مریم قاسمی | شهرآرانیوز - ۳۰ فروردینماه اولین کنسرت بدون تماشاگر کیوان ساکت و وحید تاج، در سالنی خاموش برگزار شد تا شیوع کرونا سبب نشود همه فعالیتهای موسیقی تعطیل شود. کیوان ساکت در دقایق ابتدایی برنامه گفته بود «بهدلیل شیوع بیماری کرونا مردم نتوانستند برای تماشای اجراهای ما به سالنهای کنسرت بیایند، ولی اکنون خوشحالم که با کمک فناوری توانستیم به حضور آنها برویم. هرچند آنها اینجا نیستند، موج گرمشان را احساس خواهیم کرد». از این کنسرت استقبال نسبی شد.
کیوان ساکت، استاد موسیقی اصیل ایرانی و نوازنده مطرح تار و سهتار ایران، از موانع مجوزگرفتن برای اجرای این برنامهها میگوید: «کار هنری وقتی به درجهای از بلوغ فکری میرسد، به مخاطب نیاز دارد. بهنظر من اینگونه با هنرمند برخورد کردهاند که به ذهن میرسد صداوسیما بهعنوان نهادی که قرار شده است برای کنسرت آنلاین مجوز دهد، مخالف کار هنری باکیفیت است. صداوسیمایی که میتواند با حمایت از هنرمندان خوب، سلیقه و ذوق عمومی جامعه را ارتقا دهد، خوبشنیدن و موسیقی خوب را در بین مردم ترویج کند و بهرهبردن از هنر خوب و انسانساز را به مردم بیاموزد، جلو کنسرت آنلاین را میگیرد. این کنسرت را ممکن است چندهزار نفر ببینند، اما برنامههای خود صداوسیما که تودههای زیادی از مردم آنها را میبینند، اغلب از نظر هنری و یا آموزشی برنامههایی کمکیفیت هستند و در پارهای موارد بدآموزی دارند و هرگز ممنوعیتی برای پخش آنها وجود ندارد. گویا این نهاد تنها به ساخت و پخش برنامههایی برای سلیقه فرودستترین بخش جامعه اکتفا کرده و کاری به تربیت و پرورش کل مردم ندارد. از سانسور در این رسانه هم نمیگویم، خود بهتر میدانید.»
استاد صاحبنام و نوازنده مطرح تاز و سهتار کشور ادامه میدهد: «نمیدانم لغو مجوز برای چیست؟ صداوسیما بهعنوان یکی از نهادهایی که مجوز میدهد، میتواند برنامههای معمولی داشته باشد و در کنار آن از برنامههای باکیفیت سطح بالای هنرمندان استفاده کند، اما چنین چیزی در خود صداوسیما نداریم. برای همین است که میبینیم خوانندههایی که کارهایشان از صداوسیما پخش میشود، اگر نگوییم همهشان، اما اندکیابند کسانی که کارشان مورد قبول اهل فن باشد و به اصطلاح استادان این فن نمره بگیرند. یک مورد بسیار اشکار آن پخشنکردن صدای استاد شجریان، استاد بزرگ آواز معاصر را در نظر بگیرید. صدای هنرمندی که مردم همه عاشقانه دوستش داشتند و دارند ممنوع بود ولی در عوض تا دلتان بخواهد آواز تازهکارهای نپخته و کمتجربه را به خورد مردم میدهند و به این وسیله موجب نازلشدن ذوق مردم میشوند. به نظر من چنین رفتاری شکاف بین مردم و صداوسیما را بیش از پیش میکند.»
او در بخشی دیگر از سخنانش میگوید: «مدتی پیش قرار بود یک کنسرت آنلاین در فضای باز برگزار کنیم که مخاطبان از داخل خودروهای خود موسیقی بشنوند، اما مجوز اماکن را دریافت نکردیم. این معضل مجوز یک چیز شگفتآوری است که دست و پای هنرمندان و اهل هنر را به نحو غریبی بسته است.»
بهگفته ساکت، کسانی که کار هنری اصیل میکنند، سالهاست بدون حبوبغض و بدون اینکه نگرش ضدمنافع و امنیت ملی داشته باشند کار کردهاند، بنابراین اگر هدف این است که آثار مبتذل یا مخالف منافع ملی در بین مخاطبان نباشد، این مجوزگرفتن و این گونه اخذ مجوز هیچ کمکی نمیکند، زیرا مردم انواع آهنگها و کلیپها و سیدیهای حاوی چنین محتواهایی را فراوان میتوانند از فضای مجازی و کنار پیادهروها و ... ببینند و تهیه کنند. بنابراین این روند دریافت مجوز فقط هنرمند را خسته میکند که انسان شک میکند شاید هدف همین حستهکردن هنرمندان دلسوخته و عاشق باشد.»
او در بیان یکی دیگر از تجربیات خود در زمینه دریافت مجوز نیز میگوید: «ما قبلا برای گرفتن مجوز آلبوم، شعرها را تایپ میکردیم و آنها را به شکل فیزیکی و روی کاغذ تحویل میدادیم. الان باید آثار را از طریق سایت بفرستیم. برای دریافت مجوز انتشار آلبوم «ردیف» خود نمیتوانستم آنها را بارگذاری کنم، زیرا تعداد گوشههای ردیف زیاد بود. میگفتند تعداد زیاد است نمیشود. این هم شد حرف؟ اگر یاری استاد بهمنی و دوستان نبود من شاید به این زودیها هم حتی مجوز نمیگرفتم. باز هم میبینیم وقتی قرار است کارها بهشکل اینترنتی و با فناوری جدید پیش برود، زیرساختها مهیا نیست و توان کافی فنی نیست. بنابراین من فکر میکنم باید یک خانهتکانی درست و حسابی در شورای مجوزها و در پی آن در خانه موسیقی صورت گیرد که در قبال این چیزها یا واکنش نشان نمیدهد یا خیلی دیر واکنشی نشان میدهند که موثر نیست.»