غزاله حسینپور| شعر آیینی به عنوان گونهای از ادبیات تعلیمی در اعماق تاریخ ادبیات ایران ریشه دوانده است. از سرودههای شاعر شیعی سده چهارم، کسایی مروزی، تا بیتهایی از شاعران قرون بعدی همچون سنایی غزنوی، سیف فرغانی و حافظ شیرازی که مذهبی دیگر داشتند یا تشیع آنها اثبات نشده است، نمونههای درخشانی از این ادبیات دیده میشود. سخن راندن از آموزههای دینی و فضایل اخلاقی و نکوهش رذایل و اراذل، مواردی است که میتوان در ادبیات آیینی رصد کرد. در این میان پربسامدترین اشعار آیینی در ادبیات فارسی را سرودههایی شامل میشود یا در این جایگاه تلقی میشود که به ستایش یا سوگواری برای اهل بیت(ع) میپردازند، اگرچه شعر آیینی میتواند موضوعات گستردهتری را پوشش دهد. بدیهی است که با چنین نگاهی مذهب شاعر آیینی چندان اهمیتی نمییابد. در هر صورت در روزگار صفویه و حاکمیت رسمی مذهب دوازده امامی، از این سرودهها حمایت شد و شمار سرایندگان آن افزونی یافت. محتشم کاشانی، شاعر ترکیببند مشهور «باز این چه شورش است که در خلق عالم است...»، در همین روزگار سربرآورد. در ادامه و در زمان دیگر سلسلههای مدعی پیروی از مذهب اهل بیت(ع) شاعران دیگری هم مطرح شدند چنانکه برای نمونه میتوان از عمان سامانی و بیتهای شهیر «کیست این پنهان مرا در جان و تن/ کز زبان من همی گوید سخن...» در عصر قاجار یاد کرد. با این همه شاید بتوان گفت از دید چندی و چونی اوج نمودار تاریخ شعر آیینی در ایران را دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی رقم میزند. این سرودهها امروز از رسانههای گوناگون دیداری و شنیداری و کاغذی و مجازی عرضه میشوند و در هیئتهای مذهبی به گوش مخاطب میرسند. البته شعر آیینی آسیبهای خاص خود را نیز دارد و بزرگان و اهالی فرهنگ بارها این مسئله را گوشزد کردهاند؛ پرداختن به مسائل بیبنیاد از دید دینی و تاریخی و ترویج خرافه از آن جمله است. این گزارش نگاهی کلی دارد به شعرآیینی در ایران و نیز در مشهد که در سخنان شاعران اهلبیت(ع) بیان شده است.
شاعر آیینی نمیتواند به جامعه و سیاست بیاعتنا باشد
محمدعلی نیک، شاعر پیشکسوت آیینی، معتقد است شاعر پیش از آنکه شاعر آیینی یا سراینده در هر حوزه و موضوعی باشد، باید شعر و ادبیات را بشناسد و سپس با انتخاب راه خود، در آن حوزه نیز آگاهی به دست آورد: وقتی شاعر با ضوابط و مقررات، شعر گفت، میتواند وارد شاخههای مختلف شعری شود. شخصی که میخواهد در شاخه شعر آیینی فعالیت کند، باید پس از مطالعات شعری، مطالعات آیینی نیز داشته باشد، مقتل بخواند و تفسیر قرآن بداند، با زندگی 14معصوم و اصول و عقاید دین آشنایی داشته باشد تا بتواند در شعرش از این دانستهها استفاده کند.
اینها به علاوه رعایت خطوط قرمز مواردی است که به گفته این شاعر آیینی باید به آن توجه شود.
شعر آیینی پدیدهای محصور در دیروز و امروز نیست و دستکم پیشینهای هزار ساله دارد. رد نخستین سرودههای این عرصه را میتوان تا اشعار کسایی مروزی و سنایی غزنوی در سدههای چهارم تا ششم جستوجو کرد. به نظر میرسد در گذشته شاعران بزرگ، آثار آیینی هم داشتهاند و برخی از آنها نیز فقط در این حوزه فعالیت میکردهاند.
این نوع از شعر را میتوان به چند شاخه تقسیم کرد؛ شعرهای فاخری که جنبه جشنوارهای دارند و آنچه کاربردی است و در هیئتهای مذهبی استفاده میشود و اتفاقا اقبال خوبی هم به آنها نشان داده میشود. عضو شورای شعر انجمن ادبی رضوی در ادامه صحبتهایش شعر هیئت را یک شاخه متفاوت شعر آیینی معرفی میکند که کاربرد اجتماعی بیشتری دارد.
او همچنین میگوید: رویهمرفته کیفیت و وضعیت شعر آیینی در ایران به عنوان کشوری شیعه، پذیرفتنی است، به طوری که بسیاری از این اشعار را کشورهای شیعه همجوار استفاده و حتی به زبان خود ترجمه میکنند.
سراینده دفتر «هرگز گلی را پرپر نکردم» درباره الزامات شعر آیینی نیز معتقد است که این اشعار باید ساده و همهفهم و شیرین و جوانپسند و عامهپسند و در عین حال مطابق با واقعیت باشد: در چندسال اخیر، رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید به مداحان و شاعران گوشزد میکنند مطالبی که پشتوانه محکم تاریخی و حدیثی ندارد بیان نکنند و نسبتهای ناروا به ائمه(ع) اطلاق نکنند تا بهانهای برای سوءاستفاده به دست دشمنان نیفتد.
مخاطب باهوش است، شعرمان را تنزل ندهیم
راضیه رجایی، از دیگر شاعران فعال در این شاخه، معتقد است اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هیچگاه به جامعه و مسائل اجتماعی و سیاسی و انسانی بیتوجه نبودهاند و این رویکرد در اشعار آیینی اگر چه تا حدودی وجود دارد، کافی نیست و باید پررنگتر شود. او شعر آیینی را هدفمند و موضعدار و موفقیت و توفیق آن را در این میداند که با موضوعات روز تعمیم داده شود: وقتی در اثرمان از حضرت علی(ع) سخن میگوییم، تمام ویژگیهای اخلاقی و انسانی ایشان از جمله گفتار و رفتار و اندیشه حضرت موضوع این شعر است. زیرا آن شخصیت با همه این ویژگیهاست که بر هستی ولایت دارد. بنابراین جهتگیری سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و... باید در شعر آیینی وجود داشته باشد وگرنه ابتر و ناقص است.
او درباره مسئله مخاطب هم میگوید: شعر وقتی به معنای واقعی شعر باشد، مخاطب را جذب میکند. اگر شعر آیینی را با همه امکانات و ظرفیتها و ابزار آن به کار گیریم مطمئنا مردمپسند و پرمخاطب خواهد شد. همچنین باید توجه داشته باشیم که مخاطب باهوش است و شایسته است که در شعر با تکیه بر شیوههای هنری و استحکام زبان اندیشه را بیان کنیم و به اشتباه برای جذب مخاطب به دنبال نزول زبان و اندیشه
نرویم.
مشهد در شعر آیینی جایگاه خوبی دارد
یکی دیگر از شاعران آیینی مشهد، سید حسین سیدی است. او رشد جریان مدنظر را در چند دهه گذشته بسیار خوب میداند و توضیح میدهد: در این 40 سال پس از انقلاب، شعر آیینی به میزانی رشد کرده که وزن آن بیشتر از تمام اشعار تاریخ اسلام، چه در ادبیات عرب و چه در ادبیات فارسی، است. در دورههای مختلف تاریخی ادبیات آیینی به معنای ادبیات هیئت رشد پیدا کرده است اما اکنون شاهد تکثر شاعران و تکاثر مضامین هستیم. قالبهای شعری عوض شده و شاهد ادبیات آیینی شکستی هستیم که به شعر هیئتی معروف است، کارهایی که اگر اصول در آن رعایت شود بسیار مناسب عصر کنونی است.
او میگوید: مصداق رشد و گسترش مخاطب شعر آیینی در چند سال گذشته، این است که در جلسات مذهبی، مراسم شعرخوانی نداشتیم اما بعدها متوجه شدیم شعرخوانی میتواند به عنوان برنامه مستقل برگزار شود. در چندسال اخیر در حرم مطهر، شعرخوانی در کنار مداحی و سخنرانی، جزو مراسم اصلی به شمار میرود.
اما به محض اینکه چیزی رواج پیدا میکند بدل آن نیز پدیدار میشود. قضیهای که درباره موضوع این گزارش نیز صادق است: شاعر و شعر نیز بدل دارند اما درباره شعر آیینی ماجرا حساسیت بیشتری پیدا میکند. انسان اگر هیچ منبعی نداشته باشد میتواند شعر عاشقانه بگوید اما نمیتوان با ندانستن تاریخ، به ادبیات آیینی مسلط شد.
سیدی یادآور میشود که شعر آیینی تاریخ مصرف ندارد، چنانکه خیلی از اشعار حافظ آیینی است و ایرادی ندارد که از آنها استفاده شود. او در اهمیت شعر برای ما ایرانیها نیز میگوید: ما با لالایی بزرگ میشویم، شبها با شعر و قصه انس میگیریم، و پس از مرگ نیز روی سنگ قبرمان شعر مینویسند. ما مشرقی هستیم و طرفدار شعر و ادبیات. جان یک مجلس مذهبی در محرم نیز سخنرانی و مداحی و شعرخوانی است. کار شاعر با شعر است و بیشتر مطالب مداح نیز از شعر تشکیل شده و سخنرانی هم باید با شعر آمیخته باشد. این یعنی شعر ظرفیت بزرگی دارد. مردم تشنه شعر هستند. وقتی این ظرفیت در ایران هست چرا از آن به صورت خوب و درست استفاده نکنیم.
مسئول انجمن ادبی ارادت تأکید میکند که بهرغم قدرت ادبیات عرب و تشبیهات و استعارات و صنایع ادبی پخته آن، ادبیات ما از آنها عقبتر نیست: من معتقدم شعر آیینی خصوصا پس از انقلاب بسیار رشد کرده است اما مسلما در دوره کمال آن قرار نداریم. ما در حال طی کردن مسیر هستیم. وقتی میبینیم هزاران هیئت وجود دارد که هرکدام شعری متفاوت با دیگری میخوانند یعنی در نقطه قابل قبولی قرار داریم اگرچه نه در نقطه کمال.