سوخت وسایل نقلیه یکی از اساسیترین نیازهای هر کشور است و ازجمله موضوعات راهبردی و تعیینکننده در اداره یک جامعه بهحساب میآید.
عمدهترین سوخت مصرفی در بخش حملونقل خودروهای سبک در ایران بنزین است. متوسط واردات بنزین در سالهای گذشته 28درصد کل دوره بوده است و از اواخر دهه70 تا اواسط دهه80 تقاضای بنزین سالانه حدود10 درصد رشد داشته است. در اواسط دهه80 بخش عظیمی از منابع کشور به اعطای یارانه مستقیم و غیرمستقیم حاملهای انرژی اختصاص یافته و نتایج مطلوبی از مدیریت یارانهها به دست نیامده بود و با رشد روزافزون تقاضای بنزین و تفاوت آن با میزان تولید داخلی منجر به واردات بنزین و صرف مقادیر زیاد یارانه در این بخش شد.
این در حالی بود که فقط کسری از این میزان به مصرفکننده میرسید و بقیه آن قاچاق میشد. با هدفمند کردن یارانه حاملهای انرژی بهعنوان یک سیاست مهم با هدف توزیع عادلانه یارانهها و منطقی شدن قیمت و جلوگیری از قاچاق و اصلاح نسبی قیمتها اجرای سهمیهبندی بنزین از تیرماه 86 آغاز شد و اجرای آن تا خرداد سال94 ادامه داشت و این فراورده نفتی تکنرخی شد.
کارت سوخت کارآمدترین ابزار مدیریت مصرف، در صورت غیرعادی شدن مصرف است و راهکارهای مختلفی در دنیا برای مدیریت مصرف سوخت وجود دارد که بیشتر به ابزارهای قیمتی و مدیریتی تقسیم میشود.
بر اساس ابزار قیمتی رشد نرخ سوخت و طبق ابزار مدیریتی از طریق سهمیهبندی تلاش میشود که جلو افزایش بیرویه مصرف سوخت گرفته شود. در ایران نیز تجربه سالهای گذشته نشان داده است که کارت سوخت و سهمیهبندی بهترین کارآمدی را در کنترل و مدیریت مصرف سوخت داشتهاند.
با یکسانسازی نرخ بنزین، رانندگان انگیزهای برای استفاده از کارت سوخت شخصی ندارند؛ بهطوریکه میزان استفاده از این کارتها کاهش چشمگیری یافته و رانندگان در زمان سوخت از کارت جایگاه استفاده میکنند. به نظر میآید فقط با استفاده از کارت شخصی بنزین در جایگاهها بدون سهمیهبندی اما با تکنرخی بودن و مقدار مشخص مصرف در روز میتوان از مصرف بیرویه و به مقدار زیاد از قاچاق بنزین (البته با همکاری و مدیریت جایگاهها) جلوگیری کرد.
تصمیم به احیای کارت سوخت و بازگشت الزام سوختگیری با کارت سوخت به چرخه توزیع بنزین بههیچوجه نباید به معنای تغییر قیمت عرضه این فراورده نفتی باشد؛ هرچند در لایحه بودجه سال98 حرفی از تغییر نرخ بنزین نشده است. البته این شک وجود دارد که اقداماتی که بهتازگی در زمینه بازگشت کارت سوخت صورت گرفته، مقدمهای برای سهمیهبندی و دونرخی شدن بنزین است.
نفتیها برای مقابله با مصرف بیرویه بنزین از بهینهسازی مصرف سوخت صحبت میکنند و باید گفت کنترل مصرف فقط وظیفه وزارت نفت نیست و همت چندین دستگاه و همچنین کمک مردم را میطلبد؛ البته تولید خودرو هم یکی از دلایل افزایش مصرف است. همچنین تردد خودروهای قدیمی و بدون معاینه فنی هم مزید بر علت است و قیمت پایین سوخت را هم میتوان یکی از دیگر علل اصلی نام برد.
بااینحال سرنوشت بنزین در ایران همچنان مبهم است. دولت از یک طرف خودکفایی تولید بنزین را اعلام میکند و میگوید به دنبال صادرات هستیم و از طرف دیگر مصرف بالا و قاچاق سوخت را یکی از دغدغههای اصلی خود میداند و بازگشت کارت سوخت را اعمال، اما سهمیهبندی را تکذیب میکند. البته یکی از دلایل اصلی قاچاق بنزین را میتوان قیمت بالای ارز دانست که با توجه به نرخ بنزین و قیمت ارز و نوسانات شدید ارز، قاچاق سوخت را به پرسودترین صادرات غیرقانونی تبدیل کرده است.
در پایان میتوان اضافه کرد که آنچه از وضع موجود دریافت میشود، این است که نداشتن سیاستی برای جلوگیری از روند فزاینده مصرف تنها دلخواه قاچاقچیان سوخت است که میتواند وضع را از اینکه هست خرابتر کند. بنابراین دولت باید هرچه سریعتر دنبال راهکاری برای کنترل این شرایط باشد.