تاسیس یک جایزه ادبی به نام «یون فوسه» برنده نوبل ادبیات تصویربرداری «حکایت‌های کمال۲» در شهرک غزالی انتشار فراخوان بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر نگاهی به آثار سعید روستایی به بهانه‌ صادرشدن پروانه ساخت فیلم جدیدش ارسال فهرست ۱۲۸ فیلم موردتأیید «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به دبیرخانه «فجر» وقتی فیلم‌های اجتماعی شبیه هم می‌شوند | نقدی بر فیلم «نبودنت»؛ ساخته کاوه سجادی‌حسینی آموزش داستان نویسی | رج‌های ناتمام (بخش دوم) ماجرای حاشیه‌های اجرای «ترور» ساعد سهیلی در مشهد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ کنسرت «ریچارد کلایدرمن» در ایران + فیلم مروری بر کارنامه هنری داریوش فرهنگ به بهانه سالروز تولدش درگذشت غم‌انگیز سلین‌ حسین‌پور، بازیگر هفت‌ساله مهابادی + علت و فیلم معرفی داوران بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره تئاتر مقاومت + عکس «شارلیز ترون» هم بازیگر فیلم «آینده» نولان شد صحبت‌های معاون سیما درباره ساخت چند مجموعه تاریخی جدید «علی دهکردی» در جمع بازیگر سریال «مهمان‌کُشی» «هرچی تو بگی»، در راه چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر
سرخط خبرها

معلمی که یگانه بود و هیچ کم نداشت

  • کد خبر: ۴۸۴۷
  • ۲۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۷
  • ۱
معلمی که یگانه بود و هیچ کم نداشت
هادی خانیکی روزنامه نگار و استاد علوم‌ ارتباطات

خبر درگذشت منوچهر دانش‌آموز، دبیر نام‌آشنای ریاضی مشهد، کوتاه بود و جان‌کاه. به گفته شاملو، او تجسّد وظیفه بود و توانِ دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن، توانِ شنفتن، توانِ دیدن و گفتن، توان جلیل بر دوش بردن بار امانت و توان غمناک تحمل تنهایی را به غایت داشت.
50سال پیش در دبیرستان شاهرضای آن روز و دکتر شریعتی امروز، شاگردش بودم و 4درس جبر، مثلثات، ترسیمی و رقومی و حساب استدلالی را از او آموختم.
از آن روزها تا به امروز زمان و زمانه بسیار چرخید و دست تقدیر برای من بازی‌های گوناگون کرد، اما در گذر ایام و احوال تصویر دانش‌آموز از ذهن و دلم هرگز نرفت. شاید این حدیث و حکایت زندگی دیگران هم باشد که روایت مدرسه و معلمی و ریاضی را با نام او هم‌نشین کرده‌اند؛ نامی آشنا و جان‌افزا و ماندگار که گویی با جبر و حساب، منطق زندگی می‌گفت و در ژرفای وجود می‌نشاند.
درس ریاضی او برای من مثل شعر شیرین و شورانگیز بود و شیوه آموختنش در آن سال‌ها چنان مرا شیفته ریاضی کرد که تنها انتخابم در دانشگاه شد. بعدها الزام‌های اجتماعی و سیاسی نگذاشت که در آن انتخاب بمانم، اما همان عشق و درک را در وجودم جاودانه کرد.
دانش‌آموز هم از دانش معلمی در بهترین سطح برخوردار بود و هم از مهارت و هنر و اخلاق آموختن. هر درسی که می‌داد، رام او بود و هیچ زاویه‌ای از آن در اندیشه و گفتارش پنهان نبود؛ عمیق می‌اندیشید، ساده می‌گفت و زیبا بر تخته‌سیاه می‌نوشت و با خوش‌خویی می‌پرسید. آراسته و بانظم به کلاس می‌آمد و باوقار و لبخند درس می‌داد و شاگردان را به نیکویی وارد مدار دانستن می‌کرد. هوشمند بود و هوشیارساز و به دانش‌آموزانش توانایی را پیش از دانایی می‌آموخت. ادعایی نداشت، اما هیچ ادبی از آداب معلمی را هم فرونمی‌گذاشت. هویت داشت و هویت می‌ساخت و با رفتار معنادار خویش، پرورش ذهن را با حس تعلق همراه می‌کرد. خود را به مدرسه‌اش، به معلمانش، به شهرش و به کشورش وابسته و مفتخر می‌دانست و برای افزودن بر آن تعلق و افتخار از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کرد. او دانش‌آموخته همان دبیرستان شاهرضا بود و دوست داشت که به سبب همین وابستگی، دانش‌آموزان آن را برای پیشتازی در دنیای رقابت آموزشی توانمند کند. روزهای بهار از ساعت 5صبح می‌آمد و بی‌هیچ چشمداشتی به ما درس می‌داد تا دینش را به مدرسه و معلمان پیشینش ادا کند.
نمی‌دانم در این سال‌ها که گرد بیماری و پیری بر او نشست، چه کسانی و چه نهادهایی به قدرشناسی وی پرداختند و «میراث دانش‌آموز» را در کارنامه آموزش ریاضی و پرورش فرزندان این شهر ثبت کردند.
چه این حق را پاس داشتند و چه از آن غافل شدند، اکنون وقت آن است که یادش را گرامی بداریم. زمان زمانه حافظه‌داری و هویت‌مندی است و دانش‌آموز بخشی از حافظه و هویت آموزشی و فرهنگی شهر ما و سرمشقی به‌یادماندنی در معلمی مؤثر و موفق ماست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
سید محمدرضا معتمدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
0
0
روحشان شاد
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->