محمد جواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ هر دو پیر بودند و هر دو نگهبان، یکی نگهبان کوره آجرپزی و دیگری انبار ضایعات. سرمای سخت پاییز امسال، این دو نگهبان را به تکاپو انداخت تا فکری برای اتاقهای سرد خود بکنند، با اینکه هر دو زمستانهای سخت قدیم را دیده بودند، اما نمیدانستند با کمترین امکانات موجود در اتاقکهای نگهبانیشان چگونه بیخطر خود را گرم کنند. هر چه بود حالا دیگر نیستند این گزارش را بخوانند، اما شاید بازخوانی چندینباره سهلانگاری این نگهبانان، بتواند جان دیگر نگهبانانی که این شبها از سرما درون خود مچاله میشوند را نجات دهد.
از پایان هفته گذشته، جبههای از هوای سرد خراسانرضوی را دربرگرفت تا جایی که بامداد دیروز شهرستان قوچان با ۱۵ درجه زیر صفر جزو سه شهر سرد کشور بود و طبق هشدار هواشناسی، هوای امشب مشهد نیز به ۶ درجه زیر صفر میرسد.
سردی حاکم بر استان، همه را به تکاپو انداخت تا فکری برای سیستمهای گرمایشی خود بکنند موضوعی که موجب شد تا درآستانه ورود به فصل زمستان، مشهد با دو حادثه مرگبار مشابه روبهرو شود.
آخرین شب نگهبانی در کوره
بامداد جمعه بود که سرما امان پیر مرد کهن سال را برید. او مسئول امنیت شبانه یک کوره آجرپزی در جاده میامی بود. اما سرما اجازه هیچ تحرکی را به او نمیداد، هر چه عقربههای ساعت از ساعت صفر دورتر و به سمت صبح متمایلتر میشدند، سردی هم بیشتر میشد.
از جایی به بعد پیرمرد دیگر تحمل آن همه سردی را نداشت. تنها وسیله دفاع در برابر سرما یک اجاق خوراکپزی بود. کسی نمیداند در آن لحظات پیرمرد با خود چه فکری کرد که حاضر شد آخرین تیرش را در چله کمان بگذارد و به امید رهیدن از سرما، آن را پرتاب کند. شاید هنگام روشن کردن اجاق خوراکپزی با خود گفته که اندکی گرم میشود و سریع خاموشش میکند، هر چند بعید است، اما شاید هم نمیدانسته که قاتل خاموش در انتظار اشتباه او است تا خودی نشان بدهد.
هر چه بود صبح روز بعد، پیرمرد که دیگر سرما نمیتوانست اذیتش کند، در اتاقکش جان باخته بود، همین موضوع موجب ورود آتشنشانان ایستگاه چهلونهم مشهد به محل شد.
آتشنشانان که در را گشودند، با جسد پیرمرد روبهرو شدند. آنها با دیدن صحنه غمگین جان باختن پدر یک خانواده، مرگ این مرد را بر اثر مسمومیت با گاز مونوکسیدکربن تأیید کردند.
تکرار تراژدی در خیابان کاشانی
تنها بیستوچهار ساعت از وقوع حادثه تلخ برای نگهبان کوره آجرپزی گذشته بود، که حادثهای مشابه در کمین پیرمردی دیگر بود. همه چیز یکسان بود، سوز سرما، اتاقک بدون امکانات و پیرمردی که استخوانهایش تحمل این میزان از سرما را نداشت.
این پیرمرد هفتادساله هم گویا خود را به دست سرنوشت میسپارد و با روشن کردن اجاق خوراکپزی برای گرمای اتاقکش به خواب ابدی فرو میرود.
با گزارش محبوسی پیرمرد در اتاقک نگهبانی، امدادگران ایستگاه چهلوچهارم آتشنشانی مشهد عازم محل حادثه در خیابان کاشانی میشوند.
با حضور امدادگران، آنها در را میگشایند و با مشاهده نگهبانی صامت و اجاق خوراکپزی، اولین و تنها فرضیهشان را مطرح میکنند، گازگرفتگی.
ساعتی بعد که خودروی آرامستان جسد را به سمت سردخانه منتقل میکند و مأموران انتظامی نیز اقدامات قانونی را آغاز میکنند، برف پاییزی نیز بر سر شهر میبارد.
آنچه نگهبانان نمیدانستند
مونوکسیدکربن، گازی است که در اثر سوختن ناقص سوختهای فسیلی مانند نفت، گاز، بنزین، گازوئیل و زغال چوب حاصل میشود و، چون گازی بیرنگ، بیبو، بیمزه و غیر محرک است مسمومیت با آن به سادگی رخ میدهد. میل ترکیبی منوکسیدکربن با هموگلوبین بسیار بیشتر از اکسیژن بوده و در خون با هموگلوبین ترکیب پایداری تشکیل میدهد که با بالا رفتن تدریجی میزان مونوکسیدکربن در خون، میزان هموگلوبین آزاد و در دسترس برای انتقال اکسیژن کاهش مییابد و در نتیجه اکسیژنرسانی به بافتهای بدن از جمله مغز کم شده و سبب بروز مسمومیت میشود. سیستم عصبی دچار اختلال میگردد و قدرت هر گونه اقدامی از فرد مسموم سلب میشود.
هموگلوبین که بخشی از سلولهای قرمز خون و حامل اکسیژن به بافتهای بدن است با مونوکسیدکربن (CO) بسیار سریعتر از اکسیژن مخلوط شده و بنابراین هیچ امکانی برای حمل اکسیژن برای هموگلوبین باقی نمیماند.