سرخط خبرها

عضو انجمن شهروندمحور چهارطبقه: تلاشم کم‌کردن دغدغه ها‌ی اهالی محله‌ است

  • کد خبر: ۵۱۷۶۳
  • ۱۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۰
عضو انجمن شهروندمحور چهارطبقه: تلاشم کم‌کردن دغدغه ها‌ی اهالی محله‌ است
به بهانه شانزدهم آذر و روز دانشجو به‌سراغ دانش‌آموخته دانشگاه فردوسی در مقطع کارشناسی و دانشجوی کارشناسی‌ارشد برنامه‌ریزی منطقه‌ای دانشگاه شهید بهشتی تهران رفتیم تا از خودش و اهدافش بیشتر برایمان بگوید.
فاطمه سیرجانی | شهرآرانیوز؛ تجربه ثابت کرده است هراندازه جوانان متعهد، خوش‌فکر و دغدغه‌مند در جامعه بیشتر باشند، امید بیشتری می‌توان به آینده آن جامعه داشت. جوان، آن هم نخبه و فرهیخته، سرمایه گران‌بهایی است که اگر درست هدایت و خط‌دهی شود، فردای بهتری را می‌توان برای محله و شهر و کشور متصور بود.
 
قبل‌تر نمی‌دانستیم محمد حیدری، جوان فعال و پویای محله شهید قربانی، جزو رتبه‌های برتر در کنکور کارشناسی‌ارشد است. کسب رتبه ۱۷ در مرحله اول کارشناسی‌ارشد کنکور سراسری امسال افتخاری است که به کارنامه کاری او الصاق شده است، اما به اعتقاد او، عضویت در انجمن شهروندمحور چهارطبقه برایش مهم‌تر از کسب این رتبه است.
 
حضوری که حاصلش اجرای طرح «محله ما» در محله شهید قربانی به‌عنوان اولین محله حاشیه شهر بود و این اتفاق او را بیشتر در بین مردم جا انداخت، تا آنجا که هر مشکلی در محله پیش می‌آید، زنگ در خانه آن‌ها به صدا می‌آید. این اعتماد برایش خوشایند و دل‌چسب است. به بهانه شانزدهم آذر و روز دانشجو به‌سراغ دانش‌آموخته دانشگاه فردوسی در مقطع کارشناسی و دانشجوی کارشناسی‌ارشد برنامه‌ریزی منطقه‌ای دانشگاه شهید بهشتی تهران رفتیم تا از خودش و اهدافش بیشتر برایمان بگوید.

 

همیشه اول بودم

متولد۱۳۷۴ شهرستان قوچان هستم. پدرم معلم است و به‌واسطه شغل پدر، ۲ سال در این شهر ساکن بودیم و بعد خانواده‌ام به مشهد مهاجرت کردند.
 
پدر‌بزرگم سال‌ها قبل، بعد از کوچ به شهر، در دریای دوم ساکن شده بود و برای نزدیکی به آن‌ها پدرم محله شهید قربانی را انتخاب کرد. ۵ سال ابتدایی را در مدرسه شهید اصغری گذراندم.
 
دوره دبستان جزو برترین‌های مدرسه و شاگرداول کلاس بودم. شاید به همین‌دلیل اعتمادبه‌نفس بالا و خودباوری بیشتری نسبت به هم‌کلاسی‌هایم داشتم. شغل پدرم در این موفقیت بی‌تأثیر نبود. سال پنجم در آزمون مدارس نمونه‌دولتی قبول شدم. ۳ سال تحصیلی را در مدرسه مولوی بولوار شفا گذراندم.
 
این جا‌به جایی و احساس غربتی که ابتدای ورود به مدرسه داشتم، تأثیر منفی محسوسی در تحصیلم گذاشت. افت تحصیلی نتیجه آن بود که خیلی زود توانستم با خودباوری جبرانش کنم.

 

آماده‌شدن برای آزمونی سخت

دوره متوسطه در دبیرستان نمونه‌دولتی آینده سازان (امام‌حسین (ع)) ابتدای بولوار امت پذیرفته شدم. دورانی که شیرینی و دلهره را با هم داشت و آن موضوع آماده‌شدن برای حضور در کنکور سال ۹۳ بود. کتابخانه مسجد حاج‌آخوند در نزدیکی مدرسه پاتوق بچه‌درس‌خوا‌ن‌های دبیرستان بود.
 
سال آخر، معمولا هرروز بعد از تعطیلی کلاس، یک‌راست به کتابخانه می‌رفتیم. همه امکانات مهیا بود. گاه تا ساعت ۲۲:۳۰ که آخرین سرویس عمومی تردد داشت، می‌نشستیم به درس‌خواندن. تحصیل در مدرسه نمونه‌دولتی آینده سازان، همچنین محیط کتابخانه مسجد حاج‌آخوند خیلی در موفقیت من مؤثر بود. از امتیازات مهم این کتابخانه، کتاب‌هایی بود که پذیرفته‌شده‌های سال‌های قبل اهدا کرده بودند و به ظرفیت کتاب‌های موجود رونق داده بود.

 

اتفاقی که زندگی‌ام را تغییر داد

بعد از قبولی در رشته مهندسی دانشگاه فردوسی، تغییر محیط و فضای آموزشی باز هم برایم خیلی سخت بود. در دبیرستان آینده سازان، بیشتر دانش‌آموزان به لحاظ طبقات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... شبیه هم بودیم؛
 
هم‌دوره‌هایی از سطح متوسط جامعه با روحیات مذهبی. ۲ سال اول تحصیل در دانشگاه همراهی و دوستی با هم‌کلاسی‌هایی که به‌لحاظ مذهبی، اقتصادی و فرهنگی به هم نزدیک بودیم، برایم خیلی مهم بود. به همین دلیل معمولا بعد از کلاس یک‌راست به منزل می‌آمدم و نهایت تمرکزم روی درس‌ها بود و بس، اما کم‌کم به این نتیجه رسیدم که برای پیشرفت باید با هر گروه و طبقه‌ای هم‌سو بود و از آن‌ها مطلب و تجربه تازه‌ای آموخت. این شد که ارتباطم با افراد فعال و پویای دانشکده بیشتر شد. فرقی نمی‌کرد ترم بالایی باشند یا پایین و از چه طبقه اجتماع و گروهی.

 

فعالیت در تشکل‌های مختلف

سال سوم دانشکده، انقلابی در من اتفاق افتاد. هدف من فقط درس‌خواندن نبود. بعد از کلاس در جلسات و برنامه‌های جانبی نیز حضور داشتم. این تغییر رویه ضمن اینکه سبب شد به‌لحاظ تحصیلی پیشرفت کنم، زمینه حضورم در انجمن‌ها و فعالیت‌های جانبی را نیز فراهم کرد. دبیری شورای صنفی دانشکده، عضویت غیر‌رسمی انجمن علمی و مسئولیت پایگاه بسیج دانشجویی دانشکده، فضا‌هایی رشددهنده محسوب می‌شوند که بعد از این تغییر و تحول برایم اتفاق افتاد.
 
سال آخر تحصیل در دانشگاه و حضور در پروژه‌ای روستایی، تحولی دیگر در من به وجود آورد. همان‌طور که گفتم، از سال دوم دانشکده و ارتباط با گروه‌ها و تشکل‌های فعال مسیر زندگی‌ام را تا اندازه‌ای تغییر داد. از طریق این دوستان وارد پروژه‌ای شدم که هدفش اجرای طرح توسعه پایدار منظومه روستایی در میامی سمنان بود. ۳ ماه حضور در محیط روستایی با کمترین امکانات سبب شد تصمیم بگیرم ادامه تحصیلم را در حوزه برنامه‌ریزی منطقه‌ای با هدف تلاش برای بهبود کیفیت زندگی در مناطق محروم و روستایی دنبال کنم.

بعد از پایان تحصیل، با توجه به سابقه فعالیت‌های دانش‌آموزی، در یکی از دفاتر توسعه محلی مشغول به کار شدم. در کنار کار و فعالیت‌های اجتماعی، از ادامه تحصیل نیز غافل نبودم و با هدف ارتقای دانش، در راستای بهبود کیفیت زندگی در محیط روستایی، به درسم ادامه دادم. رتبه۱۷ در مرحله اول کنکور کارشناسی‌ارشد و مسیر تحقق اهدافم را به دست آوردم.

 

بهار به محله ما آمد

مهم‌تر از این‌ها، عضویت در انجمن شهروندمحوری است که متشکل از جمعی دانشجویان و با هدف افزایش کیفیت زندگی در فضا‌های شهری است که حاصلش پویش مردمی «خانه بهار» در سال ۹۶ و زیربنای طرح «محله ما» است.
 
اولین محله‌ای که در حاشیه شهر طرح «محله ما» در آن اجرا شد، محله خودمان، شهید قربانی، بود. از آن زمان اعتماد مردم به من بیشتر شده است و خوش‌حالم که می‌توانم مطالبه‌گر خواسته‌های آن‌ها از مدیریت باشم.

اکنون نیز در کنار کار در دفتر توسعه محلی آبکوه، به‌عنوان نماینده جوانان محله شهید قربانی در شورای اجتماعی محلات حضور دارم و همه تلاشم این است که در کنار کار و درس، در راستای کم‌کردن دغدغه ها‌ی اهالی محله‌ای که در آ‌ن زندگی می‌کنم، قدمی بردارم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->