کاظم کلانتری | شهرآرانیوز - در شرایط اقتصادی ناشی از شیوع کرونا که مردم چارهای جز حذف کالای فرهنگی از سبد خریدشان ندارند و برخی از هنرمندان حوزه موسیقی هم انتشار البوم را به آینده نامشخصی موکول کردهاند، برخی دیگر از هنرمندان هستند که این دوران را برای انتشار اثر و همراهشدن با مردم مناسب میبینند. میان آلبومهایی که در نیمهاول آبان ۹۹ منتشر شدهاند، سه آلبوم متفاوت وجود دارد.
داستان دیدهشدنش از حضور در برنامه «عصر جدید» شروع شد. کسب رتبه اول جشنواره موسیقی جوان راضیاش نکرده و فکر حضور در برنامه استعدادیابی تلویزیون به سرش میزند. شاید خودش هم فکرش را نمیکرد خواندنش در تلویزیون تا این حد مشهورش کند. اینکه او چطور باید این میزان از شهرت را مدیریت کند یا برایش مدیریت کنند هنوز مشخص نبود. حسین علیزاده و فریدون شهبازیان اولین منتقدان حضور این نوجوان ۱۴ساله در برنامه استعدادیابی بودند. آنها معتقد بودند این دیدهشدن میتواند به ضرر پارسا خائف باشد و حتی او را به بیراهه بکشاند. جایزه چندمیلیونی برنامه «عصر جدید» ابتدای راه اجراهای چندمیلیونی او بود. یعنی برنامه برای او طوری چیده شده بود که با حضور در مراسمهایی خاص برای هر اجرا ۱۵ میلیون تومان بگیرد. حالا بعد از مدت کوتاهی اولین آلبوم ستاره نوجوان موسیقی ایران هم منتشر شده است. محمد عبداللهی، مدیر پروژه آلبوم «هفت الف» و البته مدیر برنامههای پارسا خائف چندی پیش درباره انتشار این آلبوم و مسیر هنری خائف گفته بود:
به جرأت میتوانم ادعا کنم بالای ۹۰ درصد درخواستهای قابلتأمل برای اجرای پارسا در سال گذشته را با مشورت اساتید و خانوادهاش به طرق مختلف رد کردیم تا پارسا در مسیر صحیح آموزش به حرکت خود ادامه دهد. هر چند که برخی از این درخواستها، مبالغ نامتعارف و اغوا کنندهای نیز در برداشتند، ولی آنچه در پس حواشی مِهاندود واقعیت دارد، این است که ما در تمامی این مسیر برای خودمان خط قرمز داشتهایم و آن خط چیزی جز خیر و صلاح اخلاقی و حرفهای پارسا و پاسخی متفکرانه به این پرسش «که اکنون حرکت درست کدام است؟» نبوده؛ خط قرمزی که هیچگاه نفع مادی توانِ پاک کردن آن را نداشته است.
پارسا نیز مانند همسنوسالانش در حال رشد است. بسیار بچههایی را دیدهام که در کودکی صدای خوبی داشتهاند و در نوجوانی صدایشان تغییر کرده است. مثلا در باکو پسری به نام علمالدین بود و حدود ۱۵ یا بیستسال پیش آوازخوان فوقالعادهای بود و در فستیوالی بینالمللی هم برگزیده و نفر اول شد و این خبر در آن مقطع سر و صدایی به پا کرد. این بچه پس از سن ۱۵- ۱۶ سالگی دیگر به هیچوجه نتوانست بخواند که برایش فاجعه بود. او طی این روند به لحاظ روحی آسیبهای بسیاری دید و ضربه بزرگی خورد. حال اگر خدایی نکرده پارسا نیز درگیر چنین رویهای شود و صدایش تغییر کند، بسیار بد خواهد شد و روحیهاش تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، البته ما دعا میکنیم هیچوقت چنین اتفاقی رخ ندهد.
سال ۸۳ کیوان ساکت با همکاری ژاله صادقیان، گوینده و مجری، آلبومی با نام «قاصدک» منتشر کرد. این آلبوم تلفیقی بود از موسیقی (دوتار کیوان ساکت) و خوانش ژاله صادقیان از اشعار شاعران معاصر: احمد شاملو، شفیعی کدکنی، سهراب سپهری، سیمین بهبهانی و هوشنگ ابتهاج، مهدی خوان ثالث و فریدون مشیری. آلبوم «قاصدک با اقبال خوبی مواجه شد و از بهترین نمونههای اجرای اشعار با همراهی موسیقی سنتی لقب گرفت. حالا کیوان ساکت برای شعر و دکلمه فریده مقدم آهنگسازی کرده است؛ شاعر گمنامی که کیوان ساکت درباره همکاری با او گفته است:
آغاز کار از اینجا بود که چندی پیش از طریق یکی از دوستانم به نام مازیار رضاخانی با شعرهای خانم مقدم آشنا شدم و در ادامه با ملاقات ایشان، در همان جلسات اولیه متوجه ذوق شعری ایشان شدم؛ خانم مقدم جدا از استعداد سرودن شعر، روحیه بسیار لطیف و آرامبخشی دارند و در ادامه این آشنایی پیشنهاد داده شد تا برای این شعرها ملودی ساخته شود. جالب است بگویم که چنین کاری معمولا پس از چندین جلسه انجام میشود اما به حدی فضای همکاری گرم و گیرا بود که همه کارها در همان یک جلسه انجام شد.
«شیهههای رهایی» شامل هشت قطعه است که به دو بخش تقسیم شدهاند. بخش اول شعر «زروان» است که در چهار قطعه اجرا شده و در بخش دوم شعر «شیهههای رهایی» آمده که آن را در چهار قطعه بعدی میشنویم. آنطور که خود کیوان ساکت گفته در آلبوم «شیهههای رهایی» اشعار فریده مقدم منبع الهامش برای ساخت موسیقی بوده تا احساس واژه در آن نمود پیدا کند. تنظیمکننده قطعات هم امید نیکبین بوده که درباره آلبوم گفته است:
شعر، تکنیک ضبط و دکلماسیون از عناصری است که «شیهههای رهایی» را به کاری متفاوت تبدیل کرده است؛ من در تکنیک ضبط این آلبوم روشی را به کار بردهام که صدا بهجای اینکه از پرسپکتیو معمولی اتاق یا سالن کنسرت برخوردار باشد، در فضایی اجرا شود که خود شعر حضور دارد؛ در آلبوم «شیهههای رهایی»، در بخش اول، صدای سازهای ضربهای با وجود اینکه عمدتا سازهایی کلاسیک هستند، شما را به خانقاه میبرد و حسی سماعگونه به شنونده میدهد. با این تکنیک و استفاده از افکت جمع خانه حس میکنید که گوینده زیر یک گنبد ایستاده و دکلمه میکند.