شکیبا افخمیراد| جنگ تحمیلی از همان روزهای آغازین و در اولین سالهای دهه60 موضوعی حساس و ناب برای ساخت فیلم از سوی سینماگران بود؛ موضوعی که در ابتدا با کمترین امکانات موجود و با استفاده از تصویرهای مستند به آن پرداخته میشد اما کمکم با ورود کارگردانانی چون ساموئل خاچیکیان، رسول ملاقلیپور و ابراهیم حاتمیکیا به این عرصه و پرداختن داستانی به موضوع جنگ تحمیلی، بهعنوان یکی از موضوعات اصلی سینما درکنار ژانرهای درام و کمدی معرفی شد. ساخت اینگونه فیلمها در دهه70 به اوج خود رسید و بسیاری از آثار ماندگار دفاع مقدس در این سالها ساخته شد.
«آبادانیها»، «جنگنفتکشها»، «بربال فرشتگان»، «از کرخه تا راین»، «سفر به چزابه»، «روبان قرمز» و «آژانس شیشهای» ازجمله آثار ماندگار این دهه هستند و همچنان بهعنوان آثار شاخص سینمای دفاع مقدس از آنها یاد میشود. در دهه80 اما ساخت فیلمهایی با این مضمون، روندی نزولی به خود گرفت. کمکار شدن ابراهیم حاتمیکیا، درگذشت رسول ملاقلیپور و ورود نکردن سینماگران جوان به این عرصه را شاید بتوان از عوامل تاثیرگذار افول سینمای دفاع مقدس در دهه80 دانست اما در دهه اخیر برخلاف دهه80 سینماگران تازهنفسی وارد عرصه ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس شدند و جانی دوباره به این حوزه دادند. این افراد جوان با ورود به سینمای جنگ، روایتهای متفاوتی را در این حوزه نسبتبه سالهای پیشین ارائه کردند؛ تفاوتهایی که همچنان نوپاست و باید برای به بلوغ رسیدن، چندسالی به آن پرداخته شود. شاید همین نوپایی در این حوزه باعث شده است که وقتی میخواهیم آثار ماندگار سینمای جنگ را نام ببریم، همچنان به دهههای60 و 70 رجوع میکنیم، با این حال نمیتوان داستانها و ماجراهای تازهای را که در این سالها به آن پرداخته شده است، نادیده گرفت. در گزارش پیشرو نگاهی انداختهایم به این تغییرات و فیلمهایی که در دهه90 با موضوع دفاع مقدس ساخته شدهاند.
حاشیههای دوستداشتنی
هرچند که در سالهای قبل، نمونههای موفقی چون «آژانس شیشهای»، «بهنامپدر» و «از کرخه تا راین» درباره پیامدهای جنگ ساخته شد، دهه90 را باید زمان اصلی پرداختن به فیلمهایی با موضوعات حواشی جنگ و پیامدهای آن برای زندگی مردم معرفی کرد؛ اتفاقی که فضای متفاوتی را برای سینمای جنگ در این دهه نسبتبه دهههای پیشین رقم زد. «بمب؛ یک عاشقانه» پیمان معادی یکی از فیلمهای شاخصی است که جنگ را از زاویهای دیگر به نمایش میگذارد. داستان این فیلم در میانه سالهای جنگ و در اوج بمبارانهای تهران، میگذرد اما در این بین، عشق و دلدادگی و زندگی و امید نیز در جریان است.
دومین ساخته معادی بهخوبی توانست یک زندگی عاشقانه را در روزهای جنگ به تصویر بکشد و اکران موفقی را نیز در گیشه پشتسر بگذارد. «آباجان» بهکارگردانی هاتفعلیمردانی، دیگر فیلم موفق در حوزه پرداختن به حواشی جنگ است. این فیلم درباره مادربزرگی با بازی فاطمه معتمدآریاست که باور دارد پسر مفقودالاثرش زنده است، از اینرو سعی میکند خانواده خود را دوباره دورهم جمع کند اما هر لحظه اتفاقی جدید آنها را تهدید میکند. علیمردانی تلاش میکند در فیلمش نشان دهد که با وجود وضعیت پرتنش آن دوران، زندگی در جریان بود و آدمها راه خودشان را ادامه میدادند.
«سرو زیر آب»، آخرین ساخته محمدعلی باشهآهنگر، نیز در زمره فیلمهایی قرار میگیرد که تمرکزشان بر آسیبهای بعد از جنگ بوده است. این فیلم به موضوع شهدای گمنام اقلیتهای مذهبی و اتفاقاتی که در معراج شهدا افتاده است، میپردازد. از دیگر فیلمهایی که در سالهای اخیر با نگاه به حواشی جنگ ساخته شدهاند، میتوان به «بوسیدن روی ماه» همایون اسعدیان، «دلبری» سیدجلال اشکذری و «میهمان داریم» محمدمهدی عسکرپور اشاره کرد.
روایتهایی واقعی از دل جنگ
باتوجهبه هزینههای سنگین ساخت فیلم جنگی، سینماگران انگشتشماری در سالهای اخیر بهسراغ ساخت فیلم در این حوزه رفتهاند اما درمیان همین اندک آثار ساختهشده، نیز چند اثر تاملبرانگیز دیده میشود؛ آثاری که شاید به پای فیلمهای ساختهشده در دهه70 نرسند اما هرکدام تجربه جدیدی در این ژانر هستند. «تنگه ابوقریب» یکی از این آثار است؛ فیلمی به کارگردانی بهرام توکلی که با رویکردی متفاوت از جنگ، داستانی واقعی را از دفاع گردان عماریاسر لشکر۲۷ محمد رسولا... دربرابر لشکرکشی رژیم بعثی برای عبور از تنگه ابوقریب به تصویر میکشد. هرچند انتقادهایی به فیلمنامه تنگه ابوقریب وارد است، فضاسازی و جلوههای میدانی این فیلم، آن را به یکی از آثار درخورتوجه در حوزه دفاع مقدس تبدیل کرده است. دیگر فیلمی که در دهه اخیر روایتی از جنگ ارائه میکند، «ایستاده درغبار» محمدحسین مهدویان است. مهدویان در اولین ساخته سینمایی خود، بهسراغ یکی از قهرمانان جنگ رفته و بخشی از زندگی احمد متوسلیان را در یک مستند-درام به تصویر کشیده است. فیلم «چ» حاتمیکیا نیز از آثار بهیادماندنی این دهه است. او نیز سراغ یکی از چهرههای مهم جنگ رفته و دو روز از زندگی شهیدچمران را در درگیری پاوه، روایت کرده است. با نگاهی به این سه فیلم میتوان استنباط کرد که سینماگران در دهه اخیر به روایت داستانهایی مستند و واقعی از دل جنگ روی آوردهاند.داستانهایی مستند و واقعی که در دهههای قبل کمتر شاهد روایت آنها بودیم.
دست خالی از ژانر کمدی جنگی
اگر از ترکیب ژانر دفاع مقدس و کمدی بخواهیم بگوییم، بیشک اولین فیلمی که به ذهنمان میآید، «لیلی با من است» کمال تبریزی است؛ فیلمی که در این سالها یکتنه بار فیلمهای فاخر در حوزه کمدی جنگی را به دوش میکشد. بعد از ساخت این فیلم، کارگردانان مختلف تلاشهای بسیاری برای ساخت فیلم کمدی جنگی کردند اما هیچکدام نتوانستند موفقیت فیلم کمال تبریزی را بهدست آورند. دربین فیلمهای ساختهشده در این حوزه در دهههای80 و 90 فیلمهای پرفروشی دیده میشود اما فروش آنها علتی بر کسب رضایت همه سلیقههای فکری نیست.
سهگانه اخراجیهای دهنمکی و هزارپای ابوالحسن داوودی ازجمله این فیلمها هستند که مخاطب عام را با خنداندن راضی کردند اما نتوانستند شأن جنگ و دفاع مقدس را حفظ کنند. در این بین، تنها تجربه موفق در ساخت فیلمهای کمدی جنگی در سالهای اخیر به سال90 و فیلم «ضدگلوله» مصطفی کیایی برمیگردد. این فیلم هرچند که شباهتهای زیادی به فیلم «لیلی با من است» دارد، از آن میتوان بهعنوان فیلمی موفق در حوزه کمدی جنگی یاد کرد. ولی درمجموع مرور فیلمهای ساختهشده در این حوزه نشان میدهد که این ژانر از دفاع مقدس همچنان با ضعف روبهروست؛ ضعفی که بخش مهمش، ناشی از ورود کمدیهای ضعیف به تمام حوزههای سینمای ایران است.
زنان هم پای مردان
پررنگ شدن حضور بانوان کارگردان در عرصه فیلمهای موضوعی دفاع مقدس از اتفاقات مثبتی بود که در دهه90 در سینمای ایران رخ داد. حضور کارگردانان باتجربهای چون انسیه شاهحسینی و کارگردانان جوانتری چون نرگس آبیار، منیر قیدی و مریم دوستی باعث خلق آثار درخورتوجهی در این حوزه شد.
در سال 90 شاه حسینی که پیشتر نیر در حوزه دفاع مقدس حضوری فعال داشت، زندگی شهید علم الهدی را در فیلم «زیباتر از زندگی» به تصویر کشید. همچنین «شیار143» نرگس آبیار را میتوان یکی از فیلمهای موفق دهه90 در ژانر دفاع مقدس معرفی کرد. این فیلم، زندگی مادری(با بازی مریلا زارعی) را به تصویر میکشد که در نبود پسرش، روزگارش به تلخی میگذرد و منتظر است او روزی از جبهه بازگردد. آبیار بعد از ساخت این فیلم بهسراغ ساخت «نفس» رفت. این فیلم نیز از حواشی و تاثیرهای جنگ میگوید و بخشهایی از زندگی مردم در دهه50 و اوایل دهه60 را به تصویر میکشد؛ فیلمی که با یک پایان تلخ، مخاطبش را شوکه میکند. منیر قیدی نیز در اولین تجربه سینماییاش، موضوع جنگ تحمیلی را دستمایه ساخت فیلمش قرار داد؛ فیلمی با نام «ویلاییها» درباره خانوادههای فرماندهان سپاه و ارتش در سال۱۳۶۵ که در ویلاهای مختص به سپاه زندگی میکنند و منتظر همسران، فرزندان و پدرانشان هستند تا از جنگ بازگردند. با وجود آنکه این فیلم در گیشه موفق عمل نکرد، نمیتوان از آن بهعنوان یکی از فیلمهای متفاوت حوزه دفاع مقدس که برپایه واقعیت ساخته شده، یاد نکرد. «دریاچه ماهی» دیگر فیلمی است که در دهه90 به کارگردانی مریم دوستی روی پرده رفت. این فیلم نگاهی به وقایع پس از جنگ ایران و عراق دارد و داستان چند خانواده را روایت میکند که در نقطه مشترکی به یکدیگر میرسند و در این میان، عشق گمشدهای پیدا میشود. پرداختن به داستانهای نو در سینمای دفاع مقدس در سالهای اخیر، باعث شده است این ژانر رنگوبویی تازه بگیرد و از فضای کاملا مردانه خارج شود.