زندگی سالم با سلامت روان | گذری کوتاه بر مفهوم سلامت روان از منظر روانشناختی، جامعه شناسی، پزشکی و دینی آیا میزان مهریه کاهش می‌یابد؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (جمعه، ۱۸ مهرماه ۱۴۰۴) | دمای مشهد امروز به ۳۱ درجه می‌رسد پیش‌بینی بارش باران و رعد و برق در برخی مناطق (۱۸ مهر ۱۴۰۴) شیدایی: آمادگی برای بحران ها، هدف مسابقات عملیاتی دوام ثامن نخستین شاخص توسعه کشور، آموزش و پرورش است | سخت‌ترین دوره تحصیلی، دوره ابتدایی است زمان پرداخت معوقات متناسب سازی حقوق بازنشستگان اعلام شد (مهرماه ۱۴۰۴) پایان مأموریت دزد «ضبط و آچار» در خیابان‌های مشهد (۱۷ مهر ۱۴۰۴) کاظمی عنوان کرد: افزایش ۶۷ درصدی بودجه آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۴ خبر جدید در خصوص واریز معوقات حقوق بالای ۲۰ میلیون تومان بازنشستگان تأمین اجتماعی (۱۷ مهرماه ۱۴۰۴) صدور هشدار سطح زرد هواشناسی خراسان رضوی در پی پیش‌بینی افزایش شدت وزش باد (پنجشنبه، ۱۷ مهر ۱۴۰۴) شرایط بهره‌برداری مادران شاغل از کاهش سن بازنشستگی چگونه است؟ ناگفته‌های رئیس سازمان بهزیستی از جنگ ۱۲ روزه | روایت اعلام آمادگی ۲۲ هزار پزشک متخصص برای خدمت رایگان در عرض ۲۴ ساعت! درباره مجله «پست و تلگراف» که توسط اداره پست ایران منتشر شده است | اولین نشریه اداراتی ایران مددجویان در راه خانه بخت | آیین اهدای ۳۱۳ سری جهیزیه به زوجین تحت پوشش بهزیستی در خراسان رضوی برگزار شد آیا کودک بدغذا به مکمل نیاز دارد؟ چرا نباید چایی را دوباره گرم کرد؟ شهادت مأمور پلیس مواد مخدر در جاده زاهدان _ نهبندان + (۱۷ مهر ۱۴۰۴) معوقات بیمه تکمیلی بازنشستگان تأمین‌اجتماعی چه‌زمانی پرداخت می‌شود؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (پنجشنبه، ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴) | فعلاً خبری از بارش باران نیست نقش کلیدی ژنتیک در درمان کودکان ناکامی در استفاده از موتورسیکلت‌های برقی در ناوگان پستی خراسان رضوی پیش‌بینی هواشناسی کشور (۱۷ مهر ۱۴۰۴) | ورود سامانه بارشی به کشور در اوایل هفته آینده مشهد ۱۰۰۰ پرستار کم دارد | کمبود ۴۰ درصدی پرستار در مراکز درمانی شهر رئیس سازمان بهزیستی کشور: مدارس، کانون جدید فرهنگی و اجتماعی محلات می‌شوند | طرح «سلام»، مقدمه خدمات جدید به اقشار مختلف مردم تشریح اولویت‌های سازمان تأمین اجتماعی | طرح‌هایی برای عبور از ناترازی و توازن مالی در حال اجراست گلایه از  صف‌های طولانی ام آرآی در مشهد  | فقط ۱۹ دستگاه برای چند میلیون نفر هر دمنوشی درمان نیست | هشدار پزشک طب سنتی درباره مصرف خودسرانه دارو‌های گیاهی شربت سرفه ساخت هند کودکان را می‌کشد؛ نخورید!
سرخط خبرها

نقشه عجیب پسر جوان برای انتقام از زن‌ها در مشهد

  • کد خبر: ۵۱۳۴۵
  • ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۸
نقشه عجیب پسر جوان برای انتقام از زن‌ها در مشهد
پسر جوانی معروف به «ماکان» که به جرم سرقت بازداشت شده بود در اعتراف های خود گفت: زن‌ها را سوار می‌کردم و آن‌ها را به مرکز خرید یا رستوران می‌بردم و کیف و اموال شان را سرقت می‌کردم.

به گزارش شهرآرانیوز، جوان ۲۳ساله‌ای است که با تلاش شبانه روزی توسط نیرو‌های ورزیده تجسس کلانتری سناباد مشهد به چنگ قانون افتاده با شگردی خاص و در پوشش مسافربر اینترنتی اموال زنان مسافر را به سرقت می‌برد.

 

او در حالی که با بیش از ۱۰شاکی رو به رو شده بود، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد گفت: کودکی بیش نبودم که پدر و مادرم پس از کشمکش‌های فراوان بالاخره از یکدیگر جدا شدند و من هم مانند خیلی از کودکان دیگر کاسه گدایی محبت به دست گرفتم.

 

مادرم بعد از طلاق مجبور بود برای تامین مخارج زندگی اش در خانه‌های مردم کار کند و من به ندرت می‌توانستم او را ببینم. پدرم نیز به دنبال کارو زندگی خودش بود و هیچ توجهی به من نداشت. من در حالی به مدرسه می‌رفتم و به تحصیلاتم ادامه می‌دادم که همیشه در آرزوی یک لبخند یا مهر مادرانه بودم.

 

بالاخره در ۱۷سالگی دیگر ادامه تحصیل ندادم و در یک گل فروشی به عنوان شاگرد مشغول کار شدم تا هزینه‌های خودم را تامین کنم. پدرم نیز به عنوان راننده در یکی از شرکت‌های حمل و نقل کار می‌کرد، ولی من هیچ گاه محبت او را احساس نکردم. دوست داشتم برای دقایقی کنارم بنشیند و مرا در آغوش بگیرد یا به حرف هایم گوش بدهد، اما همه این‌ها در افکار و خیالات من بود و هیچ گاه رنگ واقعیت به خود نگرفت.

 

در همین روز‌ها بود که با زن ۳۰ساله‌ای آشنا شدم و با او رابطه برقرار کردم. به دلیل آن که هیچ وقت رنگ محبت را ندیده بودم، با هر لبخند آن زن بیشتر از گذشته شیفته اش می‌شدم و همه درآمدم از گل فروشی را برایش هزینه می‌کردم، اما او بعد از مدتی در حالی مرا رها کرد که به طور عجیبی در همان ۱۷سالگی به او دل باخته بودم و همواره برایش خرید می‌کردم.

 

بعد از این ماجرا، با زنان دیگری که همه آن‌ها بزرگ‌تر از خودم بودند آشنا و وارد رابطه خیابانی شدم. با این حال همه آن‌ها فریبم دادند و به قول معروف فقط مرا تیغ می‌زدند تا این که روزی تصمیم گرفتم نه تنها نباید با هیچ زنی رابطه داشته باشم بلکه باید انتقام روز‌های گذشته را از آن‌ها بگیرم. به همین دلیل یک کیسه ۱۰کیلویی فیلم و سی دی خریدم و از پنج ماه قبل به مدت سه ماه در خانه نشستم و همه این فیلم‌ها را تماشا کردم.

 

گاهی برخی از آن‌ها را که مرد‌ها وارد ماجرا‌های انتقام از زنان می‌شدند چندین بار بازنگری می‌کردم و از آن‌ها الگو بر می‌داشتم تا به طور دقیق شیوه‌های انتقام از زنان را با نقشه‌هایی که خودم در ذهن داشتم به صورت کامل ترکیب کنم و به اجرا بگذارم. بعد از سه ماه به خیابان آمدم و زنانی را که در حاشیه خیابان ایستاده بودند، زیر نظر گرفتم.

 

در چهارراه ابوطالب زنی را دیدم که در یک گفت وگوی تلفنی با فردی در آن سوی خط قرار می‌گذاشت. از حرف هایش مشخص بود که فردی سوار بر خودروی خارجی گران قیمت به دنبالش می‌آید، اما حدود نیم ساعت بعد جوانی با یک پراید مدل پایین به سراغ آن زن آمد. او که گویی از این ماجرا ناراحت شده بود به جر و بحث و مشاجره با جوان پرایدسوار پرداخت.

 

من که منتظر چنین شرایطی بودم، خودم را به آن زن رساندم و در حالی که وانمود می‌کردم آدم متشخص و سرشناسی هستم و قصد کمک به او را دارم، خودم را پسر یک تاجر پولدار معرفی کردم که چندین شرکت حمل و نقل بین المللی دارد. در ادامه این ماجرا، به آن زن گفتم با این که پدرم مردی ثروتمند است، اما من قصد دارم روی پای خودم بایستم و غرورم را به او اثبات کنم. به همین دلیل هم یک پراید خریده ام و با آن در تاکسی‌های اینترنتی کار می‌کنم.

 

آن زن هم که حرف‌های مرا باور کرده بود، به پیشنهاد من داخل خودروی پرایدم نشست و با هم به سمت شاندیز رفتیم و با یکدیگر گفتگو کردیم. او سپس از من خواست با هم به بولوار سجاد برویم تا برایش خرید کنم، اما من که نقشه دیگری در ذهن داشتم، او را به خیابان راهنمایی بردم تا یک نوشیدنی در کافی شاپ صرف کنیم.

 

وقتی به محل مدنظر رسیدیم به او گفتم کیف و گوشی و دیگر وسایلت را داخل خودرو بگذار تا روی میزمان خلوت باشد. او همین کار را کرد، اما من به بهانه سفارش نوشیدنی و شستن دست هایم از طرف دیگر کافی شاپ خارج شدم و سوار بر خودرو اموال او را به سرقت بردم.

 

از آن روز به بعد زن‌ها را سوار می‌کردم و به همین ترتیب آن‌ها را به مرکز خرید یا رستوران می‌بردم و کیف و اموال شان را سرقت می‌کردم. تا این که نفهمیدم چگونه توسط نیرو‌های تجسس دستگیر شدم.

 

در حالی که حدود ۱۰نفر از شاکیان این جوان معروف به «ماکان» را شناسایی کردند، تحقیقات بیشتر در این باره با صدور دستوری از سوی سرگرد جواد بیگی (رئیس کلانتری سناباد) برای کشف جرایم احتمالی دیگر وی همچنان ادامه دارد.

 

منبع: ایلنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->