عظیمی‌راد: اسناد بالادستی و رهبر انقلاب محدودیتی برای سن تربیت معلم قائل نیستند آمار نگران‌کننده آنفلوانزا در بیمارستان‌ها، نشانه ضعف سیستماتیک در نظام سلامت است صدور کیفرخواست پرونده ناپدیدشدن «سما جهانباز» در شیراز (۲۸ مهر ۱۴۰۴) راوی تاریخ نزدیک | یادی از محمود حکیمی که آثار مهمی درباره میرزا محمدتقی‌خان فراهانی به نگارش درآورده است صدور هشدار نارنجی هواشناسی در پی پیش‌بینی تشدید فعالیت سامانه بارشی در برخی نقاط کشور (۲۸ مهر ۱۴۰۴) بحرانی جدی که همه کودکان ایرانی را تهدید می‌کند شهروندان مشهدی از برخی رفتارهای بدون ضابطه در مدارس پسرانه گلایه دارند | نمره مو چند؟! درد مداوم استخوانی کودکان باید جدی گرفته شود کاهش ۶۹.۱ درصدی بارش‌ها در کشور، از ابتدای سال آبی جاری تاکنون نسبت‌به مدت مشابه سال گذشته پلیس فتا: پزشک‌نمای اینستاگرامی فراری را شناسایی کنید + عکس افزایش ۲برابری میزان مرگ‌ومیر ناشی از سرطان پستان، طی دو دهه آینده در کشور پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۲۸ مهر ۱۴۰۴) | احتمال وقوع رگبار پراکنده در برخی نقاط استان لبنیات فله، خطر جدی برای سلامت بدن وضعیت ایمنی برخی مدارس غیردولتی خراسان رضوی همچنان لنگ می‌زند | غیردولتی‌ها در بن بست ایمنی منابع پاداش پایان خدمت بازنشستگان دانشگاه‌های علوم پزشکی تأمین شد (۲۸ مهرماه ۱۴۰۴) باز هم انتقاد از واریز قطره‌چکانی معوقات حقوق فروردین بازنشستگان تأمین اجتماعی چرا «تکالیف طولانی» ذهن دانش‌آموزان را خسته می‌کند؟ افزایش خدمات غیرحضوری تأمین اجتماعی | مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی: مراجعه به شعب و رفت‌وآمد‌ها باید به کمترین حد ممکن برسد توصیه‌های طب ایرانی برای کاهش اثرات آلودگی هوا در بدن توضیح سازمان غذا و دارو درباره تفاوت قیمت واکسن‌های آنفلوانزا راز طول عمر بیشتر کشف شد آیا مو‌های سفید دوباره سیاه می‌شوند؟ چگونه دوره سرماخوردگی را کوتاه کنیم؟ هشدار درباره قرص‌ها و دمنوش‌های لاغری واریز حقوق مهرماه بازنشستگان تأمین اجتماعی و مستمری‌بگیران از امروز (۲۸ مهرماه ۱۴۰۴) | معوقات حقوق هم در حال واریز است وقتی چهارستون بدن فرو می‌ریزد | گزارش شهرآرانیوز از راهکار‌های مقابله با شیوع پوکی استخوان باند سرقت پراید در مشهد متلاشی شد فریب دختر جوان توسط انرژی درمانگر شیطان‌صفت چرا کودکان به بیماری دیابت مبتلا می‌شوند؟
سرخط خبرها

یک گپ‌وگفت تلفنی چگونه بدهکارم کرد

  • کد خبر: ۴۹۵۰۶
  • ۲۲ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۷
یک گپ‌وگفت تلفنی چگونه بدهکارم کرد
حجت الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگرعلوم دینی
شنبه| تازه سوار خودرو شده‌ام که گوشی تلفن همراهم زنگ می‌خورد. با دیدن اسم یک دوست بدهکار، امیدوار می‌شوم که سرانجام قرار است پولی را که می‌خواسته است پرداخت کند بدهد و اول‌صبحی چیزی کاسب هستم. با خوشحالی تلفن را برمی‌دارم و درحالی‌که سلام‌وعلیک می‌کنم، وارد خیابان اصلی می‌شوم. دوست عزیز البته برای یک مشورت زنگ زده است و خبری از پرداخت نیست! دارم با لب‌ولوچه آویزان جواب مشورتش را می‌دهم که یک مأمور پلیس از روبه‌رو اشاره می‌کند و مجبور می‌شوم به‌سمت راست خیابان بیایم و توقف کنم. پلیس راهنمایی‌ورانندگی بابت مکالمه تلفنی در هنگام رانندگی جریمه‌ام می‌کند و من در فکر و حیرتم که چگونه الآن با این مکالمه تلفنی، چیزی هم بدهکار شده‌ام!



یکشنبه| حدود یک ماه است که در بنگاه‌های املاک به‌دنبال آپارتمانی مناسب برای اجاره می‌گردیم و البته با افزایش وحشتناک و باورنکردنی قیمت‌های رهن‌واجاره، کارمان بسیار سخت است. مشکل دیگر هم وضعیت ماست که با عبا و عمامه و چادرمشکی نمی‌توانیم به هرجایی برویم و برای همین انتخاب‌هایمان با این تیپ و ظاهر بسیار محدود می‌شود. در برخی مجتمع‌های مسکونی هم صاحب‌خانه یا همسایه‌ها با دیدن ما اخم‌وتَخم می‌کنند و علنی بی‌میلی خود را به همسایگی با چنین مستأجر جدیدی نشان می‌دهند! چنین واکنش‌هایی تا ۲ سال قبل که در جست‌وجوی خانه این‌طرف و آن‌طرف می‌رفتیم، این‌طور آشکار دیده نمی‌شد و این‌قدر علنی نبود!



دوشنبه| برای کاری به خارج شهر آمده‌ام و قصد دارم به‌سرعت برگردم و نماز خود را در خانه بخوانم، اما گرفتار بیماری خودروی کهن‌سال می‌شوم. رادیاتور ماشین سوراخ شده است و در این وضعیت برای تعمیرش هم نمی‌شود کاری کرد. از یک‌طرف گرفتار خریدن یک‌دبه آب و پرکردن رادیاتور هستم که بتوانم هرطور هست خود را به شهر برسانم و از طرف دیگر نگران قضاشدن نماز هستم. خوشبختانه همان اطراف مسجدی پیدا می‌کنم. چند نفر در شبستان مسجد مشغول کارند و می‌شود نماز خواند، ولی در‌های وضوخانه به‌علت کرونا بسته است و ناچار در یکی از مغازه‌های اطراف مسجد وضو می‌گیرم. پیرمرد صاحب‌بقالی با محبت راهنمایی می‌کند و قسمت وضوی این نماز شکسته‌وپریشان همراهی اوست. برای تشکر چیز‌هایی از مغازه‌اش می‌خرم و قدری بیشتر پول می‌دهم.



سه‌شنبه| کنار پیاده‌رو به‌انتظار تاکسی ایستاده‌ام. یک جوان موتورسوار توقف می‌کند و بی‌مقدمه می‌پرسد: «میشه ماسک رو بردارین؟» هم غافلگیر شده‌ام و هم لحظه‌ای دچار تردید می‌شوم...... نه قیافه و برورویی دارم که بخواهد به صورتم اسید بپاشد و نه عددی هستم که بخواهد ترورم کند! قدری مکث می‌کنم و در فکرم که برای چه این درخواست را دارد. بعد اضافه می‌کند: «می‌خوام ببینم خودتون هستید یا نه؟» ماسک را که از روی صورتم برمی‌دارم، لبخند می‌زند و درحالی‌که گوشی تلفن همراهش را از جیبش درمی‌آورد، می‌گوید: «می‌خوام سلفی بگیرم!» و موقعی که کنارم ایستاده است، آهسته می‌گوید: «این اولین باره که تقاضا می‌کنم با یک روحانی عکس بگیرم!»



چهارشنبه| هنگام خروج از ساختمان محل کار، چند نفر از بچه‌های نگهبانی جلوی مرا می‌گیرند و دور من جمع می‌شوند. یکیشان که نزدیک‌تر آمده است، می‌گوید: «حاج‌آقا یک سؤال داریم!» با تصور اینکه با هم بحثی درباره یک موضوع دینی یا مسئله شرعی داشته‌اند، خود را برای پاسخ آماده می‌کنم که می‌پرسد: «حاج‌آقا بالاخره ترامپ می‌شه یا بایدن؟»



پنجشنبه| کتاب «نا» که روایت داستان زندگی شهید سیدمحمدباقر صدر است، به‌دستم می‌رسد. خانم مریم برادران کاری فوق‌العاده و ماندگار نوشته است درباره این شخصیت استثنایی و نابغه کم‌نظیر شرق و جهان اسلام. روحش شاد که پس از شهادت دردناک و تلخش نیز همچنان غریب و مظلوم است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->