این روزها تبوتاب انتخابات مجلس شورای اسلامی به عیان در بین برخی افراد و جریانها قابل تشخیص است.
اهمیت و حساسیت موضوع، شایسته بحث و گفتوگویی بیش از آنچه هست، بوده؛ از این رو خوب است برخی شرایط و مسائل را مرور کنیم تا اولا بر علاقهمندان حضور در این وادی بهتر معلوم شود که قرار است چه مسئولیت مهم و حساسی را بر دوش گیرند و در ثانی اساسا آیا آمادگی بازی در چنین میدان سختی را دارند یا خیر؟ و نیز کسانی که میخواهند آنان را به وکالت خویش برگزینند، توجه داشته باشند که چه انتخاب سرنوشتسازی در پیش دارند.
کشورمان در عرصه سیاست خارجی با تحریمهای بیسابقهای مواجه است که تأثیرات زیانباری بر معیشت ملت گذاشته و چشماندازی برای حل مشکل، صرفا از طریق مواجهه با دوگانه مرسوم مقاومت یا تسلیم نیز متصور نیست؛ بنابراین و علیالقاعده اولین مطالبه از کسانی که بناست سرنوشت ملت را رقم بزنند، باید بیان شفاف و مستدل راهحلها و ابتکارات آنان در حوزه سیاست خارجی با حفظ عزت، حکمت و مصلحت ملت ایران باشد.
در عرصه سیاست داخلی نیز مسائلی از قبیل احترام و تکریم آحاد ملت با عمل به مفاد قانون اساسی و امکان ابراز و حضور سلایق مختلف در عرصههای مختلف کشور و تأمین فعالیت آزادانه نهادهای مدنی و حقوق کامل شهروندی و رنگ و بوی عقیدتی و دینی ندادن به فعالیتهای اجتماعی با هدف حق و باطل کردن و حذف رقبا از صحنه و همچنین مطالبه انتخابات هرچه رقابتیتر و آزادتر با برچیده شدن سلایق شخصی و سیاسی مجریان و ناظران انتخابات و جلوگیری و برخورد با دخالت مراکز و نهادهای دارای قدرت که به موجب قانون حق دخالت ندارند و نهایتا نهاد بیطرف داوری و قضاوت و فراهم شدن زمینه برای انجام و اجرای تغییرات و خواست و رأی اکثریت ملت از مهمترین مطالبات مردم است که البته طی سالهای گذشته هم هربار به شکلی با رأی خویش این پیامها را منتقل کردهاند اما متأسفانه توجه لازم و کافی که نشده، بماند، بعضا شاهد مقابله و به سخره گرفتن نظر اکثر مردم هم بودهایم!
در حوزه پایبندی و تعهدات شخصی و اخلاقی نیز به دلیل خلفوعدهها، بیعدالتیها، سیاستبازیها، فسادهای مالی و اخلاقی، رانتخواری و پدیده آقازادگی، زدوبند و بدهبستانها، ثروتاندوزی و اشرافیگری، چاپلوسی، ریاکاری و سوءاستفاده از دین و مقدسات و پشت کردن به آرمانهای انقلاب اسلامی، تلاش برای گرفتن و حفظ قدرت و موقعیت به هر قیمت، از مسائل دردناکی است که روح و روان ملت را آزرده و بیاعتمادی عمومی را افزایش داده است و بدین جهت داوطلبان نمایندگی مجلس را در این عرصه حقیقتا کاری پررنج و مرارت و استقامتی طاقتفرسا در پیش است.
دیگر از اقتصاد و کفایت اداره امور برای حل مشکل مردم نمیگویم؛ چرا که به جد معتقدم چنانچه افراد منتخب ملت در 3 عرصه یادشده شرایط کافی و حداقل شهامت و شجاعت لازم را داشته باشند، سایر مشکلات مردم حتما به تبع آن حل خواهد گردید.
اما حقیقت این است که به دلایل مختلفی که فرصت طرح آن در این مقال نیست، حرکت در مسیر ترسیمشده، با شرایط کنونی جامعه ما، کاری بسیار سخت و ملالآور است که تابآوری و ازخودگذشتگی میطلبد. به همین دلیل علاقهمندان به حضور در این میدان باید این سخن را آویزه گوش سازند که:
یا مکن با پیلبانان دوستی
یا بنا کن خانهای درخورد پیل