به گزارش شهرآرانیوز؛ بهدنبال شکست آمریکا در همراهکردن اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد درزمینه فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن همه تحریمهای بینالمللی علیه ایران، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، در روز ۳۱ شهریور طی بیانیهای اعلام کرد که درراستای محدودکردن برنامه هستهای، موشکهای بالستیک و سلاحهای متعارف ایران، فرمان اعمال تحریمهای جدیدی را علیه ۲۷شخص حقیقی و حقوقی صادر کرده است. باتوجهبه ناتوانی آمریکا در دستیابی به یک اجماع در شورای امنیت علیه ایران، از هفته گذشته پیشبینی میشد که ترامپ با امضای یک فرمان اجرایی، تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران را تداوم خواهد بخشید.
ترامپ در این بیانیه با تکرار ادعاهای بیاساس خود علیه برنامه هستهای ایران اعلام کرد: «دولت من هرگز به ایران اجازه دسترسی به سلاح هستهای و همچنین تهدید دیگر کشورهای جهان با موشکهای بالستیک جدید و سلاحهای متعارف را نخواهد داد. در همین راستا یک فرمان اجرایی صادر میکنم و به موجب آن، ضمن بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، تحریمهای جدیدی نیز علیه بیش از ۲۰ نهاد و شخص حامی برنامه هستهای، موشکی و فعالیتهای مرتبط با سلاحهای متعارف ایران وضع میکنم».
او در ادامه بیان کرد: «اقدامات امروز من پیام روشنی است به حکومت ایران و آن بخش از جامعه بینالمللی که از ایستادگی دربرابر ایران امتناع میکند. دولت من همه ابزارهای موجود را برای جلوگیری از توسعه برنامه هستهای، موشکهای بالستیک و تسلیحات متعارف ایران به کار میگیرد».
همچنین وزارت خزانهداری آمریکا در بیانیهای جداگانه، فهرستی از افراد و نهادهایی که به بهانه «مشارکت در فعالیتهای ایران درزمینه تسلیحات متعارف» تحریم شدهاند، منتشر کرده است. در این فهرست نام ۱۱فرد ازجمله بهروز کمالوندی، معاون امور بینالملل، حقوقی، مجلس و سخنگوی سازمان انرژی اتمی و همچنین ۲شرکت دیده میشود. بهانههای تحریمی ذکرشده برای این افراد، ارتباط با شرکت ماموتدیزل، ارتباط با سازمان صنایع هوا و فضای ایران، ارتباط با گروه صنعتی ماموت، ارتباط با سازمان انرژی اتمی ایران و ارتباط با گروه صنعتی شهیدهمت ذکر شده است.
کمالوندی در واکنش به تحریمهای جدید آمریکا در گفتگو با ایسنا گفت: «این اقدام آمریکا هیچ تأثیری در روند فعالیتهای هستهای سازمان انرژی اتمی ندارد و بیشتر برای فضاسازی رسانهای است. برخی افراد معرفیشده مرتبط با سازمان انرژی اتمی قبلا نیز تحت تحریم آمریکا بودند. بهعلاوه اگر آمریکا مدعی بازگرداندن تحریمهای گذشته است، چه نیازی داشت که این اسامی را جداگانه در لیست تحریم قرار دهد؟! این رفتار نشان میدهد بیشتر از آنکه این اقدام بهمنظور تأثیرگذاری بر روند کار هستهای ایران انجام شده باشد، برای فرار آمریکا از شکستهای پیدرپی سیاسی در صحنه بینالمللی و انزوای بینالمللی بعد از تلاشهای بیفرجامش برای بازگردندان تحریمهای بینالمللی طراحی شده است. کارها در صنعت هستهای رو به جلو در حرکت است و اقدامات آمریکا بهواقع اثری بر این روند ندارد و این یک حقیقت است و شعار نیست».
اما باتوجهبه اهمیت موضوع، برای بررسی چرایی تحریمهای اخیر آمریکا علیه ایران و تأثیرات احتمالی آن، سراغ قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه و تحلیگر مسائل بینالمللی، و محمد هاشمیرفسنجانی، فعال سیاسی و عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام، رفتهایم.
محبعلی در پاسخ به این پرسش شهرآرا که تحریمهای اخیر آمریکا علیه ایران در چه بستری قابل تحلیل است، گفت: «همانطورکه ترامپ پس از خروج از برجام اعلام کرد، راهبرد آمریکا علیه ایران، فشار حداکثری است و در همین چارچوب تلاش میکنند با افزایش موارد تحریمها درقبال ایران، چه اشخاص و چه شرکتها و مقامات، ایران را تحت فشار بگذارند. تلاشهای حقوقی اخیر آمریکا نیز در ماههای اخیر در همین چارچوب فشار حداکثری بود که به نتیجه نرسید و جامعه بینالمللی با آن همراهی نکرد. مادامیکه آمریکا از این طریق به نتیجه نمیرسد، ناچار است که بهصورت یکجانبه تحریمها را افزایش دهد تا بتواند بستری ایجاد کند که ایران مبتنیبر شرایط این کشور به مذاکره تن دهد که البته تاکنون موفق نشده است. بااینحال آمریکا این روش را ادامه خواهد داد و تحریمهای جدید را نیز باید درراستای تحریمهای گذشته تحلیل کرد».
وی همچنین در پاسخ به این پرسش که تحریمها چگونه اثرگذار خواهند بود، گفت: «هر تحریم اگر قابلیت عملیشدن داشته باشد، بهخصوص اگر آن تحریم در پیوند با ارتباطات خارجی ایران باشد، میتواند اثرگذار باشد. درواقع تحریمها، اشخاص و شرکتهای طرف قرارداد ایران را با تردیدها و ملاحظاتی مواجه میکند که از هراس تحریم آمریکا با ایران مبادلهای انجام ندهند. درنتیجه ممکن است تجارت شفاف ایران بهواسطه تحریمها دچار مشکلاتی شود. تحریمهای گذشته تأثیر قابل ملاحظهای بر اقتصاد کشور گذاشته و مثلا نرخ ارز را از حدود ۳ هزارتومان به بیش از ۲۷ هزار تومان رسانده، تورم را افزایش داده و بهصورت کلی در شرایط خاص فعلی، سلامت و رفاه مردم ایران را به خطر انداخته است. درنتیجه باید راهکارهایی یافت تا اثر تحریمها را کاهش داد».
این تحلیلگر مسائل بینالمللی در پاسخ به این پرسش که همراهینکردن دیگر کشورها با درخواستهای غیرمنطقی و غیرقانونی آمریکا آیا در عرصه عمل نیز به ازسرگیری مبادلات تجاری با ایران خواهد انجامید یا نه، گفت: «مخالفت سیاسی و حقوقی، مخالفت عملی است، اما در اجرا طبیعی است که هر کشور برمبنای تواناییهایی که دارد اقدام کند. به سبب اینکه توانایی کشورهای اروپایی محدود است و بهخصوص مبادلات تجاری در این کشورها توسط بخش خصوصی انجام میشود و بخش خصوصی نیز منافع خود را دنبال میکنند و الزاما تابع سیاستها و تصمیمات دولتها نیستند، طبیعی است که نتوانند اقدام موثری درمقابل آمریکا انجام دهند یا مبادلات خود را با ایران از سر بگیرند.
روسیه و چین نیز اگرچه مخالف آمریکا هستند، در اولویت نخست، منافع ملی خود را دنبال میکنند و طبیعی است که ایستادگیشان دربرابر آمریکا به خاطر کشوری دیگر، چه ایران و چه هر کشور دیگر، به گونهای خواهد بود که خودشان دچار ضرر و زیان نشوند. کشورها تا زمانی دربرابر آمریکا مخالفت میکنند که در منافع ملیشان دچار ضرر نشوند. درنتیجه باید مخالفت هر کدام از کشورها دربرابر آمریکا را در این راستا و مبتنیبر تواناییشان دید. بهعنوان مثال چین، بزرگترین شریک تجاری آمریکاست و مناسبات تجاریاش با ایران در مقایسه با آن در سطحی نیست که تجارت عظیم با آمریکا را تحت تأثیر قرار دهد؛ درعینحالی که مخالف سیاستهای آمریکا هستند».
محبعلی همچنین در پاسخ به این پرسش که اقدامات یکجانبه ترامپ آیا در عمل تضعیفکننده نهادهای بینالمللی و آمریکا نیست، گفت: «در آمریکا ۲ دیدگاه وجود دارد. دموکراتها به چندجانبهگرایی و همکاریهای بینالمللی در چارچوب سازمانهای بینالمللی باور دارند و سعی میکنند این را تحت رهبری آمریکا تقویت کنند، اما درمقابل جمهوریخواهان و دیگر گرایشهای راستگرایانه تندرو در آمریکا نظیر پومپئو و ترامپ، اعتقادی به سازمانهای بینالمللی ندارند و تلاش میکنند سازمان ملل متحد را تاحد زیادی تضعیف کنند و اجازه ندهند که موثر باشند.
آمریکای ترامپ باتوجهبه وزن سیاسی، نظامی و اقتصادیاش سعی میکند همه موضوعات را ازطریق دوجانبه پیش ببرد تا منافع بیشتری عاید آن شود و در این دوره علاقه ندارند موضوعات را ازطریق سازمانهای بینالمللی پیش ببرند؛ چراکه در این سازمانها از امکاناتشان کاسته میشود. درنتیجه دور از ذهن نیست که حتی در آینده بهسمت انحلال برخی سازمانهای بینالمللی بروند».
هاشمی نیز در پاسخ به این پرسش شهرآرا که ریشه اختلافات آمریکا با ایران چیست و اقدامات این کشور برخاسته از چه برنامهای برای ایران ازجانب این کشور است، گفت: «برنامه آمریکا در ارتباط با ایران، از همان ابتدا براندازی حکومت ایران بود. حتی پیش از ورود امام (ره) به ایران در فرانسه، کارتر نمایندهای را نزد امام در فرانسه فرستاد و به امام توصیه کرد که رفتن ایشان به ایران خطرناک است، اما امام (ره) اعلام کردند که به ایران خواهند آمد.
آمریکا پیش از انقلاب قصد کودتا در سر داشت. مخالفت آمریکا با ایران در طول این ۴۰ سال هیچگاه تمامی نداشته و همیشه همه گزینهها درمقابل ایران روی میز آمریکا بوده است. یکی از این گزینهها هم اقدام نظامی بوده است؛ درواقع از همان زمانیکه کودتا علیه مصدق انجام شد و شاه به ایران بازگشت، آمریکاییها این روش را همواره مدنظر داشتهاند و کماکان نیز در این فکر به سر میبرند. با تشکیل جمهوری اسلامی ایران، میتوان موقعیت نظام جمهوری اسلامی در دنیا، افزایش اعتبار اسلام و گسترش تشیع را دید. تعداد شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت در دنیا چندبرابر شده و این موضوعی است که آمریکا را ترسانده است. آنها به آب و خاک ما کاری ندارند، بلکه به تفکر مردم و امام ما کار دارند. تازمانیکه تفکر ما یک تفکر اسلامی، انقلابی و پیرو مکتب اهل بیت باشد، این جدال وجود دارد».