محمدناصر حقخواه | شهرآرانیوز؛ در چند سال گذشته چسباندن واژه کاسبی به مفاهیم دیگر کار رایجی شده است که معانی خاصی هم تولید میکند: کاسبان تحریم، کاسبان کرونا و کاسبانی در رنگها و طرحهای مختلف برای موضوعات گوناگون! قصه پرغصه هر سال کنکور که امسال هر ۲ بخش قصه و غصه اش، به دلیل شرایط کرونا غلیظتر شده بود هم کاسبانی دارد. کاسبانی که کارشان از اواسط تابستان شروع میشود و مشتریها را تا تابستان بعد همراهی میکنند و بعد هم دورشان میاندازند و مشتریهای تازه را با ویترین تقلبی مشتریهای قبلی جذب میکنند و این چرخه را هر سال با قدرت و البته سرمایه بیشتر تکرار میکنند! مطلبی که پیش روی شماست، قصهای تکراری است با روایتهایی از زوایای جدید.
کمک آموزشی یعنی چه؟
اگر «برره» نظام آموزشی و سنجشی ما یک «شیرفرهاد» داشت، حتما آن شیر فرهاد بعد از صاف کردن صدایش میپرسید که این کمک آموزشی که گفتی یعنی چه؟ یعنی چیزی که در کتابهای مدارس و کلاسهای معلمان هست، کافی نیست؟ کمک آموزشی یعنی کتابهایی اضافه بر سازمان و معلمانی پروازی لازم اند تا کمک کنند و دانش آموزان را جلو بیندازند؟ اصلا قبول. سیستم مدارس و معلمان ما و کتابهای درسی مان شاید برای شکستن دیوار کنکور زور لازم را ندارد و این عقب افتادگی را باید طوری جبران کرد، یا به کتابهای رنگارنگ یک مؤسسه باج داد یا به کانون آزمونهای استاندارد مراجعه کرد یا معلمهای پروازی را برای ۳ شب و ۴ روز جمع بندی، اجیر کرد! اما نکته اینها هم نیست. نکته اینجاست که گاهی زور این مؤسسهها و آژانسهای مسافرتی معلمان پروازی و کانونها به قانونها و روندهای صحیح میچربد.
کتاب درسی تازهای را تصور کنید که مهرماه به دست دانش آموز میرسد، اما مؤسسه فلان در مردادماه هفت رنگ کتاب کمک آموزشی از آن بیرون کشیده است! آن یکی مؤسسه ادعا میکند که طراحان سؤالش طراحان کنکور سراسری در سالهای قبل و شاید سالهای بعد باشند، مگر میشود که چنین چیزی را بدانند؟ اگر میشود چرا بقیه نمیدانند؟ حالا گیریم این هم مهم نباشد، اما چیزی که در بخش بعد به آن میپردازیم قطعا مهم است. در بخش بعدی اصل مطلب را با استناد به توئیت پربازخورد یک خبرنگار برای شما باز میکنیم!
منتظر دروغها باشید!
این یک قصه تکراری است که تقریبا همه آن را بلدیم، تقریبا همه هم حدس مشترکی میزنیم که البته معمولا اثبات شدنی نیست. قصه این است که رتبههای یک تا ۳ کنکور سراسری در رشتههای مختلف قرار است تا چند روز آینده با چهرهای معصوم و البته موفق رو به دوربین بنشینند و با لبخندی آرامش بخش بگویند که تا همین ۶ ماه پیش فکر رتبه تک رقمی را نمیکرده اند، اما بعد از شرکت در آزمونها و آشنایی با کتابهای سبز و سیاه و گل بهی، توانسته اند درصدهای خود را از زیر ۱۰ درصد به بالای ۹۰ درصد برسانند و توصیه کنند به جای اینکه ۲۷۹۳ کتاب را بخوانید، کتاب قهوهای را ۲۷۹۳ بار بخوانید.
البته این فقط بخت ۳ رتبه اول است که رودررو با مشتریهای بخت برگشته بعدی از طریق دوربین تلویزیون حرف میزنند. رتبههای یک تا ۱۰ قرار است در مراسمی روی پلکان معروف بایستند و مثل زندانیها شماره رتبه شان را جلو سینه شان بگیرند و در عکسی ماندگار شرکت کنند که نشان میدهد همه شان در آزمونهای «فلان» بوده اند و کتابهای «چیز» را هم مطالعه کرده اند. اما امسال اگر چنین اتفاقی افتاد، لازم نیست حدس بزنید، بلکه مطمئن باشید اینها دروغی بیش نیست. مصطفی کبیری، معاون اخبار باشگاه خبرنگاران جوان، دیروز در توئیتی نوشت که با ۳۹ نفر از ۴۰ برگزیده کنکور سراسری تماس گرفته اند و نکته جالب این بوده است که صرفا ۷ نفر یعنی ۱۷ درصد این افراد در کلاسهای کنکور مؤسسات آزاد شرکت کرده اند!
اگر دوسه هفته آینده این بچههای معصوم را جلو دوربین جای خاصی دیدید، بدانید که ماجرا چیست و اگر طفل کنکوری دارید، او را از افتادن در این دام برحذر کنید! البته که کاسبان کنکور راههای دررو خوبی هم بلدند، مثلا در آزمونهای پایانی سنجش که شاید نزدیکترین رتبهها به رتبههای کنکور را به دست میدهد، وقتی نفراتی را شانس رتبه تک رقمی تشخیص میدهند، از او برای یکی دو آزمون پایانی به صورت رایگان دعوت میکنند! تا روی کاغذ هم که شده است، این گزینه ثبت شود. دروغ کتابها و کلاسها هم که به اثبات نیاز ندارد، فقط چند سکه بهار آزادی و چند میلیون پول لازم است!