27 شهریور روز بزرگداشت محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، در تقویم رسمی کشور به نام «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری شده است. ادبیات فارسی در فرهنگ ما ایرانیان جایگاه بسیار ویژهای دارد چنان که فردوسی باور داشت تلاش سیسالهاش در سرودن حماسۀ ملی یا همان شاهنامه، تمدن و هویت ایرانی را احیا کرده است. ادبیات فارسی فراتر از جنبه هنری و زیباشناختی، همواره مشتمل بر آموزههای اخلاقی، تعلیمی و دینی و فراتر از آن، نگهبان هویت و یکی از نمادهای ملّیت ایرانی بوده است.
ادبیات آن چنان با ذهن و زبان ما فارسیزبانان گره خورده که کمتر شهری را در ایران (و برخی کشورهای همسایه از جمله افغانستان و تاجیکستان) میتوان یافت که یکی از معابر و میادینش به نام ادبای و شعرای بزرگ فارسی زبان نباشد. هنگام تردد در همین مشهد بارها به نامهای شعرا و ادیبانی برمیخوریم که روی خیابانها، میادین، دانشگاهها و ... نهاده شده است. نامهایی چون فردوسی، حافظ، خیام، سعدی، بیهقی، عنصری، رودکی، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی، شهریار، ادیب نیشابوری، جلالآلاحمد (ایرج میرزای سابق) و ... لاجرم برای هر نامگذاریِ تقویمی باید مناسبت و بهانهای یافت و نام و آوازه شهریار، بهانه نامگذاری امروز به روز شعر و ادب بوده است؛ اما هنوز هم در جامعه ادبی به رغم علاقه به شهریار، مخالفتهای زیادی با این نامگذاری وجود دارد. از همان سال 81 که این مناسبت در تقویم رسمیت یافت، این سؤال مطرح شد که چرا شهریار؟ مگر این شاعر که زبان مادریاش ترکی است، چه امتیاز و مشخصهای دارد که روز شعر و ادب به نام او پیوند خورده است؟
مخالفان معتقدند روز شعر و ادب باید به نام شاعری درمیآمد که در ارتقای شعر و ادب فارسی نقش مهمی داشته باشد از جمله فردوسی؛ یا کسی که آغازگر و مبدع یک جریان یا تحول ادبی باشد همچون نیما. برخی معتقدند ترک زبان بودن این شاعر تبریزی او را به انتخاب نامناسبی به عنوان نماد شعر فارسی تبدیل میکند چرا که یک ترک زبان نمیتواند سمبل و نماد شعر و ادب فارسی باشد و برخی مسائل سیاسی و غیرادبی را عامل این نامگذاری میدانند. از سوی دیگر غزلسرایان بزرگی در ادبیات معاصر مطرح هستند که از نظر ادبی کمتر از شهریار نیستند. شعرایی چون حسین منزوی، رهی معیری، هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی، محمدعلی بهمنی، حمیدی شیرازی و ....
موافقان اما نظر دیگری دارند و این انتخاب را بسیار دقیق میدانند. دکتر شفیعی کدکنی، شهریار را نابغهای میداند که همچون دیگر نوابغ شیفتگان و دشمنان بسیاری دارد. بیشتر عمر شهریار در خدمت شعر گذشت و میتوان او را بزرگترین مظهر رومانتیسم در شعر معاصر دانست. دربارۀ دوزبانه بودن شهریار نیز، آن را نکتهای مثبت و وحدتآفرین میدانند و انتخاب شاعری ترک زبان به عنوان نماد شعر فارسی را در راستای منافع و وحدت ملی ارزیابی میکنند که نشاندهنده وسعت نظر و شمولیت فرهنگ و ادبیات فارسی است. شهریار که پروردۀ دوران مشروطه و آرمانهای وطنخواهی بود، بارها به پیوند ناگسستنی آذربایجان به ایران تأکید داشت. نباید از یاد برد که شهریار در اوج فعالیتهای فرقه دموکرات آذربایجان که با انگیزههای جداییطلبانه مروج جداییِ بخشهای آذری از ایران بودند، مدافع تمامیت ارضی ایران بود و به قول خودش گوشهای از پرچم ملیت ایرانی را به دوش میکشید:
ترکی ما بس عزیز است و زبان مادری
لیک اگر ایران نگوید، لال بادا این زبان
شهریار شاعری با صداقت عاطفی بالا، دارای ذوقی سرشار و فوقالعاده بود و در میان عموم مردم جایگاهی محترم و محبوب دارد. ممکن است برای این روز، گزینههای بهتری نیز وجود داشته باشد اما در هر حال هر گزینۀ احتمالی منتقدانی خواهد داشت. آنچه مهم است این است که روزی به نام شعر و ادبیات در تقویم رسمی کشور ثبت شود تا بهانهای باشد برای شناختن ادبیات فارسی؛ یکی از مهمترین میراثهای معنوی ایران و جهان .