احسان رحیمزاده | شهرآرانیوز - فیلمهای این بازیگر را اگر در دو کفه ترازو قرار دهیم مسلما کفه طنز و کمدیاش سنگینتر است. با دیدن او یاد فیلمهای شاد و سرخوشانهای میافتیم که مأموریتشان خنداندن مخاطب بوده است. او جزو معدود بازیگرانی است که هم در فیلمهای کمدی و هم در درامهای جدی خوب ظاهر شده است. مثل بازیکن فوتبالی که میتواند با هر دو پای چپ و راست محکم و استادانه به توپ ضربه بزند. از این نظر میتوان عزتی را در کنار پرویز پرستویی قرار داد.
پرستویی هم، گاه در «مارمولک» و «لیلی با من است» و «مرد عوضی» مخاطب را خندانده و گاه با «آژانس شیشهای» و «به نام پدر» احساسات و عواطف تماشاگر را نشانه گرفته است. جواد عزتی را در فیلمهای «شنای پروانه»، «لاتاری»، «خورشید»، «جاندار» و ... میبینیم یادمان میرود که او همان بازیگر شوخ و شنگ فیلمهای «هزارپا»، «اکسیدان» و «آینه بغل» است. اولین کارگردانی که عزتی را برای یک فیلم دفاع مقدسی انتخاب کرد، نرگس آبیار بود. این بازیگر در فیلم «شیار ۱۴۳» ساخته نرگس آبیار نقش کوتاه، اما تاثیرگذاری داشت. بیشتر سکانسهای عزتی در این فیلم تکنفره بود و او با بازیگران اصلی مثل مهران احمدی، مریلا زارعی و گلاره عباسی بده و بستان نداشت.
«شیار ۱۴۳» و ورود عزتی به سینمای دفاع مقدس
«شیار ۱۴۳» به یکی از بهترینهای ژانر دفاع مقدس بدل شد و در جشنوارههای داخلی و خارجی جوایز بسیاری را تصاحب کرد. شاهرخ سربازی بود که وظیفه یافتن پیکرهای پاک شهدای مفقود الاثر را به عهده داشت. در یک سوم پایانی فیلم گره قصه به دست
«شاهرخ» باز شد. او با خوابی که دید مرهمی بر دل بی قرار «الفت» (با بازی مریلا زارعی) گذاشت و او را از سردرگمی نجات داد. شهیدی که الفت در جستوجویش بود به خواب «شاهرخ» آمد و رازی را با او در میان گذاشت.
بازی موفق عزتی در نقش یک رزمنده مقدمهای برای حضور بعدی او در یک فیلم دفاع مقدسی شد. «تنگه ابوقریب» فیلم غافلگیرکننده بهرام توکلی دو قهرمان مبارز داشت که نقش یکی از آنها را جواد عزتی بازی میکرد. دوربین توکلی بر روی مجید (جواد عزتی) و حسن (امیر جدیدی)، دو رفیق صمیمی متمرکز شده بود که در عملیاتی مهم دشمن بعثی را شکست دادند. در این فیلم باز هم با چهره جدی و غیرمنعطف جواد عزتی در مقام بازیگر روبهرو هستیم. او در خط مقدم و پشت صحنه جنگ نه میخندد و نه میخنداند. شجاعانه روبهروی دشمن میایستد و ترس را شرمنده میکند.
مجید در هنگام مبارزه توأمان هم برای انتقام از دشمن بعثی انگیزه دارد و هم برای محافظت از جان همرزمانش. به همین دلیل است که وظیفه دشوار مداوا یا حمل مجروحان را به عهده میگیرد. هنگامی که مجید رزمندگانی با دست و پای قطع شده را میبیند، تصویری تلخ، خشن و البته واقعی از جنگ پیش روی مخاطب قرار میگیرد. مجید نسبت به دیگر رزمندگان احساسی پدرانه دارد که این حس در تقابل با نوجوان رزمنده (علی با بازی مهدی قربانی) بیشتر به چشم میآید. اصلیترین دیالوگ فیلمنامه که بیانگر دیدگاه کارگردان است از زبان مجید گفته میشود: «جنگ برنده نداره. توی جنگ فقط اونایی برندهان که اسلحه میفروشن.»
مجید دیالوگ دیگری هم دارد که روحیه دلیر و شهادتطلبانه او را نشان میدهد: «بعثیها ممکنه از مرز رد شن، ولی از روی جنازه ما باید رد شن.» فیلم با کسب پنج سیمرغ از جشنواره فیلم فجر دست پر بیرون آمد. جواد عزتی با وجود بازی درخشانی که ارائه داد حتی در فهرست نامزدها هم قرار نگرفت. نکته عجیب و غریب در کارنامهاش این است که او تا به حال ۱۳ بار نامزد دریافت جایزه از جشنوارههای مختلف شده؛ ولی هیچ بار به عنوان بهترین بازیگر انتخاب نشده است. سال گذشته او پرکارترین بازیگر جشنواره فیلم فجر بود. داوران اگر میخواستند عدالت را رعایت کنند؛ باید حداقل برای یکی از فیلمهای جواد عزتی (مثلا شنای پروانه) او را نامزد میکردند. اما این اتفاق نیفتاد.
حضور متفاوت عزتی در سینمای دفاع مقدس با «ماجرای نیمروز: رد خون»
سال بعد جواد عزتی در فیلم
«ماجرای نیمروز: رد خون» ساخته محمدحسین مهدویان بازی کرد که یک فیلم در ژانر دفاع مقدس بود و به عملیات
«مرصاد» میپرداخت. عزتی در نقش صادق، رئیس یک تیم اطلاعاتی جلوی دوربین رفت. تیمی که قرار است به بغداد برود و عملیات «فروغ جاویدان» مرتبط با منافقین را خنثی کند. دو نفر از اعضای تیم به دلیل ملاحظات عاطفی مأموریت خودشان را کامل اجرا نمیکنند. صادق، اما رئیسی جدی و مصمم است و هیچگونه کمکاری را نمیپذیرد. شباهت گریم صادق با «سعید امامی» در زمان اکران فیلم بسیار خبرساز شد. موضوعی که عزتی و کارگردان آن را رد کردند. نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در دوران دفاع مقدس نقش زیادی در تعیین استراتژی رزمندگان ایران و شکست دشمن بعثی داشتند. در سینمای ایران به وجه معمایی دفاع مقدس و عملکرد این مأموران آنگونه که باید و شاید پرداخته نشده است. مهدویان و جواد عزتی در این فیلم خواستهاند ادای دینی به این جانبرکفان کرده باشند.
در بین بازیگران کمدی سینمای ایران فردی را سراغ نداریم که هم در درامهای ژانر دفاع مقدس و هم در فیلمهای کمدی موفق ظاهر شده باشد. افرادی مثل پرویز پرستویی، محمدرضا شریفینیا، امین حیایی، اکبر عبدی و ... گاه به فیلمهای جنگی سرک کشیدهاند. اما نکته مهم این است که آنها در فیلمهای جنگی هم نقشهایی بامزه و شوخ و شنگ را خلق کردهاند. برای پی بردن به این نکته یک بار دیگر بازی پرویز پرستویی در «فیلم لیلی با من است» و نقشآفرینی اکبر عبدی در فیلم «اخراجیها» را مرور کنید. تفاوت جواد عزتی با دیگر بازیگران در این است که او در فیلمهای جنگی تبدیل به یک آدم دیگر میشود. دیگر خبری از مزهپرانیهای همیشگیاش نیست. در سه فیلم نامبرده شده با یک شخصیت جدی، شجاع و اندکی خشن طرفیم که با هیچ کسی و هیچ چیزی شوخی ندارد.