حسینی نژاد | شهرآرارنیوز - زمستان سرد سال ۷۸ همراه با پدرم برای شرکت در محفل قرآنی که در دفتر امامجمعه وقت مشهد برگزار میشد، حرکت کردیم. محفلی گرم با انبوهی از جمعیت که برای شنیدن تلاوت قاریان قرآن تشکیل شده بود. من نیز یکی از قاریان این محفل بودم.
اولینبار بود که مرحوم آیتا... عبادی را از نزدیک میدیدم. مجری نامم را خواند و در جایگاه نشستم. پس از پایان تلاوت نزد امامجمعه رفتم و ایشان با مهربانی تمام و لبخندی دلنشین از من استقبال کردند. لذت شیرین اولین دیدار هیچوقت از ذهنم پاک نمیشود.
مردی از تبار فرزانگان
آیتا... سیدمهدی عبادی از شخصیتهای کمنظیر خراسان بود که در طول زندگی پربرکتش قلبهای بسیاری را به یکدیگر نزدیک کرد. همو که مردمداریاش زبانزد بود و این ارتباط نزدیک با مردم سبب شد بهعنوان نماینده مشهد در مجلس خبرگان رهبری انتخاب شود و پس از آیتا... هاشمیرفسنجانی دومین فردی بود که در آن سال آرای مردمی زیادی در استان خراسان داشت.
آیتا... عبادی در مصاحبهای زندگی خانواده پدریاش را اینگونه توضیح میدهد: «اینجانب در میان خانوادهاى مذهبى و دینى چشم به دنیا گشودم. از ناحیه پدر و مادر به ۲ خانواده روحانى و درعینحال کشاورز و تولیدکننده منتسب هستم. همچنین افتخار سیادت موسوى را که منتهى به حضرت ابراهیم مجاببنمحمد عابدین موسىبنجعفر است و مزار شریف ایشان در رواق حضرت سیدالشهدا (ع) در کربلاى معلی دارم. پدر بزرگوارم در طول عمر خود همواره به تحصیل و اقامه نماز جماعت و تبلیغ و کشاورزى اشتغال داشته است. از آثار وجودى حضرت والد، تربیت فضلا و علمایى است که در مدرسه علمیهاى که در شهر خوسف تأسیس کرد، انجام میشد و آغاز طلبگى اینجانب و یکى از برادران نیز در همان مدرسه بوده است.»
وی سالهای ابتدایی تحصیل را در خوسف گذراند. پس از ۲ سال به بیرجند رفت و در مدرسه «معصومیه» به تحصیل پرداخت. بعد از ۲ سال اقامت در این شهر، به مشهد مقدس عزیمت کرد و ۱۳سال در حوزه علمیه این شهر به تحصیل پرداخت. وی درباره سالهای تحصیل خود در مشهد گفته بود: «۱۳ سال هم در حوزه علمیه مشهد مقدس و حدود ۳ سال هم در نجف اشرف و ۱۵ سال در حوزه علمیه مقدس قم به تحصیل و تدریس اشتغال داشتم و از محضر علما استفاده کردم و پس از استفاده از محضر ادبا و استادان ادبیات در مشهد مقدس، از محضر عالمانى مانند آیات عظام حاج میرزا احمد مدرس یزدى، حاج شیخ هاشم قزوینى، حاج تسلیم مجتبى قزوینى، میرزا جواد آقاتهرانى، وحید خراسانى و آقاى میلانى نیز بهره بردم و آنگاه به نجف اشرف مشرف شدم. ما ۴ نفر که ۲ نفر آنان الان از مدرسان محترم حوزه علمیه مشهد و یک نفر آنها هم از مدرسان قم است، در امتحان ورودى در بیت حضرت آیتا... العظمى خویى شرکت کردیم و به امتحان ما ۴ نفر، در حوزه علمیه نجف بسیار توجه شد.»
آیتا... رضازاده از استادان دروس خارج حوزه علمیه مشهد، یکی از این افرادی بود که همراه با آیتا... عبادی به نجف عزیمت کرد. ایشان خاطره روز آزمون را اینگونه نقل میکند: «من تا آنموقع نمیدانستم آقای عبادی چقدر مستعد است. در نجف رسم بر این بود که هر هفته نوبت طلبههای یکی از کشورها بود. هفتهای که نوبت ما ایرانیها بود، ما ۴ نفر در حضور هیئتممتحنه حاضر شدیم و، چون امتحان دادیم و تمام شد، یکی از شاگردان آیتا... خویی رو به ایشان کرد و گفت: آقا! این ۴ نفر ایران را امروز زنده کردند و فوقالعاده امتحان دادند.»
سخنرانیهای آتشین در ایام نهضت امام (ره)
آیتا... عبادی همزمان با آغاز نهضت امام خمینی (ره) به صف مبارزان پیوست و در صحنههای مختلف انقلاب حاضر بود و در وقایع مناطق مختلف کشور، بهویژه سیستان وبلوچستان سهم مهمی داشت. وی در آن هنگام که برخی روحانیان سیاسی ممنوعالمنبر و ممنوعالخروج بودند، به دستور آیتا... خامنهای به ایراد سخنرانی در مسجد گوهرشاد مشهد پرداخت و زمینه را برای فعالیت دیگر خطبا و سخنرانان در آنجا آماده کرد.
بعد از انقلاب در سال۱۳۵۹ از طرف امام خمینی (ره) به امامت جمعه زاهدان و نماینده ایشان در سیستان وبلوچستان منصوب شد. وی در آن خطه به وحدت شیعه و سنی همت گماشت و به مبارزه با ضدانقلابیون پرداخت.
ایشان از طرف مردم استان سیستان وبلوچستان در دوره اول و دوم مجلس خبرگان رهبری حضور داشت و سرانجام از طرف آیتا... خامنهای به عنوان امام جمعه مشهد مقدس در سال ۱۳۷۲ منصوب شد و به عنوان نماینده مردم استان خراسان در سومین دوره مجلس خبرگان رهبری حضور یافت. وقتی برای تبلیغات کاندیداتوری خبرگان برخی درخواست کردند تراکتهایی با عکس ایشان منتشر کنند، او در جوابشان گفته بود: «یک عکس، آن هم سیاه و سفید.»
عالمی مردمدار در بطن جامعه
یکی از ویژگیهای بارز ایشان مردمداری بود. قشرهای مختلف جامعه با او دیدارهای مختلفی داشتند و هرکسی در شهر برای رفع مشکل خود به ایشان مراجعه میکرد. این روحیه ممتاز نشان از اعتقاد ایشان به حضور روحانیت در بطن جامعه بود. او انزوا را برای قشر روحانیت پسندیده نمیدانست. در یکی از خاطرات نقل میکرد: «زمانی یکی از بزرگان که سالها در یکی از استانها حضور داشت و بهدلیل عملکرد خوبش مردم اقبال زیادی به او داشتند، تصمیم گرفت به شهر خود بازگردد. من به او گفتم: شما که طرفدارهای زیادی در آن شهر دارید، چرا بازمیگردید؟ اگر آنجا بمانید، پس از فوت شما برایتان مزار درست خواهند کرد. آن بزرگ در جواب گفت: این موقعیت مال من نیست، بلکه از آن حوزه است.»
حضور آیتا... عبادی در زاهدان سبب خدمات بسیاری در آن منطقه شده بود. اهل سنت علاقه زیادی به شخصیت این عالم بزرگ داشتند. یکی از مسئولان استان زاهدان قصد داشت سنگنوشتهای درباره خدمات او در منطقهای نصب کند. اما با مخالفت او مواجه شد و گفت: «من برای خدا کار کردم و چیزی جز وظیفهام انجام ندادم.»
صلابت در رفتار و برخورد با کارشکنان
آیتا... عبادی در سالهای جنگ برای پیگیری وضعیت جنگ بارها در مناطق جنگی حضور یافت. بهگفته یکی از نزدیکانش، تیراندازیاش بسیار دقیق بود. اما این صفت پسندیده در رفتار او نیز بازتاب داشت. بهگونهای که برای مبارزه با فساد و کارشکنی نااهلان با نگاهی ریزبینانه به مبارزه با این مسائل میپرداخت.
یکی از مسئولان در زمان تصدی ایشان بارها از طرف او تذکر شنیده و بازخواست شده بود، اما آن مسئول به هیچکدام از این سخنان گوش نمیداد. سرانجام ایشان در یکی از خطبههای نماز جمعه با بیانی آتشین این مسئله را مطرح کرد و گفت: «اگر دستگاه قضایی با این فرد برخورد نکند، من و مردم به حسابش خواهیم رسید.» آن فرد شبانه از مرز پاکستان از کشور گریخت.
ویژگیهای پسندیده این عالم بزرگ همیشه زبانزد خاص و عام بود و تا آخرین روزهای زندگی بر همین مسیر استوار ماند.
وی سرانجام در اسفند۱۳۸۳ در مسیر بیرجندمشهد در فیضآباد با خودرو تصادف کرد و به علت شدت جراحات در بیمارستان بستری شد و درحالی که حالش روبه بهبودی بود، در همان بیمارستان درگیر حمله قلبی شد و در سن شصتونهسالگی دار فانی را وداع گفت. تشییع باشکوه این مرد بزرگ نشان از جایگاه والای او در قلبهای مردم مشهد بود.