فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

درباره احمد فخر، بازیگر سریال خاطره انگیزه «مزد ترس»، که در بستر بیماری روزگار می‌گذراند

  • کد خبر: ۵۹۶۵۵
  • ۰۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۹
درباره احمد فخر، بازیگر سریال خاطره انگیزه «مزد ترس»، که در بستر بیماری روزگار می‌گذراند
احمد فخر هنرمند مشهدی است که در تئاتر‌ها و فیلم‌های متعددی نقش‌آفرینی کرده و سال‌ها در رادیو به نویسندگی و کارگردانی پرداخته است. گزارش پیش رو درباره عزلت و تنهایی بازیگر مشهدی سریال خاطره انگیزه «مزد ترس» است که در بستر بیماری و فراموشی روزگار می‌گذراند.
سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز، احمد فخر صباحی متولد ۱۲ اسفند ۱۳۲۵ در مشهد است. رشته تحصیلی او در دبیرستان، علوم طبیعی بوده است و به همین سبب دانشجوی رشته پزشکی می شود و برای ادامه تحصیل به اصفهان می رود، اما با وجود علاقه به پزشکی و طب سنتی، به دلیل مخالفت پدر و مادرش با تحصیل او در شهری دیگر، در سال سوم پزشکی تغییر رشته می‌دهد و به دانشکده مدرسه عالی تلویزیون و سینما می رود. کارشناسی ارشدش را به دلیل علاقه‌مندی به ستاره‌شناسی، آسترونومی(نجوم) می خواند. سپس مقطع دکتری را در رشته فلسفه در ایتالیا می گذراند. او همچنین لیسانس الهیات از ایتالیا دارد و درزمینه ادیان، مطالعه زیادی کرده است.
 
تعداد بازدید : 304
 
احمد فخر بعد از پایان دوره سربازی، حدود ۴۳ سال پیش در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استخدام می‌شود و کارش را در رادیو آغاز می‌کند. این هنرمند مشهدی هم زمان با فعالیت در رادیو، بازیگری را نیز دنبال می‌کند. اولین کار نمایشی فخر، تله تئاتر «پشت شیشه‌های مه آلود» است که چهار دهه پیش در آن بازی کرده و از رادیوتلویزیون ملی ایران پخش شده است. او در فیلم‌ها و سریال‌های متعددی ازجمله «حمزه علی خان»، «کمند خاطرات»، «یار در خانه» و «اسب سهراب» ایفای نقش کرده است.
 
احمد فخر بعد از پایان دوره سربازی، حدود ۴۳ سال پیش در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استخدام می‌شود و کارش را در رادیو آغاز می‌کند. این هنرمند مشهدی هم زمان با فعالیت در رادیو، بازیگری را نیز دنبال می‌کند. اولین کار نمایشی فخر، تله تئاتر «پشت شیشه‌های مه آلود» است که چهار دهه پیش در آن بازی کرده و از رادیوتلویزیون ملی ایران پخش شده است. او در فیلم‌ها و سریال‌های متعددی ازجمله «حمزه علی خان»، «کمند خاطرات»، «یار در خانه» و «اسب سهراب» ایفای نقش کرده است.

فخر در اسارت بیماری

کمتر کسی است که با سکانس‌های پلیسی «مزد ترس» سریال پر بیننده در اوایل دهه ۷۰ خاطره نداشته باشد. بیشتر ما، نقش او به عنوان یک خلاف کار تیزهوش را وقتی می‌خواست از دست قانون فرار کند و با صدای کشیده می‌گفت: «به! خدمت کارگاه محمدی رسیده بودم، اما...» به یاد داریم.

احمد فخر، هنرمند مشهدی است که در تئاتر‌ها و فیلم‌های متعددی نقش آفرینی کرده و سال‌ها در رادیو به نویسندگی و کارگردانی پرداخته است. شاخص‌ترین فعالیت تلویزیونی این فارغ التحصیل دکترای فلسفه از ایتالیا در سریال‌های «مزد ترس» و «بازی با مرگ» است، اما متأسفانه اکنون بستری روی یکی از تخت‌های ICU بیمارستان قائم است.

این هنرمند مشهدی حدود هشت ماه گذشته براثر عارضه مغزی راهی بیمارستان می‌شود. چند ماه از بهبودی نسبی او پس از عمل جراحی می‌گذرد که متأسفانه با درد شدید از ناحیه کیسه صفرا دوباره راهی بیمارستان می‌شود و این روز‌ها را با جسمی کم رمق و متصل به دستگاه می‌گذراند.
 

اسارت اجباری

وارد بیمارستان قائم، همان مرکز سال خورده که کادر درمانش خسته از شیوع کرونا بودند، می‌شویم. این بار موضوعمان کرونا نیست. بیمار هم کرونایی نیست. موضوع اسارت اجباری یک هنرمند روی تخت بیمارستان است. اسارتی که خیلی ساده و باورنکردنی رقم خورد؛ «آقای فخر در خانه بود. مثل همیشه آب میوه اش را نوشید و سرحال بود. کمی بعد حالش بد شد. حالا هشت ماه است که دیگر، آن آدم قبل نشده است.»
 
این جملات ساده و کوتاه را نیره سادات شجاع رضوی از دردی که این روز‌ها همسرش احمد فخر متحمل شده است در مقابل ورودی اورژانس بیمارستان قائم به ما می‌گوید. از دو ماسکی که بر چهره دارد، خط و خطوط ناشی از ماه‌ها خستگی بروبیا به بیمارستان در چهره اش دیده نمی‌شود، اما نگاه مضطرب و دستان بی قرارش شرح حال درستی از او می‌دهند.

او می‌گوید: آقای فخر، تا پیش از بیماری اش آدم فعالی بود. او هزارتا هنر داشت؛ خط بسیار زیبایی داشت، نقاشی می‌کرد و هر زمان که بازی در فیلمی به او پیشنهاد می‌شد قبول می‌کرد.
از بیماری همسرش می‌پرسیم که پاسخ می‌دهد: مشکلی نداشت. این طور که دکتر‌ها بازگو کردند فشارش بالا رفته بود. در خانه بود و ناگهان حالش بد شد. بلافاصله اورژانس را خبر کردیم و ماجرا از همان جا شروع شد.
 
سه ماه در بیمارستان قائم بستری بود. بعد از ترخیص، دو ماه ونیم در خانه پرستاری اش را کردم و خوشبختانه حالش خیلی خوب شده بود، اما دوباره به دلیل عمل کیسه صفرا که باید انجام می‌شد در بیمارستان قائم بستری شد. به من گفتند آمبولی ریه کرده و تا امروز در بیمارستان بستری است و شاهد این هستم که زخم بستر هم پیدا کرده است.


خانه نشینی بعد از مال باختگی

همسر این هنرمند پیشکسوت از نخستین نقش آفرینی احمد فخر در تئاتر می‌گوید: «جشن خون»، اولین تئاترش بود که کارگردانی و بخشی از نویسندگی آن را به عهده داشت. یک تئاتر نیز با رضا صابری کار کرد. فخر در مجموع در ۱۰ تئاتر فعالیت داشته است.

بخش دیگری از کار‌های احمد فخر صباحی، مجریگری در سینما‌های مشهد بوده است. به گفته همسرش زمانی که فیلم‌های سینمایی در مشهد اکران می‌شدند و بازیگران مشهور به سالن‌های این شهر می‌آمدند، فخر مجری سینما بوده و بازیگران و نقش هایشان را معرفی و درباره آن‌ها صحبت می‌کرده است. او ۱۸ سال این کار را انجام داده است.

یار دیرین فخر، علت کم شدن کار‌های هنری او در این اواخر را این طور توضیح می‌دهد: متأسفانه به دلایلی، فعالیت هنری فخر به صفر رسید. دنیای ورشکستگی ایجاب می‌کرد خانه نشین شود. او حدود ۹ سال پیش می‌خواست با همکاران تئاتر و سینما، کاری گروهی انجام بدهد، اما بعد از مال باختگی، انگیزه هایش از بین رفت. با اینکه آدم شاد و فعالی بود، اما فعالیت هنری اش به دلیل بازنشستگی اُفت کرد.
 

قول هایی داده اند، اما...

شجاع رضوی مستأصل از بیماری همسرش، هر تلاشی می کند تا دوربین رسانه را بالای سر او ببرد و از همگان تقاضای دعا برای شفای احمد فخر کند. او می گوید: ۹۰درصد از همکاران آقای فخر در رادیو و تلویزیون جویای احوال او در این مدت بوده اند. فخر، دوستان خوبی دارد و من شاهد بودم بعضی از آقایان که به ملاقاتش می آمدند بالای سر او اشک می ریختند. آقایان معین، تاج بخش، شیخ الاسلامی، روزبهی و دیگر همکارانشان در رادیو و تلویزیون و آقای غفاریان از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی به دیدن
او آمده اند.
به گفته همسر احمد فخر قرار شده است از طرف اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدامی برای پیگیری و تسهیل امور درمانی او انجام شود، اما هنوز وعده‌ها در حد حرف باقی مانده است و نمی داند قرار است کاری انجام بشود یا نه.
 

می خواست «ماه پری» را در تهران اجرا کند

آخرین کار هنری این هنرمند مشهدی، بازی در تئاتر «ماه پری» بوده است. همسرش دراین باره می گوید: تئاتر ماه پری را خیلی دوست داشت. در این کار، دوساعت، بدون دیالوگ(گفت وگو) روی صحنه اجرا داشت. می خواست نمایش در تهران نیز اجرا شود و به همین دلیل مشغول پربار کردن سناریو بود.
 

به بیماران اینجا رسیدگی کنید

همسر فخر که دست تنها پیگیر امور درمانی اوست از ویژگی‌های هنرمندی که آرام و بی تحرک روی تخت بیمارستان دراز کشیده است، می‌گوید: او آدم بزرگی است؛ شاید من به عنوان همسرش که سال‌ها زیر یک سقف باهم زندگی کردیم بیشتر درباره انسانیت و بردباری و گذشت او می‌دانم. او توانسته است خیلی از مسائل را در زندگی اش حل کند.

شجاع رضوی که خود ۱۴ سال گوینده رادیو بوده و از شروع بیماری همسرش، اجرا و تدریس را تعطیل کرده است، درخواست رسیدگی بیشتر به بیماران را دارد: از مسئولان بیمارستان تقاضا دارم فکر کنند فردی که در آنجا خوابیده، هم خونشان است. همه این بیماران چشم درراه دارند. می‌دانم کارکنان بیمارستان خسته هستند، اما می‌خواهم به بیماری که در اینجا بستری می‌شود بیشتر رسیدگی کنند.
همسر فخر درحالی که می‌خواهد بارقه‌های امید در دلش زنده بماند، از هرکسی که برای بهبود وضعیت جسمی احمد فخر کوشیده قدردانی می‌کند و می‌گوید: از همه درخواست دعا دارم. امیدوارم هر چه زودتر فخر بهبودی اش را به دست بیاورد و او را به خانه ببریم.
 
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->