عاطفه همایونی | شهرآرانیوز؛ «کتاب پرواز کبوترهای قاچاقچی با ترکیب عناصر گزارش نویسی، خاطره نویسی و داستان نویسی، تصویری نادر و درخورتوجه از بهره برداری و طمع در یکی از مناطق خطرناک ساحلی آفریقای جنوبی را به تصویر میکشد. «متیو گاوین فرنک» با نثر سلیس و کنجکاوی سیری ناپذیرش به ما یادآوری میکند که اگر شروع به دیدن کنیم، جهان جای عجیبی خواهد بود.» (توبی میوز)
استخراج سنگ الماس تنها تجارتی نیست که برپایه دروغ بنا شده است؛ هرچند افسانه ساختگی این صنعت مبنی بر اینکه الماس یکی از سنگهای نایاب و درنتیجه بسیار قیمتی است، یکی از دروغهای گستاخانه صنعت استخراج است.
کارتلهایی (شرکتهایی که در یک رشته خاص فعالیت میکنند) که از معادن آفریقای جنوبی الماس استخراج میکنند و سالها بزرگترین سهم تولید الماس در جهان برای آنها بوده است، با محدود کردن تولید سالانه، این داستان تصورناپذیر و سودآور را تداوم بخشیده اند و دقیقا به همین دلیل، قاچاق الماس یک تهدید به نظر میرسد.
الماسهای بازار سیاه -که بیشتر خود معدنچیان فقیر آن را قاچاق میکنند- توهم کمبود این سنگ را افزایش داده است، بنابراین نگرانیهای استخراج از معادن الماس، از مدتها قبل منجر به فعالیتها و وضع قوانین کنترل کننده برای این صنعت شده است.
تا سال ۲۰۰۷، بخش بزرگی از سواحل غربی آفریقای جنوبی را یک منطقه ممنوعه (Die Sperrgebiet) لقب دادند
و تقریبا به مدت ۸۰ سال مردم عادی اجازه ورود به آن را نداشتند. معدنچیان در خانههای شرکتی زندگی میکردند، فرزندان خود را به مدارس شرکتی میفرستادند و در زمینهای شرکتی کریکت بازی میکردند. آنها هرگز نیازی به ترک منطقه نداشتند و این کار برای آنها ممنوع بود.
وجود دستگاههای اشعه ایکس و بازرسیهای بدنی هنگام خروج از معدن، قاچاقچیان را از سرقت از معادن منصرف میکند. مالکیت الماس در شهرهای معدنی، غیرقانونی است و لمس یک الماس با پوست برهنه حتی در داخل معادن، مجاز نیست. معدنچیانی که در حین کار جان خود را از دست میدهند، در محل دفن میشوند، مبادا هنگام خروج از شهر معدنی، بدن آنها با الماس پر شود. همه چیز در معدن، شهر و منطقه معدنی به گونهای طراحی شده است که خارج کردن سنگهای صیقل نخورده را تا حد ممکن، دشوار میکند.
اینجاست که پرندگان وارد داستان میشوند.
از کبوترهای خانگی که در داخل ظرفهای ناهار کارگران معدن، پنهان شده اند یا زیر لباس هایشان آرام گرفته اند، دههها برای قاچاق الماس استفاده میشده است. قاچاقچیان، پرندگان خود را با بستههای کوچک پر از الماس -که معمولا به پای آنها بسته میشود یا زیر بالشان جا میگیرد- از چالههای درون معدن پرواز میدهند و امیدوارند که آنها بدون اینکه شناسایی شوند، غنیمت را به خانه معدنچیان برسانند. این عمل چنان در شهرهای معدنی رایج شده است که نگهداری از کبوترها در این مناطق، غیرقانونی اعلام شده است و اگر پرندگان در معرض دید مأموران امنیتی شرکتها قرار بگیرند، به ضرب گلوله کشته میشوند.
متیو گاوین فرانک، در کتاب «پرواز قاچاقچیان الماس» که در اوایل سال ۲۰۲۱ منتشر شد، داستان خشونتها و مقاومتهای این قاچاقچیان و پرندگانشان را شرح میدهد. فرانک، صحنههای ناراحت کنندهای را از فرود ناخواسته کبوترها شرح میدهد؛ کبوترهایی که آن قدر بارشان سنگین است که توانایی بال زدن ندارند و از فرط خستگی بر سواحل فرود میآیند و تنها روستاییانی که میدانند محموله این بیچارگان چیست، به سمت آنها میدوند.
این فقط جدیدترین نمونه در فهرست طولانی بی اعتناییهایی است که به کبوتران در طول همکاریهای هزارساله شان با انسانها شده است. اینها همان موجوداتی هستند که در سختترین شرایط انسان، با رساندن پیامهای جنگ و صلح، جان بسیاری از آدمها را نجات داده اند، با این حال مطالعات درباره این موجودات بسیار محدود بوده است. ما هنوز دقیقا نمیدانیم که کبوترها حتی وقتی صدهامایل از خانه شان دور شده اند، چطور راه بازگشت را پیدا میکنند، اما میدانیم که آنها از باهوشترین حیوانات هستند.
آنها میتوانند ۲۶ حرف الفبا را تشخیص دهند و از معدود حیواناتی هستند که «آزمون آینه» را با شناخت بازتاب خود، با موفقیت پشت سر گذاشته اند. استقامت آنها افسانهای است. آنها در روز ۸۰۰ مایل را با سرعت بیش از ۶۰ مایل در ساعت پرواز میکنند. اگر از این کتاب هیچ چیز دیگری دریافت نکنید، دست کم خواهید فهمید که چه موجود حیرت انگیزی را از پیاده روها فراری میدهید و برای کثیف کردن اتومبیلتان، به آنها لعنت میفرستید.
منبع: نیویورک تایمز