رضا ریاحی | شهرآرانیوز؛ 4سال پیش در چنین روزی(20 آذر سال 1395)علی باقرزاده متخلص به «بقا»، شاعر، ادیب، نویسنده، بازرگان، نیکوکار و مقامدار دانشگاهی ایرانی که برای قطعه سرودههایش شهرت فراوانی یافته بود در مقبرهالشعرای آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.
علی باقرزاده متولد 11تیرماه سال 1308 در خانوادهای بازرگان و یزدیتبار است. پولدار اما درویشمسلک بوده و از آنجایی که در ایام جوانی به خانه خدا مشرف شده، دوستانش حاج آقا خطابش میکردند. پدرش(علی اکبر باقرزاده) به همراه پدربزرگش(علی اصغر باقرزاده) برای کار و تلاش و تجارت از یزد به روسیه تزاری مهاجرت کردند، اما بعد از انقلاب سال 1917 میلادی در شوروی، به ایران بازگشتند و در شهر مشهد سکنا گزیدند.
بقا در سال 1326 و درحالی که فقط 18سال سن داشت، پدرش، حاج علی اکبر باقرزاده را از دست داد و به عنوان تنها پسر خانواده مسئولیت معاش و سرپرستی مادر و هفت خواهرش را برعهده گرفت، از این رو خیلی زود و در ابتدای جوانی در تجارتخانه چای پدر مشغول به کار شد.
ایشان برای اینکه به تحصیل علاقه وافری داشت، در مواقع تعطیلی تجارتخانه چای یا در شبها، مدتی را صرف تعلیم زبان انگلیسی در کلاسهای ایران و انگلستان و مدتی را نیز برای آموختن زبان عربی به مدرسه «مهدیه حاجی عابدزاده» میرفتند و دراین راه از ﻣﺤﻀﺮ اﺳتادانی چون زﻧﺪهﻳﺎدان محمدتقی ادﻳﺐ نیشابوری(ﺛﺎﻧﻲ) و دکتر قاسم رسا بهرههای فراوان بردند. وی همچنین علم تفسیر ﻗﺮآن را ﻧﺰد ﺷﺎدروان «میرزا ﻋﻠﻲ اﻛﺒﺮ ﻧﻮﻏﺎﻧﻲ» ﻣﺆﻟﻒ ﺳﻪ ﻣﻘﺎﻟﻪ آموخت و از سیر آﻓﺎق و اﻧﻔﺲ و ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﺘﻮن ﻗﺪﻳﻢ و ﺟﺪﻳﺪ در ﺣﺪ اﺳﺘﻌﺪاد بهرهها برد. علی باقرزاده در تیرماه سال 1330 ازدواج کرد و ثمره آن دو دختر، سه پسر و 14نوه است که همگی دارای تحصیلات عالیه هستند.
ایشان همواره به فکر فرزندان خوب با تحصیلات عالیه بودند، همچنین رؤیای جهانگردی و خدمت به خانواده و مردم را همیشه در سر داشت، از این رو تصمیم گرفت بعد از فوت پدر قطعه زمینی را که به او ارث رسیده بود و در بخش جلگه رخ شهرستان تربت حیدریه (روستای علاقه) قرار داشت را آباد کند.
بقا آن زمینهای کشاورزی را به مزرعهای سرسبز بدل کرد تا علاوه بر کار تجارت از ثمرات آن بتوانند رؤیاهای خود را عملی کنند . در اولین گام وی از سال ۱۳۴۰ به سفرهایی به آمریکا، اروپای شمالی و شرقی، آسیا، آفریقا و عراق رفت و کتابهایی در قالب جهانگردی کتابت کرد.
در سال 1346 علی باقرزاده که به سبب آبادکردن اراضی پدر، به عنوان یک کشاورز نمونه شناخته شده بود، از طرف شرکت سهامی کارخانجات تولیدی ثابت خراسان که کارخانه قند فریمان هم به آن وابسته است، دعوت به همکاری شده و سرپرستی آنجا را برعهده گرفت. ایشان به مدت 37سال عضویت هیئت مدیریه و همچنین ریاست آن شرکت را نیز عهدهدار شدند. در همین میان و در اوایل انقلاب بود که از طرف استاندار وقت برای اداره اتاق بازرگانی و صنایع بازرگانی استان انتخاب شدند و در سالهای 58 و 59 این مسئولیت را عهدهدار بودند .
پس از مدتی دفتر وزارت ازعلی باقرزاده تقاضای عضویت در هیئت امنای دانشگاه را کردند و با توجه به علاقه شدید ایشان به آموزش و تحصیلات عالیه و مباحث فرهنگی و همچنین مراوده داشتن با افراد شایسته و برگزیده مملکت، این سمت را پذیرفتند، از این رو باقرزاده در سال ۱۳۷۸ به عضویت هیئت امنای دانشگاه فردوسی مشهد و در سال ۱۳۸۰ به عضویت هیئت امنا و رئیس هیئت مدیره بنیاد دانشگاهی فردوسی درآمد.
ایشان در این مدت به تأسیس هیئت خیریه خوابگاهسازان پرداخت، اولین برنامه آنها تأسیس خوابگاهی برای 500دانشجوی دختر بود که البته در این کار موفق نیز بود، همچنین از مایملک خود زمینی هزار متری را برای ساخت خوابگاهی برای متأهلان اختصاص داد و آن را نیز به کمک پسران خود در قالب 60 آپارتمان به پایان رسانید . از دیگر کارهای ایشان ساخت دو مدرسه ابتدایی و راهنمایی در روستای علاقه، احداث دبستان و دبیرستانی به نام همسرشان در منطقه5 مشهد و وقف کتابخانه 3هزار جلدی خودش به آستان قدس رضوی نیز در کارنامه ایشان ثبت شده است.
علی باقرزاده از ده ﺳﺎﻟﮕﻲ ﺑﻪ ﺳﺮودن ﺷﻌﺮ ﭘﺮداﺧت که آﺛﺎر ﻣﻨﻈﻮم و ﻣﻨﺜﻮرش در قالب ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت از قبیل ﻳﻐﻤﺎ، وحید، آﻳﻨﺪه، ﺧﻮاﻧﺪﻧﻲﻫﺎ، ﻧﺸﺮﻳﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺧﺮاﺳﺎن ﭘﺎژ، کیهان ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و آﺳﺘﺎن ﻗﺪس رﺿﻮی(ﻣﺸﻜﻮه) به چاپ رسید .
وی از جوانی در انجمنهای ادبی معروف آن روزهای مشهد شرکت داشت. انجمن ادبی فرخ از جمله این انجمنها بوده و نیز انجمن ادبی قهرمان که تا چندسال پیش و تا زمان حیات استاد قهرمان دایر بود. بقا را آخرین نفر از حلقهای پنجنفره میدانند که مشعلداران شعر کهن خراسان بودند؛ او، احمد کمالپور(کمال)، ذبیحا... صاحبکار(سهی)، محمد قهرمان و غلامرضا قدسی.
بقا از جمع یاران خراسانی رهبر معظم انقلاب بود و با دکتر غلامحسین یوسفی ارتباط صمیمانهای داشت. سید محمود فرخ، عماد خراسانی، سرگرد عبدالعلى نگارنده، مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی نیز در دایره رفاقتهای او بودند.
مرحوم باقرزاده در بیشتر قالبهای کلاسیک شعر میگفت اما بیش از همه «قطعه» میسرود و در سرودن این نوع ادبی تبحر داشت؛ چنانکه قطعههایش یادآور اشعار«ابنیمین» و «پروین اعتصامی» است.
از وی آثار متعددی برجا مانده است. «لطیفهها در تاریخ و ادب»، «ترجمه منظوم چهل حدیث رضوی»، «نسیمی از دیار خراسان»، «یاد مادر»، «زلال بقا دیوان شعر»، «سفری به مسکو و سن پطرزبورگ»، «سیر آفاق(سفرنامههای کشورهای آسیا، اروپا و آمریکا)»، «بزم محبت(مدایح، مراثی و کلمات ائمه اطهار)» و «قطعهها(سرودههایی در پند، تاریخ، حکمت، داستان و طنز)» از جمله معروفترین آثار علی باقرزاده هستند که بین سالهای 1342 تا سال 1390 به چاپ رسیدند.
وی سرانجام در 18 آذرماه سال 1395 در منزل شخصی خود در مشهد دارفانی را وداع گفت و در تاریخ 20 آذر در مقبرهالشعرای توس در جوار حکیم سخن به خاک سپرده شد.
مرحوم استاد امیر برزگر خراسانی در روز خاکسپاری استاد علی باقرزاده در وصف ایشان شعری سروده و گفتند:
آخرین بازمانده از نسل شاعران کهنسرا هم رفت
آنکه ابن یمین ثانی بود یعنی استاد ما بقا هم رفت
گر بدانم کسی نمیرنجد در چنین روزگار وانفسا
باتمام وجود میگویم، بهترین بنده خدا هم رفت