به گزارش شهرآرانیوز؛ چهلسالگی عمر و دهسالگی حضور در عرصه تولید اسباب بازی را هم همزمان تجربه میکند. علی محمدزاده یکی از تولیدکنندههای اسباب بازی در مشهد است و بازیهای فکریای که در مجموعه تولیدی او با برند اندیشهسازان پویا تولید میشود، سرگرمی، آموزش و تقویت خلاقیت را برای کودکان و دیگر گروههای سنی دنبال میکند. راستش خودمان هم تصور نمیکردیم که چند پرسش به ظاهر سادهمان، با این حرفهای ناگفته از پشت پرده بازار اسباب بازی همراه شود؛ پاسخهایی که گاهی با خندههای تلخ او همراه میشود، مانند همان، چند باری که با تأکید میگوید: جیب ما را نزنند، حمایت نخواستیم!
ابتدا از ما میخواهد طوری حرفهایش را ننویسیم که به متولیان حوزه اسباب بازی بربخورد. بعد که فکر میکند، میبیند حمایتی ندیده که نگران ازدستدادنش باشد؛ بههمیندلیل صحبتهایش را «با هرطور خودتان صلاح میدانید» پایان میدهد؛ البته با امید رسیدن روزهای بهتر برای تولیدکنندهها و خریداران اسباب بازی؛ امیدی که اکنون برای تحققش نشانهای نمیبیند.
مسئولان در این سالها از حمایت تولیدکنندههای اسباب بازی گفتهاند و میگویند. چه حمایتهایی دریافت کردهاید؟
منظورتان از حمایت چیست؟
حمایتهای فکری و مالی. طرحی به شما پیشنهاد بدهند یا چیزی مثل تسهیلات.
نه از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نه شورای ملی اسباب بازی، نه انجمن تولیدکنندگان اسباب بازی و نه هیچکس دیگر، حمایتی ندیدیم. فقط اداره مالیات پیگیر است که چقدر فروش کردهایم تا مالیات بگیرد. نتیجه این رفتارها میشود تولیدکنندههایی که با برندهای مختلف تولید میکنند یا بدون ثبت برند کار میکنند. یک بار گفتند اگر از کمیته امداد نیرو بگیرید، تسهیلات میدهیم. نیرو گرفتیم و تسهیلاتی ندادند. یک هزارتومانی تسهیلات نگرفتهام. کد ملیام را میدهم استعلام بگیرید.
دو سال پیش اعلام شد قرار است شورای سیاستگذاری اسباب بازی در خراسان رضوی تشکیل شود و یکی از سیاستهایش، حمایت از ۱۶ تولیدکننده بومی بود. نتیجه چه شد؟
ادعا زیاد است. سالهای۹۶ و ۹۷ بود که یک بار به فرمانداری دعوت شدیم. آنجا گفتند شما تولیدکنندههای خراسان رضوی هستید، میخواهیم شما را حمایت کنیم. همهاش حرف بود، در حد اینکه چهار تا عکسی گرفته شود و ارتقا بگیرند، در حد یک میتینگ که آمار بدهند این تعداد تولیدکننده اسباب بازی در ایران داریم و سهم خراسان رضوی فلان است. به اجرا که میرسیم و بنده نوعی میخواهم فلان روبات را درست کنم با این جوابها مواجه میشوم: الان که تحریم هستیم، الان که بودجه نداریم و.... باید یک آدم بیکار داشته باشی که کفش آهنی بپوشد و بیفتد دنبال دریافت این حمایتها. فقط پاسکاری میکنند از این اتاق به آن اتاق و از این اداره به آن اداره.
تولید کننده در این مملکت مثل کشاورز است. سم بدهد، زیر آفتاب زحمت بکشد، محصولاتش را آفت و سرما بزند و درنهایت سود اصلی را دلال ببرد. وضع ما هم درست همین است. ما اسباب بازی تولید میکنیم و دلالها دارند سود اصلی را میبرند.
محصولات شما صادر میشود؟
آنهایی که ساختنی است، بله. به عراق، افغانستان و تاجیکستان؛ اما بهواسطه بنکدارها و شرکتهای پخش. سودی که ما میکنیم، از افزایش فروش است نه صادرات.
در جشنواره ملی اسباب بازی امسال حضور داشتید؟
بله، با حدود ۱۰تولید گوناگون.
فروش چطور بود؟
هنوز خرید آنلاین میان مردم ما فرهنگسازی نشده است. فرهنگ مردم یک طرف قضیه است، اینکه گاهی در خریدهای اینترنتی، طرف یک چیز سفارش میدهد و یک چیز دیگر دریافت میکند، سمت دیگر آن. اگر هم فروشی در جشنواره داشتیم، به نفع بنکدار محصولاتمان بوده است.
از تولید اسباب بازیهای اسلامی خبری دارید؟ قرار است اتفاق خاصی بیفتد؟
نه، کسی کاری نمیکند. اوایلی که حاجآقای رئیسی آمده بودند آستان قدس، جلسهای برگزار شد مبنیبر اینکه برای مراسم احیا و اعیاد و... که آستان برنامه دارد و به بچههای زوار هدیهای میدهد، این هدایا از تولیدکنندههای مشهدی باشد. گفتند طرح بدهید؛ طرح دادیم و پذیرفته نشد. نه طرح ما، بلکه طرحهای بومی قبول نشدند و تا جاییکه خبر دارم، جلسه به نتیجهای نرسید.
چرا خودتان مثل بقیه کارهایی که تولید میکنید و میفروشید، برای استفاده از طرحهای ملی و اسلامی پیشقدم نمیشوید؟
دیگران هم به ما میگویند به جای تولید باباسفنجی یا سگهای نگهبان و دیگر شخصیتهای خارجی، بیا از طرحهای ملی تولید کن؛ برای نمونه، کلاهقرمزی و پسرخاله. یک بار آمدیم «فامیل دور» را تولید کنیم، فردی از تهران آمد و گفت: این طرح ثبت شده است؛ ۱۰۰میلیون بدهید تا اجازه بدهیم از لوگو و طرح ما استفاده کنید. تقاضای پول میکرد، بدون اینکه حاضر به حمایت از تولید ما باشد.
بهطورکلی ما برای تولید هر اسباب بازی، بیش از ۲۰۰میلیونتومان هزینه اولیه داریم. اوضاع اقتصادی خراب را هم که میبینید. ۱۰۰میلیون تومان هم بدهیم به صاحبان طرح، میشود ۳۰۰میلیون تومان. هیچکس هم که ما را حمایت نمیکند. اگر اسباب بازی به بازار آمد و فروش نرفت چه؟ ناچارم کاری را تولید کنم که پولم برگردد. ۲۵نیروی کار بیمهشده دارم و ماهی ۶۰میلیونتومان حقوق میدهم. کارگر من نگاه نمیکند این اسباب بازی فروش رفت یا نرفت، کرونا هست یا نیست، دلار بالا رفت یا پایین آمد؛ او سر ماه حقوقش را میخواهد.
فعالان بازار میگویند با وجود پیشرفت تولیدکنندههای داخلی در تولید اسباببازیهای ثابت، در ساخت اسباب بازیهایی با قطعات الکترونیک، همچنان عقبماندگی داریم. چرا؟
ما فکر و ایدهاش را داریم. ابزار تولید نداریم. دوستانی داریم که کیت تولید میکنند؛ قطعاتش نیست، آیسی، موتور و آرمیچر نیست. به فرض که اینها را داشته باشیم، اتصالشان روبات میخواهد. روباتی که ابتدای سال۹۸ قیمتش بود ۵۰۰میلیون تومان، الان بهدلیل افزایش نرخ دلار، شده است ۲میلیارد تومان. چند تا اسباب بازی بفروشم تا ۲ میلیارد هزینه اولیه را تأمین کنم؟ تصور کنید با همین قطعات گران، اسباب بازی را هم تولید کنیم. برای ما ۱۰۰هزار تومان بشود، باید ۱۳۰هزار تومان بفروشیم تا هزینههایمان تأمین شود.
تا به دست مصرفکننده برسد، آنقدر دست به دست میشود که قیمتش به ۴۰۰هزار تومان هم میرسد. اسباب بازی کالای ضروری نیست. آدمها مسکن، غذا و لباسشان تأمین باشد و دلشان خوش، یاد اسباب بازی میافتند. الان برای خیلی از خانوادهها وضعیت این نیست. برای همین فروش ما نسبتبه سال ۹۶، به یکپنجم رسیده است و متأسفانه تولید خیلی از بازیها را کنار گذاشتهایم.
چرا برای کنارگذاشتن تولید اسباببازیهایی که با شرایط امروز مصرفکننده مناسب نیست، اظهار تأسف میکنید؟
چون منِ تولیدکننده ۳، ۴ میلیاردتومان قالب اسباب بازی را باید بگذارم روی گاری نمکی و به قیمت آهن قراضه، ۳۰۰، ۲۰۰میلیون تومان بفروشم. آنها را گذاشتیم کنار به امید روزی که قیمت مواد اولیه در پتروشیمی کاهش یابد و دوباره استفاده کنیم. اگر سال۹۶ با آن ۴، ۳ میلیارد، یک مِلک میخریدم الان پنجبرابر شده بود. همین است که کسی سراغ تولید نمیآید و همه شدهاند دلال دلار، بیتکوین و ....
همه مشکل شما در تأمین مواد اولیه به قطعات الکترونیک خلاصه میشود؟
نه. مواد تزریق پلاستیک هم هست. دو جور میتوانیم تهیه کنیم؛ یکی پتروشیمی ایران و دیگری هرات. همان هراتیها هم تولید داخل خودمان است که صادر شده است. اگر بخواهیم از داخل تهیه کنیم، مثلا کیلویی ۴۵هزار تومان میشود. اگر از نوع هراتی که با قاچاق به داخل کشورمان برگشته است، استفاده کنیم میشود ۴۰هزار تومان. اختلاف قیمت، در تناژ بالا، در حد چنددهمیلیون تومان است. اینها درد دارد.
با این حساب اینکه گفته میشود سهم تولیدکنندههای داخلی در بازار اسباب بازی افزایش پیدا کرده است، نه به خاطر حمایتی مختص تولیدکنندهها، بلکه بیشتر تابع ممنوعیت کالاهای غیرضروری است که اسباب بازی را هم شامل میشود. همچنین افزایش نرخ دلار که سود قاچاق را کم کرده؛ همینطور است؟
بله. قاچاقچی هم که دنبال سود است و شاید امروز برای او، قاچاق یک جعبه سیگار نفع بیشتری داشته باشد تا قاچاق اسباب بازی.