هرناندز هم راهی عربستان شد رکاب‌زنی استاندار خراسان رضوی و شهردار مشهد به مناسبت روز جهانی دوچرخه + فیلم دوران اصولی در فوتسال هم تمام شد مشهد، میزبان ۴ رویداد تنیس کشور زامهران: در مشهد همه «شوآف» می‌کنند دوران بی‌ثمر اصولی تغییرات اساسی تاج در فدراسیون فوتبال فلیک بهترین مربی لالیگا شد توافق استقلال با زارع و رزاقی نیا ناکامی باشگاه استقلال در بازگرداندن امید نورافکن پیشنهاد خارجی برای ستاره پرسپولیسی آغاز پروژه عبور از جباری با اهرم سیدورف تبعات شکست سنگین اینتر ادامه دارد | اینزاگی به درهای خروج نزدیک شد پایان کار گندوز و پرسپولیس + عکس وزارت ورزش: با دوومیدانی‎‌کاران خاطی در کره جنوبی به شدت برخورد خواهیم کرد ۷ سال زندان تا حبس ابد در انتظار دوومیدانی کاران ایرانی رسانه ایتالیایی: طارمی در اینتر به خط پایان رسید توافق کنعانی زادگان با پرسپولیس بارسا به دنبال جذب رایگان توماس پارتی غیبت عبادی‌پور، تیم ملی والیبال را با چالش مواجه می‌کند؟ هیچ بهانه‌ای برای آبروریزی بزرگ قبول نیست | برای استعفا در فدراسیون دوومیدانی مسابقه دهید
سرخط خبرها

دل‌نوشته پژمان جمشیدی برای میناوند: مهرداد! با رفتنت کمرم شکست

  • کد خبر: ۵۷۳۱۶
  • ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۳
دل‌نوشته پژمان جمشیدی برای میناوند: مهرداد! با رفتنت کمرم شکست
پژمان جمشیدی، دوست مهرداد میناوند در غم از دست دادن وی یادداشتی نوشته که در زیر می خوانید.
مهرداد جانم، سلام. مهرداد! بهت گفته بودم اولین باری که دیدمت کی و کجا بود؟ می‌دونم تو یادت نیست. نبایدم یادت باشه. تو ستاره تازه پرنورشده فوتبالمون بودی و بعد از جام‌ملت‌های آسیا٩٦ و اون درخششت تو اون جام، اومده بودی زمین شماره ۲ امجدیه که احتمالا کسی رو ملاقات کنی. یادمه نفسمون بند اومده بود وقتی دیدیمت. شک ندارم همه بچه‌هایی که اونجا بودن و اتفاقا همه هم تقریبا هم‌سن‌وسالت بودیم، آرزو داشتیم روزی کمی شبیه تو بشیم و به جایگاه تو برسیم.
 
سال‌ها گذشت و هم‌بازی شدیم تو تیم ملی. هیچ‌وقت نشد این خاطره رو بهت بگم. نشد بگم تو کجا و من کجا. هرچند چیزی که عیان بود، چه حاجت به بیان بود. چقدر به هم نزدیک شدیم. هروقت ایران بودی، خراب می‌شدم سرت. یادته خونمون تقریبا تو یه کوچه بود. شده‌بودم داداش‌کوچیکه. می‌اومدم و کلی راجع به فوتبال حرف می‌زدیم و کلی با آریا توی هال اون خونه‌تون که لعنتی یه پله بی‌خود هم وسطش داشت، فوتبال بازی می‌کردیم و تازه بعدش یه شبایی می‌رسیدیم به مراسم بذل و بخشش.
 
آخر شب که می‌خواستم برم، در کمدت رو باز می‌کردی و می‌گفتی اینارو از اتریش آوردم، هنوز نپوشیدم. هرکدوم‌رو دوست داشته باشی و برنداری، ازت ناراحت می‌شم. من هم اوایل روم نمی‌شد، ولی به‌مرور پررو شده بودم و برمی‌داشتم و تو هیچ‌وقت حتی نگاه نمی‌کردی چی برداشتم و چندتا برداشتم. مهرداد یادته ماه رمضونا دم سحر دوتایی می‌رفتیم ولیعصر، آش می‌خوردیم، حلیم می‌خوردیم. مهرداد سالگرد ازدواجت یادته کی بود؟ بازی آخر اولین دوره لیگ برتر؛ اومدی استادیوم و رو سکو‌ها نشستی و بعد از قهرمانی اومدی بغلم کردی و گفتی شب دیر نیای ها.
 
هومن و مامک و مامان بابا رو هم بیار. آخی! مامانم هم بود. چقدر خوش گذشت. بعد از قهرمانی و کنار تو. آخرین شب هم که با هم بودیم رو حتما یادته؛ چیزی نگذشته ازش که. آخه پسر تو چرا تلفن رو برداشته بودی و به همه زنگ می‌زدی و حال همه رو می‌پرسیدی اون شب؟ چیزی می‌دونستی مهرداد؟ جون پژمان می‌دونستی می‌خوای تنهامون بذاری؟ نگو نه که باورم نمی‌شه. آخه چطوری می‌شه اون‌جوری با هیجان به همه زنگ بزنی و هی به من بگی بیا فلانی رو هم بگیریم. به سهراب زنگ زدیم، به کوروش بختیاری‌زاده، به حسام، به امیر، به علی کریمی، به ... رفیق، داداش‌بزرگه، این رسمش بود؟
 
من که هیچ‌کدوم از محبتات رو جبران نکردم. آخه بامعرفت! تو تازه شروع کرده بودی. دوباره دوماد شده بودی... آخه دلم برات تنگ می‌شه که. دل من چیه؟ دل همه مردم برات تنگ می‌شه. دل همه هوادارات. پاشو ببین استقلالیا دارن برات چی‌کار می‌کنن پسر. مگه می‌شه این همه کری بخونی و باز محبوب همه باشی. تو راست می‌گفتی فوتبال بدون کری‌خونیاش که فوتبال نیست. باورم نمی‌شد وقتی بیمارستان بودی، استقلالیا هم دلشون خون بود. مهرداد کمرم شکست با رفتنت عزیزم. دلم آتیش گرفته عزیز دلم. خدا پشت و پناهت. مهرداد قول می‌دم هیچ‌وقت و هیچ لحظه‌ای فراموشت نمی‌کنم؛ قول مردونه.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->