از آن استقبال کردند.
هیئت جوانترها
محسن و فرزندان همان اعضای هیئت قدیمی در همین حال و هوا رشد میکنند و بالغ میشوند و بعد خودشان دست به کار میشوند و در سال ١٣٧٩ یک هیئت جوان و تازهنفس را تأسیس میکنند. هیئت سقای آل علی. رمشپور درباره نحوه تأسیس این هیئت توضیح میدهد: این مسجد پر از جوانان فعالی بود که فعالیتشان در قالب آن هیئت قدیمی و سنتی نمیگنجید. کم کم شروع کردند به جلسه گرفتن و کم کم این هیئت از دل همین جلسات تشکیل شد. این هیئت زیر نظر آقای صابری تولایی یکی از چهرههای معروف این مسجد که در آنزمان امام جماعت مسجد بود شکل گرفت. زیر نظر یک بزرگتر تا به بیراهه نرود و مسیر درستی را طی کند. شکر خدا همانطور هم شد و حالا اقدامات خوبی از دل این هیئت بیرون آمده است. این هیئت حالا ٦٠نفر عضو ثابت دارد که همگی تحصیلکرده، کتابخوان و مطلع هستند و اعضای آن برنامهها و مراسم پرشورتری را برگزار میکنند. مراسم سینهزنی و نوحهخوانی را جوانپسندانهتر برگزار میکنند و جلساتشان شور و حال بیشتری دارند. یکی از برنامههایی که این اعضای جوان هرسال برگزار میکنند و مورد استقبال واقع میشود مراسم عید غدیر است. رمشپور میگوید: صبح روز عید غدیر از انتهای محمدآباد گل به دست همراه با توزیع کیک و آبمیوه با رعایت پروتکلهای بهداشتی به سمت حرم امام رضا (ع) حرکت کردیم. بعد جشنواره شادی ما که خودروهای تزیین شده بودند همراه با پخش صوت در شهر حرکت کردند. از گروه سرود مطرحی هم برای خواندن سرود دعوت کردیم و مردم و ساکنان محله بسیار استقبال کردند.
کمک به دانشآموزان
از دل همین هیئتها گروههای دیگری هم تشکیل شدهاند که همه در راستای هدف اصلی هیئت فعالیت میکنند. آقای رمشپور از گروهی متشکل از چند نفر از نمازگزاران این مسجد میگوید که برای کمک به دانشآموزان نیازمند و تحصیل آنها قدم برمیدارند. میگوید که این گروه هر سال پیش از شروع سال تحصیلی کمکهایی را جمع آوری میکنند تا هزینه تحصیل بچهها و نوشتافزار آنها تهیه شود و بچهها از تحصیل باز نمانند.
مدرسه را تبدیل به حسینیه کردیم
از دیگر مراسم پرشوری که توسط این هیئت با کمک هیئت قدیمی برگزار میشود مراسم شبهای محرم است. اما با توجه به شیوع ویروس کرونا و محدودیتهای موجود برای برگزاری مراسم بر خلاف هر سال که در این مسجد برگزار میشد، مراسم امسال در فضای باز برگزار شد. رمشپور توضیحی درباره این مراسم میدهد: امسال بیشتر مساجد و هیئتها مراسمشان را در فضای باز برگزار کردند و نمازی خواندند و بعد هم یک منبری برای سخنرانی آوردند. ما، اما سعی کردیم مراسم با کیفیت بهتری برگزار شود. با مدیریت مدرسه قلیزاده در محمدآباد ۱۷ مذاکره کردیم و آنها با ما همکاری کردند. حیاط ششصد متری مدرسه را در اختیارمان قرار دادند و ما مدرسه را تبدیل به حسینیه کردیم. بالغ بر ۱۵ میلیون تومان هزینه آمادهسازی محیط، نصب داربست، شام و... شد و بیشتر از هزار و دویست نفر در مراسم با رعایت موازین بهداشتی به معنای واقعی شرکت کردند. در ابتدا به افراد ماسک هم دادیم و در طول آن هم محیط را دائما ضدعفونی میکردیم تا با بهترین کیفیت برگزار شود.
ادامهدهندگان راه شهدا
این شور و حال و جریان خوبی که بین اهالی و نمازگزاران این مسجد در جریان است به گمان آقای کرمی ناشی از ساکنان قدیمی، دیندار و متدین این منطقه است. خانوادههایی که خیلی از فرزندان آنها شهید شدند و حالا این جوانها دارند راه همان شهدا را طی میکنند. محسن رمشپور که یکی از همین جوانهاست و خودش را ادامهدهنده راه شهدا میداند از شهیدان این محله و اقدامات جوانان هیئت برای بزرگداشت خانواده این شهدا میگوید: تعداد شهدا در این محله زیاد است و در بعضی کوچهها چندین خانواده شهید ساکن هستند. به طوری که یکی از این کوچهها حالا کوچه هفت شهید نام دارد. ما بچههیئتیها با کمک اهالی، شورای اجتماعی محلات و... تا به حال به این خانوادهها به مناسبتهای مختلف سر زدهایم، اما مدتی پیش تصمیم گرفتیم که کار جدیدتری انجام بدهیم و سر در این خانه پلاک شهید آن خانواده را نصب کردیم. ثمره این دید و بازدیدها برای ما بیشتر شناختن این شهدا بود و مرام و مسلک و رفتارشان. افرادی که همگی هیئتی و مسجدبرو بودند و راه و روش خوبی داشتند. شناختن این افراد برای ما بسیار لذتبخش بود و باعث شد که راهمان را با جدیت بیشتری طی کنیم.
مادر تنها
او خاطراتی هم از این دید و بازدیدها دارد که آنها را تعریف میکند: برای ساخت پلاک، عکس شهدا را از این خانوادهها میگرفتیم. هنگام همین دید و بازدیدها به خانه مادری سر زدیم که تنها زندگی میکرد. دور و بریها و فامیلهای درجه یکش فوت کرده بودند و حالا تنها همراه او عکس پسر شهیدش بود. تنها یک عکس رنگ و رو رفته از پسرش باقی مانده بود که آن را توی یک قاب قدیمی به دیوار آویزان کرده بود. برایش سپردن آن عکس به دست ما سخت بود، اما بالأخره عکس را به ما داد و ما که ماجرای آن مادر تنها و تک عکس پسرش را فهمیده بودیم رفتیم عکس را تمیز و مرتب قاب کردیم و تحویل مادر دادیم. او بسیار تحتتأثیر قرار گرفت و کلی ما را دعا کرد.
آموزش به نسل آینده
محسن رمشپور تعریف میکند که حالا تمام این جریانات باعث شده که جوانان این محله همگی مسجدرو و فعال و دغدغهمند باشند. او یکی از اهداف اعضای این مسجد را حالا تربیت و آموزش نسل آینده مسجد میداند و میگوید: تا پیش از شیوع ویروس کرونا و تغییر شرایط استقبال بچهها از مسجد خوب بود. بزرگترها به مسجد میآمدند و بچهها هم پیرو آنها با محیط مسجد انس گرفته بودند. جلساتی را هم در این فضا برگزار میکردیم که استقبال خوبی از سوی خانوادهها و بچهها از آن شد. یکی از مهمترین جلسات، جلسه قرآن بود که چند سالی از برگزاری آن میگذرد و مسئول این جلسات استاد محمدنیا، استاد برجسته و حافظ کل قرآن و دارای مدارک بینالمللی است. این جلسات جمعهشبها برگزار میشدند و نوجوانان و جوانانی از کل محله و حتی خارج از آن در آن شرکت میکردند.
کاش چراغ این مسجد هیچ وقت خاموش نشود
او در آخر مهمترین قوت فعالیتهای انجام شده به واسطه این مسجد و فعالان آن را مردمی بودن این فعالیتها میداند. اینکه از صفر تا صد این مراسمها، کمکها و... توسط خود مردم انجام میشود. میگوید: ما به مردم دغدغهمند محلهمان افتخار میکنیم. به اینکه آتش به اختیار پیش میروند و در راستای بهبود وضعیت محلهشان تلاش میکنند، اما گاهی کمک ارگانهای مختلف به ما میتواند بسیار مؤثر باشد. در این شرایط سخت اقتصادی و افزایش نیازمندان بد نیست که سازمانهای مختلف هم پای کار بیایند و یاریرسان ما باشند. از دیگر مواردی که ارگانها میتوانند نقش مؤثری ایفا کنند کمک آنها به برگزاری برنامههای فرهنگی است. حالا که در این اوضاع و احوال... در شرایطی که جوانان و نوجوانان استقبال کمی از مساجد میکنند و مساجد فقط به مکانهایی برای برگزاری نماز تبدیل شدهاند، تفاوت مسجد ما به وضوح حس میشود. ما بدون چشمداشت و توقع بیوقفه فعالیت میکنیم تا این استقبال کم نشود، اما گاهی نیاز به متخصصان فرهنگی و کمک سازمانها داریم. کاش به ما یاری برسانند تا این شور و حال نسل به نسل در این محله و مسجد ادامه داشته باشد و چراغ این مسجد هیچ وقت خاموش نشود.