گروه فرهنگ شهرآرانیوز | ۱۵ اکتبر برابر با ۲۴ مهرماه روز جهانی عصای سپید است که برای تحقق آرمانها و حقوق افرادی که اختلال بینایی دارند، نامگذاری شده است. این روز ابتدا در پی احقاق حقوق نابینایان در ایالات متحده آمریکا نامگذاری شد و سپس بهعنوان مطالبهای همهگیر به سراسر جهان هم تعمیم یافت. آمار افرادی که اختلال بینایی دارند در ایران چشمگیر است و ضرورت رعایت حقوق آنان، بهرهمندی از تمام امکانات اجتماعی و مناسبسازی و دسترسپذیری این امکانات، بهگونهای که تمام اقلیتهای اجتماعی همچون آنان از این مهم بهرهمند شوند، بسیار لازم است.
منصور ضابطیان، روزنامهنگار، کارگردان، مجری رادیو و تلویزیون، پادکستساز، نویسنده و تهیهکننده، از شخصیتهای نامآشنا برای علاقهمندان به هنر است و بسیاری از مخاطبان وی، او را با برنامه «رادیو هفت» میشناسند. ضابطیان مدتی است که همکاری خود را با مجموعه هنری «سوینا» بهسرپرستی گلاره عباسی، بازیگر سینما و تلویزیون، آغاز کرده است. گروه سوینا پایهگذار شنیداریکردن آثار تصویری و فیلمهای سینمایی ایران و جهان برای نابینایان و کمبینایان است که بیش از یکسال از آغاز فعالیت آن میگذرد.
ضابطیان با اجرای برنامهای با عنوان «خیال عکس»، طرح جدیدی از شنیداریکردن مفاهیم تصویری بر پایه عکس را برای جامعه نابینایان ایران آغاز کرده است که با استقبال مطلوبی نیز مواجه شده است. شهرآرانیوز گفتوگویی با این هنرمند و روزنامهنگار مطرح بهمناسبت روز عصای سپید انجام داده است که میخوانید:
دانش و فرهنگ از نیازهای درجه اول نابینایان است
دسترسپذیری دانش، فرهنگ و رسانه برای جامعه نابینا در ایران فراموش شده است. ضابطیان با این مقدمه به سراغ پرسشی درباره چرایی نپرداختن به مطالعات فرهنگی این قشر رفت و گفت: وقتی جامعهای درگیر مسائل و موضوعهای متعدد میشود که از قضا گستره زیادی از شهروندانش را درگیر کرده باشد، بهطبع بسیاری از حوزهها مغفول واقع میشود. باید فعالیتهای فراوانی انجام شود تا زمینهها برای پرداختن به مطالبات همگان، حتی اقلیت موجود در کشور، مانند معلولان مهیا شود؛ بنابراین ناهمگونبودن شرایط کنونی با نیازهای افراد، سبب نپرداختن به حوزههای فرهنگی بهنفع نابینایان شده است.
ضابطیان با اشاره به کلیدیترین نیازهای جامعه نابینا خاطرنشان کرد: زبان و خط رسمی این قشر خط بریل است که بهنظر میآید در زمره نیازهای درجه اول آنان باشد. اما بریلکردن متون در سطحی وسیع گران است و میتوان به جایگزین آن اندیشید که خوشبختانه کتابهای شنیداری و پادکستها در ایران رواج خوبی یافتهاند. این نکته را نیز اضافه کنم که شنیداریکردن منابع اصلی و دانشگاهی کار دشوار و بهنسبت ناممکنی است و قطعا باید بریل شود. اما کتابهای عمومی برای آگاهیبخشی و رواج فرهنگ در بین نابینایان انتخاب درستی خواهند بود.
«خیال عکس» فرصتی برای تقویت تخیل نابینایان
ضابطیان درباره همکاریاش با گروه هنری «سوینا» و تهیه برنامهای برای نابینایان گفت: من با سوینا پروژهای را بهنام «خیال عکس» آغاز کردم که موضوع آن توصیف عکس برای نابینایان است.
وی ادامه داد: بهطبع برای مشاهده عکس به چشم نیاز داریم و برنامه من بهدنبال آن است که نابینایان عکس را بشنوند و در ذهن خود مجسم کنند. در واقع این برنامه دریچهای بین شنیدن عکس و تقویت قوه تخیل افرادی است که رنگها را تاکنون ندیدهاند.
ضابطیان به چگونگی اجرای این برنامه و انتخاب عکسها اشاره کرد و افزود: این برنامه ۱۵ دقیقه است که در هر قسمت آن تلاش میکنم با انتخاب عکسهای متنوع و روایت آن با واژههایی که جایگزین حس دیدن برای مخاطب باشد، با آنان ارتباط برقرار کنم. واژهگزینی درست برای ترسیم یک عکس مهمترین کار این برنامه است.
او درباره انتخاب سوژههای عکس نیز گفت: همواره گونههای مختلفی را انتخاب میکنم و حتی برخی عکسها را بهصورت مناسبتی آماده میکنم. بهطور مثال، تاکنون موضوعاتی همچون جنگ، بهار، نوروز یا کرونا را برای مخاطبان این برنامه تعریف کردهام یا در ماجرای قتل جرج فلوید در آمریکا، تصاویر گوناگونی از اعتراضهای مردمی در سراسر جهان از این اتفاق به ثبت رسید که در برنامه خود جا دادیم. همچنین به سراغ تاریخ عکاسی و شرح عکسهای مهم تاریخ که هر فردی باید آن را ببیند رفتم تا نابینایان نیز آن عکس را بشنوند و تجسم کنند.
ضابطیان درباره بازخورد چنین برنامهای در بین نابینایان گفت: تاکنون پیشنهادها و پیغامهای فراوانی به دستم رسیده که باعث خشنودی من شده است، زیرا هدف من لذتبردن آنها از روایت تصاویر است و این را نیز بگویم که برخی نابینایان عزیز مشتاق عکاسی شدهاند که بهزودی در همین برنامه از عکسهای ارسالی خودشان نیز استفاده خواهیم کرد و در آینده نزدیک، نمایشگاه عکاسی با همین آثار را برگزار خواهیم کرد.
تغییر فرهنگ ارتباط با معلولان زمان زیادی میخواهد
از مشکلاتی که بر سر راه فرهنگسازی و آگاهیبخشی به شیوه درست ارتباط با معلولان در جامعه ما وجود دارد، ساخت و پخش برخی فیلمها و سریالهایی است که در آن معلولیت را بهعنوان یک عقوبت یا سرنوشت برای شخصیتهای منفی داستان انتخاب میکنند.
منصور ضابطیان در واکنش به چنین پدیدهای معتقد است که وجود کلیشهها و ناآگاهی برخی سازندگان عامل چنین اتفاقی است: در برخی آثار سینمایی و تلویزیونی و حتی در بین شخصیتها و سخنرانان، گاهی حرفی زده میشود یا قابی به تصویر کشیده میشود که حکایت از نبود مطالعه کافی آنان درباره موضوعی است که درحال بیان یا نمایش آن هستند.
وی تأکید کرد: البته باید بدانیم در فرمهای نمایشی لزوما آنچه به نمایش درمیآید، تعمیم به کل آن جامعه نیست. اگر درباره موضوع ما، یعنی معلولیت، برخی کارگردانان چنین موضوعی را نمایش دهند، برای تمام جامعه معلولان نخواهد بود. اما بر این باورم که میتوانیم خوشسلیقهتر عمل کنیم.
ضابطیان تصریح کرد: تغییردادن این مسیر زمان میخواهد و ما در ایران در ابتدای این راه قرار داریم. اینک در استودیوهای مطرح فیلمسازی در جهان، وکلایی حضور دارند که محتوای فیلمنامهها را بررسی میکنند تا مبادا به اقلیتی دینی، اجتماعی، سیاسی و نظایر آن توهین شود و دردسر ایجاد کند. رسیدن به چنین مرتبهای مرهون تلاشی گسترده و همهجانبه است و یکشبه به دست نیامده است و برای ما که در آغاز راه هستیم نیز باید شرایط بهسمتی برود که این مشکلات برطرف شود.