وقتی آن وزیر پرادعا در اقدامی شاذ، فریب زدوبند معاون اول پدیده هزاره سوم! با کسانی که دستش زیر سنگشان بود! را خورد و کاخ تخصصی کشاورزی (نَماد و نِمود بخش) را در سال90 به ثمن بخس به آنان واگذار کرد، صدای همکاران سابق و لاحق وزارت کشاورزی و تشکلهای غیردولتی این بخش به نمایندگی از کشاورزان صبور و نجیب کشور درآمد.
از اوایل سال91 موضوع به رسانهها کشید؛ «وزارتخانه در کارتن! علیرضا صفاخو، ماهنامه دام، کشت و صنعت، فروردین91 و بولوار بیمسما، نگارنده، شرق، خرداد91) ولی معالاسف افاقهای نبخشید! یک سال پسازآن، وقتیکه حسن روحانی با شعار تدبیر و امید به عرصه انتخابات ریاستجمهوری آمد، بنده بهعنوان عضو کوچک جامعه کشاورزی، با امید به همین شعار و در آستانه انتخابات دور اول و دوم ایشان، طی 2نامه سرگشاده، در روزنامه بهار سال92، با عنوان «آقای روحانی! خانه ما را به ما برگردان» و در روزنامه شرق در سال96، باعنوان «آقای رئیسجمهور! چرا خانه ما را برنگرداندید؟» تظلمخواهی کردم. همزمان با اینکار (که متأسفانه نتیجهای نداشت) با وزیر کشاورزیاش نیز گفتوگو کردم و از ایشان خواستم با عنایت به رابطه ممتازش با رهبری، خوب است در اینباره از ایشان استمداد طلبیده و جسارتا کسب خودکفایی گندم را در ازای تقویت روحیه همکاران، ناشی از استرداد کاخ بدانند! کاری که دادگاه ویژه روحانیت بدون داشتن مابهازاء، ساختمانش را بازستاند. معاون برنامهریزی بهجای کمک به وزیر در تبیین دقیق عوارض دربهدری همکاران در میزان تولید در حضور رهبری و بالطبع اقناع ایشان، وزیر را به اندک اعتباری که برای احداث بنای جدید در کنار آن هتل شصتساله غصبی داده بودند، دلخوش نمود! قوطیکبریتی که از قرار مسموع، خودرویی نتوانسته سالم از پارکینگش خارج شود!
اینکه کدام پیمانکار با چقدر هزینه و چه کیفیتی بانی ساختِ این ساختمان در شلوغترین نقطه شهر شد، بماند! همه اینها در حالی است که باوجود ساختن این ساختمان، هنوز واحدهای زیادی در تهران پراکندهاند که قطعا دود آن به چشم کشاورزان میرود.
همه این مصائب درحالی به بخش کشاورزی تحمیل شده که از قرار مسموع، از کاخ استفاده بهینه صورت نگرفته و ظاهرا از 4 طبقه آن استفاده شده است و مابقی طبقات باد میخورند! موضوعی که از اول هم قابل پیشبینی بود. چه، با داشتن بناهای مستحکم و پرحجم باقیمانده از عدلیه داور و نیز خانههای بزرگ مصادرهای، نیاز به گرفتن این کاخ نبود، مگر بهقول ما چوپانها، برای «ییلاق و قشلاق» از آن استفاده شود! اینک که نامههایم به رئیسجمهور و مذاکره جدی و مطالبهگرانهام با وزیرش، افاقهای نداشته و از سویی 6-7 ماه دیگر به انتخابات مجلس باقیمانده است، بهنظرم رسید که برای اعاده خانه و حیثیتمان، متوسل به خانه ملت شویم. خانهای که مستأجرانش اگر از این طریق به موکلان پرتعدادشان (کشاورزان) عنایت کنند و خانهشان را از طریق قانون یا توسل به رهبری پس بگیرند، میتوانند به ماندن 4 سال دیگر امیدوار باشند. بدیهی است که در غیر اینصورت دل و دماغی برای کشاورزان نمیماند که دوباره به آنها رأی دهند. در اینجا جسارتا وکلای فعلی مجلس را مخاطب قرار میدهم و عرض میکنم:
دوستان عزیزم!
هر آیینه اگر کشاورزان از شما بپرسند که چرا در مقابل چوب حراجی که به خانه ما زدند، 7سال سکوت کردید، میتوانید بگویید که خبر نداشتهاید یا کاری از شما ساخته نبوده است؟ خودتان هم میدانید که این پاسخها برای کشاورزان و حتی خودتان باورکردنی نیست!
بنده بهعنوان یک مروج، کارشناس، محقق، معلم و عضو هیئتعلمی که 7سال آخر خدمتم را رئیس بزرگترین سازمان کشاورزی کشور بودهام و در سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد«FAO» نیز خدمت کردهام، پیشنهاد میکنم از فردایی که این مطلب را ملاحظه میفرمایید، از طریق کمیسیون کشاورزی (تنها نهادی که در همان سال91 به این واگذاری اعتراض کرد، ولی پیگیری نکرد!) و فراکسیونهای سیاسی که به آنها تعلق خاطر دارید، منصرف از دیدگاه سیاسیتان، برای بازپسگیری خانه کشاورزان مظلوم بسیج شوید. در این همبستگی که بهصورت کاملا علنی صورت میگیرد،NGO های بخش، پابهپای شما هستند! برای اجرا، فقط باید هر نماینده در منطقه خودش یک فراخوان بدهد. فراخوانی که از سوی بخش کشاورزی دولتی نیز حمایت میشود. بر اساس هماهنگیهای بهعمل آمده اگر خدای ناکرده شما عزیزان قدمی برندارید، موکلان کشاورزتان از تشکلهای حوزه انتخابیهتان و اتاق بازرگانی استان، شما را برای پاسخگویی به جلسهشان دعوت و تفکیک وظایف صورت میگیرد. بر اساس این تفکیک وظیفه، شما با کمک موکلانتان کاخ را پس بگیرید و دل کشاورزان، مروجان، کارشناسان و فعالان بخش را شاد کنید و در مقابل، آنها (NGOها به نمایندگی از کشاورزان) نیز متعهد میشوند که تمام سعیشان را معطوف به انتخاب دوباره شما عزیزان نمایند. رجاء واثق دارم که نتیجه این توافق مبارک، منتهی به استرداد خانه کشاورزان و نیز ابقای شما برای یک دوره دیگر در خانه ملت میشود.
چه، سابقه و لاحقه کشاورزان مؤید راستگویی و خوشعهدی آنهاست! شما هم که بهدلیل نقش خطیری که در نظام دارید و به همین دلیل قبل و بعد از انتخاب شدن تحت مراقبت شدید بودهاید و از این حیث جزو امنای مردم محسوب میشوید، بهعبارت سادهتر، قولتان قول است! در خاتمه و پیشاپیش از این اقدام خداپسندانهتان (بازپسگیری کاخ تخصصی کشاورزی) که بارقهای از امید را در دل کشاورزان زنده میکند، قدردانی میکنم و امیدوارم همانطورکه FAO از نبود این کاخ تخصصی و منحصربهفرد (مشابه این کاخ فقط در رم است!) اظهار نگرانی نمود، از اقدام قابل تحسین نمایندگان پارلمان ایران در استرداد آن نیز در اولین جلسه سالیانهشان (Council) به نیکی یاد کنند.