ما آدمها دنیای پیرامونمان را از چند روش مختلف میشناسیم و براساس همان هم با دیگران ارتباط برقرار میکنیم: دیدن، شنیدن و لمس کردن. این حسها در وجود همه هست، اما در همه به یک اندازه چیره و غالب نیست. این موضوع باعث شده است تفاوتهای شخصیتی در ما شکل بگیرد. برای نمونه، شنیداریها دوست دارند از طریق زبان دوست داشتنشان را بیان و از طریق گوش دریافت کنند. دیداریها این نیاز را با دادن یا گرفتن هدیهای عنوان میکنند و لمسیها هم ترجیح میدهند با در آغوش گرفتن و بوسیدن این حس را منتقل یا دریافت کنند.
این تفاوتهای شخصیتی علت بسیاری از نارضایتیها و درک نکردن افراد از سوی هم است. اینکه برخی زوجها گله مندند همسرشان دوستشان ندارد، چون آن را ابراز نمیکند یا نشان نمیدهد، ناشی از همین تفاوت است. در بیشتر مواقع هم این شنیداریها هستند که از همسرانشان با تیپ شخصیتی دیداری گلایه دارند، یعنی مردان و زنانی که نمیتوانند به راحتی دوست داشتنشان را به زبان بیاورند، ولی همسرانشان این توقع ساده را از آنها دارند. ابتدا روی صحبتمان با دیداری هاست. اگر میبینید در مقابلتان فردی با شخصیت متفاوت از خودتان قرار دارد، سعی کنید با استفاده از روشهای مختلف مهارتهای لازم را درخودتان ایجاد کنید. باید بدانید هر قدر هم تلاش کنید محبتتان را به شکلی غیرزبانی بیان کنید، باز همسرتان توقع شنیدن یک «دوستت دارم» ساده را از شما دارد، به ویژه اگر مرد باشید.
زنها از طریق شنیدن است که عاشق میشوند. برای یک تغییر رفتار آگاهانه و عامدانه راههای زیادی وجود دارد، مانند مطالعه کتابهای خوب در این زمینه، شرکت در کلاسهای آموزشی یا کمک گرفتن از یک مشاور. تجربه نشان میدهد با همه تلاشی که دیداریها برای تغییر میکنند، باز هم تغییرات چشمگیری در شخصیت آنها ایجاد نخواهد شد، چون این طرز نگاه بخشی از شاکله وجودی آن هاست. پس لازم است طرف مقابل این افراد، به ویژه اگر همسرشان باشد، آنها را همان طوری که هستند بپذیرند و درکشان کنند. قرار نیست همسر شما مانند همسر دوستتان باشد و همان گونه رفتار کند. با این درک، سطح توقع شما از او معتدل خواهد شد و دیگر رفتارهایش آزارتان نخواهد داد. اگر کمی در رفتارهایش بیشتر دقت کنید، خواهید دید که زبان محبت او مختص به خودش است مانند اینکه گهگاه شاخه گلی یا کتاب و وسیلهای برایتان میخرد.
از تیپهای شخصیتی که بگذریم، گاهی این رفتارها نشانه وجود مشکلی است. برای نمونه، وقتی همسرتان با بقیه متفاوت از شما رفتار میکند، یعنی توانایی نشان دادن محبتش به دوستان و آشنایانش را دارد، ولی در حق شما کم کاری میکند.
در چنین مواقعی، باید به دنبال علت بروز این رفتارها بود. دوست نداشتن طرف مقابل یا ناراحتی و نارضایتی از موضوعی که در گذشته پیش آمده است میتواند دلیل خوبی برای آن رفتار باشد. اینکه شما موضوعی را فراموشی کرده اید، دلیل بر آن نیست که همسرتان هم آن را فراموش کرده باشد. پس کمی در رفتارهایتان جست وجو کنید تا علت را بیابید. اگر نتوانستید علت واقعی مشکل را بیابید، در شرایطی مناسب با همسرتان درباره این موضوع حرف بزنید و مشکل را برطرف کنید. راستی گاهی علت این تغییر رفتارها شما نیستید و موضوع و دغدغه خارجی باعث آن شده است که با صحبت کردن و فهمیدن علت و ریشههای آن، میتوان دست کم شرایط را بهتر از قبل درک و برای حل آن تلاش مشترک کرد.