نمایشگاه نقاشی خط «حلقه عشاق» به یاد رضا مافی در مشهد پیام وزیر ارشاد به هنرمندان پیشکسوت شاعر پادشاه فصل‌ها، پاییز‌های مشهد را دیده بود درباره جمشید و نادر مشایخی، بازیگر و آهنگ‌ساز ایرانی به بهانه زادروز پدر و پسر هنرمند پرونده «توماج صالحی» مختومه اعلام شد رویکرد اصلی دکه مطبوعات، فروش نشریات و کتاب است انتشار «آتش نهان» آلبوم جدید پرواز همای بازیگران جایگزین سارا و نیکا در سریال پایتخت ۷ معرفی شدند + فیلم و عکس رقابت فیلم سینمایی «احمد» در جشنواره بین‌المللی فیلم مسلمانان کانادا ماجرای تغییر ناگهانی سالن اجرای نمایش «خماری» و حواشی آن چیست؟ بازگشت چهره‌ها به چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر درگذشت «سیداحمد مراتب»؛ نخستین ایرانی که بر بام خانه کعبه اذان گفت + فیلم مشهدی‌ها در کمین صید سیمرغ | نگاهی به مهم‌ترین آثاری که شانس حضور در جشنواره فیلم فجر را دارند برنده جایزه گنکور متهم شد | مسئله اقتباس بدون مجوز و نقض محرمانگی پزشکی جشنواره بین‌المللی شعر فجر فراخوان داد + جزئیات بزرگ تر‌ها چطور شاهنامه را به کودکان یاد بدهند؟ ۱۰۵ فیلم، متقاضی حضور در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر شدند
سرخط خبرها

حسن انصاری، پژوهشگر علوم دینی: کار سلبریتی‌های فرهنگی در فضای مجازی نظریه پردازی نیست

  • کد خبر: ۵۸۵۳۷
  • ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۰
حسن انصاری، پژوهشگر علوم دینی: کار سلبریتی‌های فرهنگی در فضای مجازی نظریه پردازی نیست
اندیشمندان و نخبگان جامعه تا چه اندازه می‌توانند پختگی درخور توجهی به نظر‌ها و ایده‌های منتشرشده در فضای مجازی نشان دهند و به آن کمک کنند؟
امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز؛ رشد فضای مجازی و توسعه رسانه‌هایی از این دست تا امروز سبب شده است افراد بسیاری با استفاده از این فرصت، تحلیل‌های مختلفی درباره عناصر اجتماعی و فرهنگی و اتفاقات پیش آمده در عرصه جامعه ارائه کنند. گاهی افرادی وارد این عرصه می‌شوند که تخصصی در زمینه‌ای که نظر می‌دهند ندارند و همین سبب حاشیه سازی‌های مختلفی می‌شود. اما برای اینکه مانع اظهارنظر‌های غیرمتخصصانه در فضای مجازی بشویم، چه اقداماتی لازم است؟
 
اندیشمندان و نخبگان جامعه تا چه اندازه می‌توانند پختگی درخور توجهی به نظر‌ها و ایده‌های منتشرشده در فضای مجازی نشان دهند و به آن کمک کنند؟ به همین بهانه با دکتر حسن انصاری، عضو هیئت علمی مدرسه مطالعات تاریخی مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون، درباره تأثیر جامعه دانشگاهی بر رشد تخصص گرایی در ارائه نظر‌ها در فضای مجازی، گفتگو کرده ایم که گزیده  آن پیش روی شماست.


به نظر شما رسانه‌ها تا چه اندازه می‌توانند در عرصه توسعه تحلیل‌های متخصصانه در عرصه علوم انسانی راهگشا باشند؟

یکی از آفت‌های مهم توسعه رسانه‌های اجتماعی مجازی در سال‌های گذشته، گسترش بی رویه اظهارنظر‌های غیرتخصصی و به حاشیه رانده شدن متخصصان و در عوض ظهور طبقه‌ای از سلبریتی‌های فرهنگی است؛ اظهارنظر با هدف اظهارنظر و کسب شهرت یا با اهداف سیاسی خاص. این پدیده‌ای جهانی است، اما بی تردید جهان توسعه نیافته بیش از همه از این وضعیت ضرر می‌کند.
 
در جامعه‌ای که نهاد‌های فرهنگی و آموزشی و اجتماعی و سیاسی و رسانه‌ای قوی و ریشه دار دارد، فضا‌های رسانه‌ای مجازی ممکن است موج‌های کوتاه مدت تولید و عده‌ای با اهداف سیاسی، موقت موج سواری کنند، اما ساختار براساس منطق درونی و نظام‌مند خود و به دلیل وجود نهاد‌های مهم نظارتی به گونه‌ای تنظیم شده است که به سرعت می‌تواند مانع تشدید موج سواری‌های رسانه‌ای شود و به نحوی سعی می‌شود شیوه‌ها و راه حل‌های علمی جای تحلیل‌های مقطعی و عامه گرا را بگیرد. به عنوان مثال وجود رسانه‌های آزاد و تریبون‌های متعدد و متنوع مانع از غلبه یک تفسیر و تحلیل بر دیگر تفاسیر و تحلیل‌ها می‌شود و راه را برای ورود تخصص تسهیل می‌کند.


برای دوری از این رویه باید چه کرد؟

در غرب جای اصلی هر تخصص علمی به معنای عام آن دانشگاه است و نه هیچ نهاد دیگر. دانشگاه است که متولی اظهارنظر علمی و تولید علم است. مقصود من دانشگاه به معنای عام آن است و به طبع شامل دانشکده‌های الهیات و مدارس دینی وابسته به کلیسا‌های رسمی هم می‌شود. چنان که شامل مؤسسه‌های علمی دانشگاهی در معنای عام آن هم می‌شود. این به معنی وجود جامعه علمی در هر رشته است. در غرب هیچ گونه اندیشه و نظر و نوشته‌ای که خارج از چهارچوب‌های جامعه علمی مرتبط باشد، نمی‌تواند از راه‌هایی خارج از شیوه‌های پذیرفته شده از سوی جامعه علمی مجال رشد داشته باشد.
 
دست کم باید از صافی نقد علمی جان سالم به در ببرد. دانشگاه جای اصلی تفکر فلسفی و تولید علوم انسانی است. متفکرانی بیرون از دانشگاه داریم، اما آن‌ها هم باید دیدگاه‌های خود را درنهایت در چهارچوب‌های پذیرفته شده جامعه علمی دانشگاهی تعریف کنند یا از ارزیابی‌های دانشگاهی خود را بیگانه ندانند. آدم‌های دانشگاهی البته می‌توانند حضور رسانه‌ای داشته باشند، اما این جامعه علمی و ملاک‌های معتبر آن است که تعیین کننده است، نه اخلاق رسانه ای. ممکن است کسی بعد از آنکه اثری با استاندارد‌های مقبول دانشگاهی نوشت، بتواند آن را در قالب‌های رسانه‌ای هم منتشر کند یا مخاطب عمومی را در نظر بگیرد، اما این بدین معنا نیست که تولید علم خارج از نهاد دانشگاه و چهارچوب‌های جامعه علمی مقبول است.
 
روشن فکران در غرب البته حضوری فعال دارند، اما با تفاوت‌هایی میان فرانسه و آلمان و ایالات متحده. به عنوان نمونه روشن فکران در اصل به نظام‌های دانشگاهی تعلق دارند و دست کم باید نسبت روشنی با جامعه علمی رشته‌های کار و اندیشه خود داشته باشند. روشن فکران در عرصه عمومی فعال اند و همیشه لزوما کارکردی یکسان با متخصصان دانشگاهی ندارند، اما عمق و گسترش نظام‌های دانشگاهی در غرب مانع از این است که روشن فکری بیگانه با دانشگاه بتواند دست کم در موضوع‌های نظری محض و نخبه گرا تأثیر اجتماعی عمیق پیدا کند.


به نظر شما فرهنگ نقد در کشور ما به ویژه در حوزه علوم انسانی تا چه اندازه تثبیت شده است؟

متأسفانه ما در ایران از همان بدو تأسیس دانشگاه، دست کم در عرصه علوم انسانی ضرورت وجود جامعه علمی دانشگاهی را جدی نگرفتیم. این به دلیل نبود فرهنگ نقد است. جامعه علمی در شکل عقلانیت جمعی جامعه نخبگان دانشگاهی در هر رشته‌ای باید مرجعیت لازم را برای ارزیابی محصولات علمی داشته باشد. بیرون دانشگاه، در ایران تولید علم متولیان دیگری هم دارد.
 
در همه سده بیستم سلسله‌ای از نویسندگان و روشن فکران را داشته ایم که نه تنها تحصیلات آکادمیک (دانشگاه یا حوزه، این یکی در عرصه دین) نداشته اند، بلکه به آن بی اعتنا بوده اند. خارج از محیط دانشگاه و قواعد جامعه‌های علمی، مترجمانی حرفه‌ای داشته ایم که جای استادان فلسفه یا علوم اجتماعی را گرفته اند. از اساس اهمیت یافتن مترجمان و برکشیده شدن آن‌ها به مقام نظریه پرداز‌های اجتماعی و فلسفی پیامد همین نگاه است. در غرب ترجمه یک صناعت است، نه شعبه‌ای از شعب مرجعیت علمی.
 
به سادگی به نظریه پردازی خارج از نظام‌های دانشگاهی اجازه می‌دهیم جای تخصص آکادمیک را بگیرد. تولید روشن فکرمان زیاد از اندازه است. روشن فکری را بیرون دانشگاه جست وجو کرده ایم. در عرصه تاریخ بیشتر می‌پسندیم کسی تئوری تاریخی بدهد بدون آنکه با اسناد و مدارک حرف بزند و کاری با دقت آزمایشگاهی در حوزه تاریخ انجام دهد. ترجمه گونه‌ها را تألیفات واقعی می‌پنداریم و مجلات غیردانشگاهی ما بسی بیشتر از مجلات دانشگاهی مان در نقش مرجعیت‌های اجتماعی و علمی و فرهنگی قرار گرفته اند.


اظهارنظر‌های غیرمتخصصانه در فضای مجازی ناشی از نداشتن تخصص دانشگاهی است؟

در سده بیستم ایران (و البته در جهان غرب هم وضع کم وبیش همین گونه است) بسیاری از روشن فکران و تفکرسازان و مرجعیت‌های فکری و روشن فکری ما، یا تحصیلات دانشگاهی نداشته اند یا تحصیلات پایینی داشته اند. برخی آن‌ها هم اگر تحصیلات دانشگاهی داشته اند، خارج از زمینه کار و قلم و عرصه روشن فکری و تولید فکرشان بوده است. در همین چند دهه گذشته روزنامه‌ها و مجلات عرصه روشن فکری را در ایران ملاحظه کنید. چند درصد این منشورات را به مقالات متخصصان دانشگاهی اختصاص داده ایم؟ سهم استادان فلسفه ما در قیاس با مترجمان فلسفه چقدر بوده است؟
 
در قیاس با تئوری پردازان غیردانشگاهی مان چطور؟ چند درصد تولیدات روشن فکری ما در ۱۰۰ سال گذشته با استاندارد‌های نظام‌های دانشگاهی و جامعه‌های علمی سازگاری دارد؟ نظریه پردازانی داریم که با وجود حضور قوی رسانه‌ای و در عرصه نشر، تاکنون یک کتاب که در چهارچوب کتاب دانشگاهی نوشته شده باشد، عرضه نکرده اند.
 
در غرب مهم‌ترین کتاب‌های عرصه علوم انسانی را ناشران دانشگاهی یا آکادمیک منتشر می‌کنند. این مجلات دانشگاهی اند که تولید علم و رهبری و مرجعیت فکری و علمی و ارزیابی آکادمیک را برعهده دارند و نه ماهنامه‌ها و فصلنامه‌های رنگی. در همین ۱۰ سال گذشته سردبیرانی با مایه‌های علمی اندک چندین مجله در عرصه فکر و تفکر سیاسی را مدیریت کرده اند، درحالی که از لحاظ تحصیلات دانشگاهی در رشته‌هایی که مدعی آن اند هیچ برجستگی‌ای ندارند که بشود به آن اشاره کرد و ارزیابی‌های آکادمیک درباره شان وجود ندارد.
 
متأسفانه با سوارشدن بر موج‌های رسانه‌ای در یکی دو دهه گذشته و بدون آنکه تولید علم و اندیشه روند درست و آکادمیک خود را سپری کرده باشد و بی آنکه اندیشه‌های آنان از صافی نقد درون دانشگاهی و براساس قواعد جامعه علمی گذشته باشد، کسانی به عنوان متفکران عرصه عمومی و سیاست و اندیشه در همین گونه ماهنامه‌ها و فصلنامه‌های غیردانشگاهی تبلیغ شده اند که یا از تحصیلات دانشگاهی مقبولی برخودار نبودند یا تاکنون یک کتاب براساس موازین جهانی نظام‌های آکادمیک منتشر نکرده اند. من مخالفتی با حضور روشن فکران و فعالان اجتماعی و رسانه‌ای ندارم، اما همه سخن من این است که این را با جامعه علمی و آکادمیک اشتباه نگیریم. در غیر این صورت فقط خود را فریب داده ایم و به جای علم متأسفانه در بسیاری موارد فقط ایدئولوژی‌های زودگذر برای اهدافی سیاسی و حزبی تولید کرده ایم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->