رونمایی از «ناخن‌کشیدن روی صورت شفیع‌الدین» اثر قاسم فتحی، در مشهد «حلقه عشاق» به یاد رضا مافی | گزارشی از یک نمایشگاه نقاشی خط در مشهد پیام وزیر ارشاد به هنرمندان پیشکسوت شاعر پادشاه فصل‌ها، پاییز‌های مشهد را دیده بود درباره جمشید و نادر مشایخی، بازیگر و آهنگ‌ساز ایرانی به بهانه زادروز پدر و پسر هنرمند پرونده «توماج صالحی» مختومه اعلام شد رویکرد اصلی دکه مطبوعات، فروش نشریات و کتاب است انتشار «آتش نهان» آلبوم جدید پرواز همای بازیگران جایگزین سارا و نیکا در سریال پایتخت ۷ معرفی شدند + فیلم و عکس رقابت فیلم سینمایی «احمد» در جشنواره بین‌المللی فیلم مسلمانان کانادا ماجرای تغییر ناگهانی سالن اجرای نمایش «خماری» و حواشی آن چیست؟ بازگشت چهره‌ها به چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر درگذشت «سیداحمد مراتب»؛ نخستین ایرانی که بر بام خانه کعبه اذان گفت + فیلم مشهدی‌ها در کمین صید سیمرغ | نگاهی به مهم‌ترین آثاری که شانس حضور در جشنواره فیلم فجر را دارند برنده جایزه گنکور متهم شد | مسئله اقتباس بدون مجوز و نقض محرمانگی پزشکی جشنواره بین‌المللی شعر فجر فراخوان داد + جزئیات بزرگ تر‌ها چطور شاهنامه را به کودکان یاد بدهند؟
سرخط خبرها

نگاهی به مجموعه شعر «قسمت عمیق، قسمت کم‌عمق»

  • کد خبر: ۵۶۴۴۸
  • ۰۳ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۸
نگاهی به مجموعه شعر «قسمت عمیق، قسمت کم‌عمق»
«قسمت عمیق، قسمت کم‌عمق» عنوان آخرین مجموعه از شعر‌های سلمان نظافت‌یزدی است که به‌تازگی توسط انتشارات نگاه منتشر شده است. این کتاب ۱۱۸ صفحه‌ای، پس از مقدمه‌ای کوتاه که نقل‌قولی از کتاب «یاد نئون به‌خیر» نوشته فاستر والاس است، ۵۴ شعر از سروده‌های سال‌های اخیر شاعر را در خود جای داده است.
یوسف بینا | شهرآرانیوز - یکی از رویکرد‌ها در سرودن شعر این است که شاعر برای خلق شعر به‌جای آنکه از ابتدا به فرم شعر بیندیشد و طرحی برای آن دراندازد، جهان هستی و عناصر زندگی را شاعرانه می‌نگرد و روایت خود از این شاعرانه‌نگریستن را به‌عنوان شعر می‌نگارد. چنین نگاهی است که امروزه به یکی از رویکرد‌های غالب به‌ویژه در عرصه شعر نو تبدیل شده است و روشن است که می‌توان درباره آن و در نقد آن به‌فراخور محمل بحث به چندوچون پرداخت. از سوی دیگر، در مطالعه یا خوانش یا نقد مجموعه‌شعر‌های شاعران می‌توان ابتدا رویکرد شاعر در سرودن را شناخت و با شعرش بر اساس همان رویکرد روبه‌رو شد.
 
از آنجا که تعریف شعر و رویکرد‌های شاعران به سرودن می‌تواند تا بی‌نهایت زیاد و دارای جلوه‌های متکثر باشد، اگر با چنین مقدماتی به‌سراغ مجموعه‌شعر‌ها برویم، بهتر می‌توانیم با شعر‌ها ارتباط برقرار کنیم و مخاطب همدل‌تری برای شاعر باشیم.

«قسمت عمیق، قسمت کم‌عمق» عنوان آخرین مجموعه از شعر‌های سلمان نظافت‌یزدی است که به‌تازگی توسط انتشارات نگاه منتشر شده است. این کتاب ۱۱۸ صفحه‌ای، پس از مقدمه‌ای کوتاه که نقل‌قولی از کتاب «یاد نئون به‌خیر» نوشته فاستر والاس است، ۵۴ شعر از سروده‌های سال‌های اخیر شاعر را در خود جای داده است.
 
به این پاراگراف از مقدمه کتاب دقت کنید: «در این لحظه بی‌نهایت کوچک، در کسری از ثانیه، ماشین به پایه پل برخورد می‌کند و درست پیش از آن، لحظه‌ای است که سپر ماشین له می‌شود و محکم به جلو پرتاب می‌شوی و فرمان ماشین به‌سمت سینه‌ات پرتاب می‌شود. یعنی این زمان حال قرار نیست بگذرد و گذر زمان دیگر آن‌طوری که خیال می‌کردی نیست. نه‌فقط تمام زندگی‌ات، بلکه تمام حالت‌هایی که می‌توان با آن زندگی را توصیف کرد، فرصت کافی خواهند داشت تا مثل نئونی که در تابلو‌های تبلیغاتی جلوی مغازه‌ها می‌درخشد، در ذهنت روشن شوند.» این توصیف می‌تواند توصیف رویکرد شاعر در سرودن شعر‌های کتاب هم باشد؛ شاعری که مرگ‌اندیشانه در لحظه‌ای می‌خواهد همه زندگی و در واقع جهان خویش را به‌تماشا بنشیند و روایت‌هایی شاعرانه از این تماشا را با مخاطبان خویش به‌اشتراک بگذارد.

این رویکرد باعث می‌شود که فرم شعر در لحظه سرایش و پابه‌پای روایت شاعر از چنان تماشای شاعرانه‌ای شکل بگیرد و از این رو به آنچه ما از مفهوم «فرم در شعر آزاد» شنیده‌ایم که سیال و لحظه‌ای و منحصربه‌فرد است، نزدیک شود. همین رویکرد است که به‌دلیل صدق عاطفی شاعر می‌تواند شعر‌ها را تأثیرگذارتر و ارتباط روحی با مخاطب را بیشتر کند و نیز باعث می‌شود که دایره واژگان شعر‌ها گسترش یابد؛ به‌گستره همه واژگانی که مفهوم آن‌ها را در زندگی می‌بینیم. همچنین رهایی شاعر از قیدوبند‌های ادبی به‌نظر می‌رسد که محصول دیگری از همین رویکرد است؛ تا بدانجا که صفت «آزاد» را برای «شعر» به‌معنای واقعی کلمه می‌تواند محقق کند.

عبارت‌هایی همچون «عکس‌های کهنه»، «چند تکه خاطره که طعم گچ می‌دهد»، «ظهر تابستان»، «شیر یا خط»، «تک‌درخت»، «مراکش»، «اکالیپتوس»، «خالی آهن»، «چهارراه رسولی»، «چاه‌موتور»، «هیلتی لکنته» و... که در عنوان شعر‌ها آمده‌اند، شاید بهانه‌هایی هستند تا شاعر «زخم بزرگ زندگی» و «بی‌رحمی زمان» را در «روز‌های رفته» به «اعتراف بنشیند» و «شعر بلند تنهایی» را در «باران اندوه» بسراید و «معنای زندگی» را از «رحم زمان» بیرون بکشد و روایت «قمار» یک «بازنده» را «ادامه» دهد. شاید بهتر از سخنی درباره «قسمت عمیق، قسمت کم‌عمق» دعوت به خواندن شعر‌های این کتاب باشد.

بر بام شهر
بر بام کوتاه شهر
شاعری ایستاده
به کلمات خاموش و روشن خیره شده
به نور‌هایی که می‌روند و می‌آیند
دنبال کسی می‌گردد
دنبال شعر ناتمامی که برگ‌های پاییز تعقیبش می‌کنند
باران و شب، چون دردی کهنه تعقیبش می‌کنند...
من در میانه این شعر
سطری را در آغوش گرفته‌ام
اگر صدای مته‌ها
صدای دریل‌ها
صدای آن هیلتی لکنته
صدای اتوبوس‌ها قطع شود
به ذهن شاعر می‌روم
نام مقدس معشوقه را می‌دزدم
و در متنی فراموش‌شده پنهان می‌شوم
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->