عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز - در تأیید قدرت یک برند قدیمی و ریشه دار همین بس که کیفیتش در میان عامه مردم به یک ضرب المثل تبدیل شده است. بسیاری از ما وقتی بخواهیم خیلی غیررسمی نهایت کیفیت یک محصول یا کاری را مثال بزنیم، به برند مشهور خودروسازی آلمانی ها، مرسدس بنز، اشاره میکنیم. بی تردید این مَثَل بنز بودن را باید در کیفیت این خودرو لوکس اروپایی جست وجو کرد. اما آیا تبلیغات و بازاریابی دیجیتال این برند هم به واقع در حد «بنز» خودنمایی میکند؟ آیا صفحههای آن در شبکههای اجتماعی فقط آلبوم زیبایی از عکسهای حرفهای از محصولات این شرکت است یا موفقیتش مدیون یک راهبرد حرفهای است؟
ماشین آلمانی، هر نسل یک محصول، یک محتوا
خودنمایی بنز در دنیای دیجیتال بیش از هر چیز مدیون مخاطب شناسی هنرمندانه این مجموعه است. چیره دستی مرسدس در این تفکیک بازار و مخاطبانش را شاید بتوان روش «ماشین آلمانی» نام گذاشت، زیرا سایر برندهای خودروسازی این کشور نیز مانند ب ام و و آئودی در تفکیک بازار خود در شبکههای اجتماعی بسیار موفق اند. این برندها تلاش میکنند علاوه بر جذب مخاطبان جوانتر خود، پرستیژ برند را نیز حفظ کنند. آفتی که بسیاری از برندهای ریز و درشت دنیا به آن دچار میشوند این است که برای دستیابی به مخاطب بیشتر، تلاش میکنند محتواهای نازل، اما به اصطلاح عامه پسند منتشر کنند. این در حالی است که روشی که آلمانیها دنبال میکنند حتی با دیگر بزرگان خودروسازی جهان مانند تویوتا، فورد یا جنرال موتورز هم به کل تفاوت دارد.
برای اینکه با تفاوت مخاطب شناسی بنز آشنا شوید میتوانید فرض کنید تولید محتوا و مدیریت بازاریابی دیجیتال شبیه به یک ظرف بزرگ آجیل است. این ظرف گاهی ممکن است ترکیبی از تعداد زیادی مغز خوشمزه باشد یا ۲ یا چند خوردنی خاص را ترکیب کرده باشد. در این مثال، ظرفها پلتفرم و محتوا همان آجیل هاست.
«ماشین آلمانی»، اما هیچ کدام از این ۲ شکل نیست. همه افراد هوادار دوآتشه فندق نیستند یا پسته بدون نمک را همه کس نمیپسندد. به همین دلیل، در این روش برای هر آجیل یک ظرف ویژه طراحی میشود و قرار نیست مخاطبان در ظرفهای بزرگ و مختلف به دنبال محصول موردعلاقه خود بگردند. به جای آن، تعداد زیادی ظرف کوچکتر با محتوای اختصاصی در اختیار مخاطب از پیش تعیین شده قرار داده میشود.
تعدد مخاطب، تعدد محتوا
راهبرد تفکیک دقیق مخاطب در مرسدس بنز به مدیران بازاریابی دیجیتال این امکان را میدهد که برای هر یک از محصولات، پویشها یا گروههای مخاطب، میکرووب سایتها یا شبکههای اجتماعی اختصاصی تولید کنند. نقش شبکههای اجتماعی نیز در این بین افزایش آگاهی از برند همین ریزوب سایت هاست. علاوه بر این، پویشهای مختلفی با اختصاص هشتگهای خاص بر پایه محتوای کاربرمحور در نظر گرفته شده است تا مخاطبان را به طور جدی درگیر محتوای منتشرشده کند.
نسل بنز
مخاطب شناسی هدفمند بنز برای تأثیرگذاری بر گروههای جوانتر (کاربران شبکههای اجتماعی) در سال ۲۰۱۰ و با پروژهای به نام «نسل بنز» آغاز شد. در این طرح، ۲۰۰ تا ۲۵۰ فرد بیست تا سی ونه ساله در یک فضای آنلاین جمع شدند و نقش مشاوران تیم بازاریابی بنز را بر عهده گرفتند. نقش این مشاوران به طور ویژه این بود که رفتارها و علایق مشتری را به اطلاع تیم اصلی برسانند تا بازاریابی محتوا در فضای مجازی نتیجه بهتری داشته باشد. نخستین خروجی این گروه پویش موفقیت آمیزی بود که برای محصول CLA این شرکت طراحی شد. نتایج پویش در نهایت خیره کننده بود. در حالی که میانگین سن خریداران مرسدس بنز ۵۷ سال است، این محصول خاص را چهل وشش سالهها (به صور میانگین) خریدند. ۸۲ درصد از خریداران این مدل، پیش از این هرگز از برند مرسدس استفاده نمیکردند و مشتری برندهای رقیب بودند. علاوه بر این، میزان ورود به وب سایت هدف در پویش، رکورد بازدید در این آمریکا را شکست. در نهایت، بیش از یک میلیون نفر از محتواهای منتشرشده بازدید کردند و CLA به بهترین محصول این شرکت خودروسازی در ۲۰ سال گذشته تبدیل شد.
پول تضمین موفقیت نیست
بنز برای محصول CLA زیبای خود هزینه هنگفتی هم کرد و بهترین و گران قیمتترین اینفلوئنسرهای جهان را به خدمت گرفت، پربینندهترین بازی ورزشی آمریکا را هدف قرار داد و از مطرحترین عکاسان و فیلم برداران جهان استفاده کرد. همه این موفقیتها برای مرسدس از دست ودل بازی آنها در خرج کردن به دست نمیآید. هرچند بدون چنین سرمایه گذاریهایی موفقیت دورتر و کم رنگتر میشود، هنر برند مخاطب شناسی و تفکیک محتوای اختصاصی برای گروهی جدید از مشتریان بالقوه است.