شکیبا افخمیراد | شهرآرانیوز - سازمان اجتماعیفرهنگی شهرداری مشهد در نظر دارد نخستین رویداد دوسالانه ملی نقاشی «شاهنامه فردوسی» را با هدف بهرهگیری از ظرفیت هنرمندان نقاش در بازنمایی و آفرینش آثار هنری برگرفته از این شاهکار ادبی برگزار کند. ازاینرو تا تاریخ ۱۵ آبان امسال به هنرمندان علاقهمند فرصت داده شده تا با مطالعه کامل متن فراخوان، از طریق سامانه رویدادهای هنری شهرداری مشهد به نشانی artmashhadevent.ir برای ثبتنام و شرکت در این رویداد اقدام کنند.
همچنین از آنجایی که دوسالانه ملی نقاشی «شاهنامه فردوسی» برای اولین بار است که برگزار میشود، نشستهای آنلاینی با حضور کارشناسان تدارک دیده شده تا به سؤالات و ابهامات شرکتکنندگان پاسخ داده شود. در نشست اخیر این رویداد که روز یکشنبه ۲۷ مهر برگزار شد، لادن اورنگی دبیر دوسالانه، میزبان عباس شهسوار، مدرس دانشگاه و نقاش، بود. این دو در ششمین جلسه از سلسله نشستهای اولین رویداد دوسالانه ملی نقاشی «شاهنامه فردوسی» درباره تأثیر نگاه گذشته به نقاشی در هنر معاصر صحبت کردند.
قواعدی از گذشته که همچنان زنده و پویا هستند
عباس شهسوار درباره دستاوردهای بهرهگیری از هنر گذشته بیان کرد: ما تاریخ نقاشی و هنر فوقالعادهای داریم و با نمونههای درخشانی از تفکر و اندیشه گذشتگان روبهرو هستیم. اما بسیاری از منتقدان، این هنر را یک نگاه سنتی ردشده میدانند و به آن به عنوان یک شیء کهنه نگاه میکنند.
او با بیان نقل قولی از شاعر معاصر ایران، فروغ فرخزاد گفت: ۱۴ سالم بود، به یک نوار صوتی از فروغ فرخزاد گوش میدادم که خیلی روی من تأثیر گذاشت. فروغ در این نوار درباره شعر گذشته و جدید گفته بود. اینکه ما شعر کهنه و نو نداریم.
شاید بتوانیم به لحاظ تاریخی بگوییم این شعر در گذشته در یک تاریخی سروده شده، اما اگر بگوییم این شعر، کارکرد خودش را از دست داده اشتباه است و اگر بگوییم شعری که هم اکنون سروده شده، شعری تازه است این هم شاید اشتباه باشد.
به باور شهسوار، تاریخ هنر ما زیرلایههایی دارد که هیچ ارتباطی به آن امر تاریخی ندارند. چون قاعدههایی هستند که همچنان میتوانند زنده و پویا و تأثیرگذار باشند.
این هنرمند یادآور شد: در هنر گذشته ما قواعد و قوانینی وجود دارد که میتوانند در هنر معاصر و مدرن امروز ما بسیار تأثیرگذار باشند.
برگزاری جلسات نقد و بررسی
شهسوار در بخش دیگری از صحبتهایش درباره ارزیابی خود از تأثیر سنت در نقاشی معاصر با بیان مثالی گفت: آنچه در نگارگری شاهنامه بایسنقری مورد توجه قرار گرفت، لباسهای سربازهای شاهنامه، ابزار و شکل معماریای بود که در آن دوره تاریخی استفاده میشدند. در ادامه وقتی جلوتر میآییم و به شاهنامه طهماسبی میرسیم بازهم لباسها تغییر میکند. نوع کلاهها، آرایش صورت و خیلی از عناصر به صورتی طراحی شده تا برای دربار درک شدنیتر باشد. در واقع عناصر و شخصیتهای این شاهنامه کاملا نمادی از دربار صفویه است.
این مدرس دانشگاه تأکید کرد: ما سنتی داریم که هر لحظه میتوانیم از آن استفاده کنیم. این سنت در تکنیک ما اتفاق میافتد. سنتهایی مثل پرداخت، قلمگیری، تذهیب و تزئین. اما درکنار این موارد نیز همیشه میتوان از عناصر بهروز استفاده کرد.
به باور او هنری که در گذشته وجود دارد و سنتی که ما از آن میخواهیم استفاده کنیم قرار نیست روی کارهای هنرمندان معاصر سایه بیندازد و آنها را دچار تکرار کند. بلکه قرار است به عنوان فرهنگ و نوستالژی یا خاطره جمعی از آنها بهره گرفته شود. در واقع موضوع درباره زیرساختهایی است که وجود دارد و هنرمندان میتوانند از آنها نکاتی را استخراج کنند.
شهسوار در پایان صحبتهایش با اشاره به اینکه برای پرداختن به موضوع «تاثیر نگاه گذشته به نقاشی در هنر معاصر» باید جلسات متعددی برگزار و درباره آن ساعتها بحث شود پیشنهاد داد: اگر درکنار این دوسالانه جلسات نقد و بررسی برگزار شود خیلی اتفاق فوقالعادهای رخ خواهد داد. جلساتی که در آنها درباره آثار یا تقابل هنر معاصر با هنر گذشته به شکل تاریخی صحبت کرد.
به دنبال کلیشهزدایی
لادن اورنگی نیز درباره موضوع این نشست توضیح داد: هنر گذشته به اندازه گذشته یک انسان میتواند مهم باشد. هنر گذشته نشاندهنده زندگی در گذشته است و مطالعه آن برای دید بهتر به تاریخ و فرهنگ یک کشور اهمیت بسیاری دارد.
به نظر او هنر گذشته میتواند به ما کمک کند تا با نگاه به آنچه قبلا انجام شده، دانشمان را بیشتر کنیم و سیر تحولات و تغییرات را بهتر درک کنیم.
این هنرمند همچنین تأکید کرد: وقتی درباره تأثیر نگاه گذشته بر هنر معاصر صحبت میکنیم قطعا منظورمان تقلید از گذشته نیست، منظور فهم و ادراک عناصر و استانداردهای آن است.
دبیر دوسالانه نخستین رویداد ملی نقاشی «شاهنامه فردوسی» همچنین در پاسخ به سؤال شهسوار درباره تعریف عمل «نقاشانه» که در فراخوان به آن اشاره شده است توضیح داد: منظور از نقاشانه مجموعه رفتارهایی است که با استفاده درست و بهنگام از ابزار، مواد و مبانی نقاشی، منجر به کشف و خلاقیت در حوزه موضوع و فرم شود.
او همچنین بیان کرد: ما یک سوژه هزارساله داریم که میخواهیم نگاه جدیدی به آن داشته باشیم. ازاینرو آنچه در اولین دوره دوسالانه نقاشی شاهنامه فردوسی برای ما اهمیت دارد خلاقیت و کلیشهزدایی است و این رویداد به دنبال کشف استعدادهای جدید در حوزه نقاشی است.
به باور این هنرمند دوسالانه نقاشی شاهنامه میتواند برای هر هنرمندی چالش فکری و عملی ایجاد کند و او را به جلو پیش براند.