سرخط خبرها

گفتگو با علی آزادنیا، پیش‌کسوت تئاتر مشهد، که تعطیلی تئاتر او را بیمار کرده

  • کد خبر: ۴۳۵۵۴
  • ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۲
گفتگو با علی آزادنیا، پیش‌کسوت تئاتر مشهد، که تعطیلی تئاتر او را بیمار کرده
گفتگو با علی آزادنیا، پیش‌کسوت تئاتر مشهد، که تعطیلی تئاتر او را بیمار کرده و از فاصله ایجادشده بین دو نسل قدیم و جدید هنر‌های نمایشی دلخور است.
زوزنی | شهرآرانیوز - مدتی است که در بستر بیماری است و به دلیل کرونا در قرنطینه خانگی. اما هنوز هم با وجود ۶۵ سال سن و بعد از ۴۵ سال فعالیت در عرصه هنر‌های نمایشی دست از این کار نکشیده و پر تلاش کارش را ادامه می‌دهد. علی آزادنیا، بازیگر مشهدی تئاتر، سینما و تلویزیون است که تاکنون در آثار مختلفی حضور داشته است. البته او را بیشتر به عنوان کارگردان و نویسنده‌ای که در کارنامه خود آثار آیینی شاخصی دارد می‌شناسند.

نمایش «خورشید کاروان» یکی از آثار معروف نمایشی که چندین سال است دهه اول محرم در مشهد اجرا می‌شود کاری از او و دوستان هم‌نسلش است.

جدیدترین نمایشنامه‌ای هم که او نوشته با عنوان «فردای من» به مسئله اعتیاد می‌پردازد. این نمایش قرار بود اسفند ۱۳۹۸ روی صحنه برود که به دلیل تعطیلی تماشاخانه‌ها اجرایش به تعویق افتاده است.

آزادنیا می‌گوید تعطیلی تئاتر باعث شده دچار سکته مغزی شود که آسیب‌هایی را برایش به همراه داشته است. اما چندی است حالش بهتر است و ما هم برای عیادت و احوال‌پرسی از او سراغش را گرفتیم. او در این گفتگو از فاصله میان نسل‌های تئاتر مشهد سخن گفته است.


شما سال‌هاست در تئاتر مشهد فعالیت دارید. به نظرتان فضای هنر‌های نمایشی در این شهر چه تغییری نسبت به گذشته کرده‌است؟

آن زمان که ابتدای فعالیت ما بود، تئاتر این‌قدر بی‌در و دروازه نبود. ورود به دانشگاه و تحصیل در آن راحت‌تر از ورود به صحنه نمایش بود. تئاتر برای خودش شأن و منزلت داشت. برای ورود به یک گروه تئاتر باید از پایین‌ترین جایگاه شروع می‌کردیم. در‌ها به روی همه باز نبود. شرایطی داشت که هر فردی نمی‌توانست آن را رعایت کند کنار گذاشته می‌شد. ادب و احترام به بزرگ‌تر‌ها خیلی مهم بود. اما الان این‌طور نیست. من سال ۱۳۵۵ نمایشنامه‌ای نوشتم که اجرا شد و از تلویزیون برای ضبط آن آمدند. اما استادان ما مثل آقای داریوش ارجمند و ... به من اجازه ندادند اسمم را به عنوان کارگردان پای کار بنویسم. می‌گفتند برای خانواده‌هایتان اجرا کنید. اما الان افرادی هستند که هنوز الفبای تئاتر را نمی‌دانند و خودشان را نویسنده و کارگردان می‌خوانند.


فکر می‌کنید بزرگ‌ترین ایراد باز شدن در‌های تئاتر به روی نسل جدید چیست؟

اثری که سال ۵۵ یا ۵۶ تولید می‌شد کیفیت متفاوتی با کار‌های امروزی داشت. کار‌هایی که آن زمان تولید می‌شد هنوز هم با گذشت این همه سال در ذهن مخاطب تئاتر هست. امروز کمیت آثار زیاد شده، اما کیفیت روز به روز تنزل پیدا کرده است.
امکانات نسبت به گذشته بیشتر شده و تئاتر‌ها برای اجرای عموم زیاد منتظر نمی‌مانند. جوان‌تر‌ها نیز، چون هر روز روی صحنه می‌روند گمان می‌کنند تئاتر همین است. تئاتر خاک صحنه خوردن است. ممارست کردن است و نسل جوان هنوز باید شاگردی کند.

تئاتر مشهد جایگاه ویژه‌ای دارد. زحمات افرادی همانند دکتر لطفی، ارجمندها، صابری و ... تئاتر مشهد را به جایگاه والایی رساند. اما به نظر من اکنون این جایگاه از دست رفته است. از سال ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶ تئاتر مشهد افول کرده است. درست است که هنرمندان تئاتر مشهد در جشنواره‌ها شرکت می‌کنند، اما کیفیت گذشته را در تئاتر مشهد نمی‌بینیم.


 
گفتگو با علی آزادنیا، پیش‌کسوت تئاتر مشهد، که تعطیلی تئاتر او را بیمار کرده
 

مگر قبلا چه اتفاقی در هنر‌های نمایشی مشهد می‌افتاده که الان آن اتفاق رخ نمی‌دهد و باعث از دست رفتن جایگاه تئاتر این شهر شده است؟

به ما یاد دادند که نمایش و تماشاچی حرمت دارد. به ما آموختند که وقتی می‌خواهیم روی صحنه تئاتر برویم منزه باشیم، چون صحنه تئاتر قداست دارد. اما امروز همه این‌ها از بین رفته است. هرچه تئاتر بی‌محتوا‌تر و بی‌حیاتر باشد فکر می‌کنند کار هنری‌تر می‌شود.

قبلا که نمایشی برای اجرا می‌خواست روی صحنه برود، نظر چند پیش‌کسوت هم پرسیده می‌شد و از تجربه آن‌ها بهره‌برده می‌شد. یا نمایشی که قرار بود از مشهد برای حضور در جشنواره‌های ملی اعزام شود با نظر استادان و پیش‌کسوتان اصلاح می‌شد تا نتیجه کار بهتر شود. الان هر گروهی برای خودش پشت در‌های بسته کارش را انجام می‌دهد و نظر هیچ فردی را هم نمی‌پرسد.


همان‌طور که گفتید حضور پیش‌کسوت‌های مشهدی در تئاتر کمرنگ شده، از قبل همین‌طور بوده یا سال‌های اخیر تئاتر نسبت به بزرگانش بی‌مهر شده است؟

ببینید، سال ۱۳۵۳ که من پا به تئاتر گذاشتم پیش‌کسوت نبودم! من هم جوانی هجده ساله بودم. کلاس‌هایی آن زمان شرکت کردم و از محضر استادانی استفاده کردم که بسیاری از جوان‌های امروزی در تئاتر حتی اسم آن‌ها را هم نشنیده‌اند. ما آن زمان پای آموزه‌های پیش‌کسوتان تئاتر می‌نشستیم. اما الان جوان‌تر‌ها ما را قبول ندارند. می‌گویند فکر ما کهنه است. ما برایشان محلی از اعراب نداریم. این نوع برخورد به خودشان آسیب می‌زند. در صورتی که ما با پیش‌کسوت‌های خودمان این‌طور رفتار نمی‌کردیم. همواره نظر آن‌ها را می‌پرسیدیم و از راهنمایی‌هایشان استفاده می‌کردیم.

البته جوان‌هایی هستند که احترام پیش‌کسوت‌ها را دارند. اما بسیاری دیگر پشت سرمان می‌گویند فلانی نمی‌فهمد. یا حتی بعضی‌ها از بردن نام پیش‌کسوت‌ها اکراه دارند. درست است شاید گمان کنند جوان‌تر‌ها در تکنیک و استفاده از ابزار نوین متبحرتر باشند، اما اصل و پایه نمایش را که می‌فهمیم. درام اصول و چهارچوبی دارد که از هزاران سال پیش همان‌طور بوده است. ساختار نمایشنامه که تغییر نکرده است. اصول درام و نمایش که تغییری نکرده است. اگر چیزی تغییر کرده در بیان مسائل است. ما همان چیز‌هایی را می‌دانیم که نسل‌های گذشته ما آن‌ها را فرا گرفته بودند و نسل بعد هم باید همان مفاهیم و چهارچوب را بیاموزد تا نمایشنامه‌نویس، یا کارگردان و بازیگر شود.

من نمی‌گویم نسل جدید هم باید مثل گذشته کار کنند. خیر. نمایش نیاز به فکر جوان و تکنیک تازه دارد. اگر قرار باشد جوان‌ها هم مثل ما فکر کنند که جامعه پس رفت خواهد کرد. باید فکر جوان باشد. اما حساب شده و با بهره‌مندی از تجربه پیش‌کسوت‌ها این نوآوری باید رقم بخورد. پیش‌کسوت‌ها، ذخیره هنر‌های نمایشی هستند. باید از این ذخائر در تئاتر استفاده شود.


آیا مسئولان و سیاست‌گذار‌ها نیز می‌توانند در پیوند دادن نسل جدید با پیش‌کسوت‌ها نقش ایفا کنند؟

مسئولان هر چیزی می‌گویند، حالا درست یا غلط، پیش‌کسوت‌ها برای اینکه کار انجام شود می‌پذیرند و چیزی نمی‌گویند. اما نسل جوان این‌طور نیستند. حرفی یا کاری خلاف میلشان باشد سر و صدا به پا می‌کنند. مسئولان و سیاست‌گذار‌ها هم، چون دوست ندارند سر و صدا به‌پا شود، به حرف جوان‌تر‌ها می‌کنند. این میان پیش‌کسوت‌ها و آن‌هایی که حرمت نگه داشته‌اند باید کنار بایستند. در نتیجه در حقشان اجحاف می‌شود. در ظاهر می‌گویند که پیش‌کسوت‌ها حرمت دارند، اما عملا این‌طور نیست. پیش‌کسوت‌ها فقط برای حل مسائل و مشکلات به دردشان می‌خورند. حتی اتاقی در اختیار پیش‌کسوت‌های تئاتر قرار ندادند که آن‌ها بتوانند دور هم جمع شوند.


آیا راهی وجود دارد که میان نسل‌های گذشته تئاتر مشهد و جوان‌تر‌ها ارتباط بهتری ایجاد شود؟

به نظرم می‌رسد تا جایی که ممکن بوده ما خودمان را به نسل جوان نزدیک کرده‌ایم. هم از نظر فکر، هم از منظر تکنیک و هم به لحاظ حسی و عاطفی سعی کردیم به طرف آن‌ها برویم. نیاز است قدری نسل جوان خودشان را متمایل به پیش‌کسوت‌های تئاتر کنند. نسل جوان باید تخصص ما را باور کند و آن را بپذیرد. بیاید یک بار همکاری با پیش‌کسوت‌ها را تجربه کند. اکر تجربه خوبی نبود آن وقت می‌تواند بگوید که آزادنیا کارش را بلد نیست.
 
آدمی مثل من زندگی و خانواده‌اش را صرف تئاتر کرده است. من نوعی که برای شهرت پا به عرصه هنر نگذاشتم. برای تئاتر و برای ذات این هنر است که عمرم را صرف آن کرده‌ام. اما اکنون می‌بینید که با حقوقی بخور و نمیر که حتی کارگر ساده حقوقش بیشتر از من است زندگی می‌گذرانم. با همه این شرایط باز هم تئاتر را رها نکرده‌ام. اوضاع همه دوستان و همکاران هم‌نسل من اگر بدتر از من نباشد
بهتر نیست.


گفتگو با علی آزادنیا، پیش‌کسوت تئاتر مشهد، که تعطیلی تئاتر او را بیمار کرده

 

در سن شصت‌وپنج سالگی هنوز نمایشنامه می‌نویسید، تمرین می‌کنید، کارگردانی می‌کنید، و ...؛ آیا برای این است که جایگاه خودتان را در تئاتر مشهد حفظ کنید؟

ما مثل ماهی هستیم و تئاتر مثل آب است. اگر تئاتر را از ما بگیرند ما خواهیم مرد. ما کارمند یک اداره نیستیم که بازنشستگی داشته باشیم. آن روزی که تئاتر کار نکنیم روز مرگ ماست.


با این شرایط، چرا برای اجرای نمایش تازه‌تان اقدام نکردید؟

چند روزی بیشتر نیست که سالن‌ها را باز کرده‌اند. نوبت به ما نرسیده است. از طرف دیگر با شرایطی که رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی ایجاد کرده است برای گروه تئاتر اجرا کردن سخت است. یک سالن صد نفره نهایتا با سی نفر تماشاچی می‌تواند اجرا کند. هر نمایش هم حداکثر ۱۵ روز بیشتر نمی‌تواند روی صحنه باشد. با این شرایط برای هیچ گروهی منطقی نیست که اجرا کند. باید حداقل اقلام بهداشتی در اختیار گروه‌های نمایشی قرار دهند تا آن‌ها از این بابت نگرانی نداشته باشند. اما زمانی که گروه‌های تئاتر و سالن‌دار‌ها نیز مجبورند حتی ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی‌کننده را خودشان تامین کنند مقرون به صرفه نیست که با این شرایط اجرا کنند.


پیشنهادی دارید که بتوان بر پایه آن اجرا‌های تئاتر را به روال خود بازگرداند؟

باید منتظر عادی شدن اوضاع باشیم. ممکن است دو سه سال، کمتر یا بیشتر، ما با این بیماری ویروسی درگیر باشیم. باید به طرف اجرا‌ها در فضای باز و اجرا‌های محیطی گام برداریم. از طرفی باید تعداد سالن‌ها افزایش یابد که کم بودن تعداد صندلی جبران شود. فرهنگ‌سراها، سالن‌های همایش و فضا‌هایی که قابلیت بهره‌برداری تئاتری دارد را باید به این موضوع اختصاص بدهند. با افزایش تعداد سالن می‌توان تا حدودی کمیت تماشاگر را جبران کرد. همچنین وقتی بر محیط‌های اجرا افزوده شد می‌توان زمان بیشتری در اختیار گروه تئاتر قرار داد. به این ترتیب یک گروه فرصت کافی برای اجرا و جذب مخاطب و تبلیغات خواهد داشت.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->