عبدا... عبدا... رئیس شورای عالی مصالحه ملی افغانستان (نهاد تازه تاسیس برآمده از جدالهای انتخابات ریاست جمهوری) در رأس هیئتی وارد تهران شده است. سفر عبدا... در امتداد سفرهای وی به اسلام آباد و دهلینو صورت میگیرد و پس از تهران احتمالا به دیگر کشورهای منطقه نیز سفر کند. واقعیت این است که مذاکراتی را که زلمی خلیل زاد نماینده ویژه آمریکا برای مصالحه افغانستان از دو سال پیش آغاز کرد، میتوان به چند فاز تقسیم کرد؛ مذاکره با طالبان، مذاکره با دولت، احزاب و شخصیتهای با نفوذ افغانستان و مذاکره با کشورهای تاثیرگذار منطقه در پرونده افغانستان.
از این بین، وی موفق شد تا مذاکره با طالبان را به فرجام و توافقنامهای با این گروه در اسفند ماه سال گذشته را به امضا برساند اما مذاکرات با کشورهای منطقه و به ویژه مذاکرات در بُعد درون افغانستانی موفقیت چندانی را به همراه نداشته است. علت عدم موفقیت در این دو مرحله، سیاست یکجانبه گرایی واشنگتن در پرونده مذاکرات صلح افغانستان بوده است.
در درون افغانستان، به رغم این که افغانها تشنه صلح هستند، اما روند پیش رو را نگران کننده و حتی بازگشت به عقب میدانند. جامعه سیاسی افغانستان با شدت و درجات مختلف چنین نگاه بدبینانهای به روند خلیل زاد دارند اما با وجود این یکپارچگی در نظر و عملکرد سیاسیون افغانستان وجود ندارد. میتوان گفت دو طیف کلی در درون جامعه سیاسی افغانستان درباره روند صلح شکل گرفته است؛ در حالی که یک طیف معتقد است طالبان باید در درون حکومت فعلی ادغام شود، طیف دیگر نگاه متفاوتتری دارد و آماده مذاکره با طالبان برای برپایی حکومتی جدید است. رهبری طیف نخست را اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان و طیف دوم را عبدا... عبدا... رئیس شورای عالی مصالحه ملی در دست دارند.
این نوع اختلاف نظرها و عدم یکپارچگی ممکن است منجر به دست بالای طالبان در مذاکرات شود. هر یک از این دو رهبر سیاسی به رغم روابط ظاهری همکارگونه، برای موفقیت دیدگاه خود مستقلانه در تلاش هستند.
سفر عبدا... به کشورهای منطقه و از جمله جمهوری اسلامی ایران تلاشی است برای همراهسازی کشورهای منطقه با نظریات طیف دسته دوم که معتقدند برای برقراری صلح میتوان قانون اساسی را اصلاح کرد و حتی حکومت موقت تشکیل داد. استقبال بی نظیر اسلام آباد از عبدا... نشان داد که پاکستان حاضر به همراهی با این نوع دیدگاه است، اما به نظر میرسد دهلی نو بر اصول خود پایبند است و هنوز حمایت از حکومت افغانستان را در دستور کار دارد.
جمهوری اسلامی ایران که حدود 900 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد، از تاثیرگذارترین بازیگران در پرونده این کشور است و جناحهای مختلف در افغانستان این نکته را درک میکنند که حمایت این بازیگر مهم منطقهای، به شدت اثرگذار است، به همین دلیل عبدا... پس از اسلام آباد و دهلی نو، تهران را به عنوان مقصد سوم برگزید.
این موضوع را که جمهوری اسلامی ایران با دیدگاه عبدا... و حامیان تفکر وی چه رویهای خواهد داشت شاید بتوان پس از پایان این سفر ارزیابی کرد اما جمهوری اسلامی ایران در طول چهل سال بحران افغانستان همواره یک رویه و اصل ثابت داشته و آن حل بحران با مشارکت تمام جناحها بوده است. این اصل ثابت در دو سال گذشته به خوبی ملموس تر بوده است.
سفرهای متعدد مقامات ایرانی از جمله ابراهیم طاهریان نماینده ویژه وزیر امور خارجه ایران به کابل و دوحه به منظور دیدار با نمایندگان دولت، جناحهای مختلف سیاسی و نمایندگان طالبان حکایت از عملکرد بر اساس اصل ثابت جمهوری اسلامی یعنی تلاش برای اجماع سازی دارد. همین منش سبب شده است که تمام بازیگران داخلی افغانستان در ادوار مختلف حتی طالبان، به دیدگاههای تهران اعتماد داشته باشند.در مجموع، روند مذاکرات صلح افغانستان به ویژه در بُعد داخل افغانستانی و منطقهای نیاز به بازنگری دارد.
در بُعد درون افغانستانی نیاز به اجماع بین حکومت و جناحهای سیاسی است که در غیر این صورت، شکاف به وجود آمده روزنهای برای سلطه جناح سوم یعنی طالبان بر افغانستان خواهد شد. در بعد منطقهای، بالانس به هم خورده بین بازیگران منطقهای باید اصلاح شود. در غیر این صورت بعید است که روند خلیلزاد بتواند افغانستان را در میان مدت و دراز مدت به ثبات و آرامش برساند.
منبع: روزنامه خراسان