قطع ۶۵۰ فقره انشعاب غیر مجاز در طرقبه - شاندیز خراسان رضوی دل پردرد بازنشستگان تأمین‌اجتماعی از اجرای حداقل‌های قانونی | حداقل‌هایی که با هزینه‌های مسکن و درمان هم‌خوانی ندارد قیمت طلا و سکه در بازار امروز مشهد (یکم اردیبهشت ۱۴۰۳) بهار سرسبز به بورس بازگشت | جهش ۷۷ هزار واحدی شاخص کل (یکم اردیبهشت ۱۴۰۳) شبکه برق ایران، روسیه و آذربایجان به‌زودی به یکدیگر متصل می‌شود سازمان هواپیمایی: خرید جت‌های خصوصی برای عموم آزاد است حباب سکه در اولین روز اردیبهشت ماه چقدر است؟ (یکم اردیبهشت ۱۴۰۳) نخستین باشگاه کشاورزی شهری ایران در مشهد چهارساله شد عرضه اموال منقول در نخستین مزایده ۱۴۰۳ اموال تملیکی خراسان رضوی نمایشگاه گل و گیاه، اردیبهشت ماه در مشهد برگزار می‌شود افزایش ۳۲ درصدی صادرات خراسان رضوی طی سال گذشته نگاهی به وضعیت ردیف بودجه پروژه‌های آبی مشهد در سال ۱۴۰۳ | ۲۲۷ میلیارد تومان روی کاغذ قیمت طلا، دلار و سکه در بازار امروز شنبه (یکم اردیبهشت ۱۴۰۳) بنزین سوپر امروز در کدام جایگاه‌های مشهد توزیع می‌شود؟ (یکم اردیبهشت ۱۴۰۳) خانه در مشهد چند؟ | با کمتر از یک میلیارد تومان هم می‌توانید صاحب‌خانه شوید + جدول (یکم اردیبهشت ۱۴۰۳) آخرین گزارش از وضعیت بازار رهن مسکن در تهران (۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) حجم مبنای ۳ نماد فرابورسی از فردا (۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) برداشته می‌شود رشد صادرات نفت ایران به بالاترین حد خود در ۶ سال اخیر (۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) امضای استاندارد ایران جهانی شد توصیه‌های جدید جهادکشاورزی به گندمکاران علت افزایش عجیب قیمت طلا چیست؟ (۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) سهمیه بنزین اردیبهشت امشب شارژ می‌شود (۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) واردات ۸ تا ۱۰ هزار خودروی برقی به کشور تا ۳ ماه آینده (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) پلمب ۳ سالن زیبایی در مشهد (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) معاون وزیر صمت هرگونه افزایش قیمت کالاها بدون مجوز را غیرقانونی دانست
سرخط خبرها

روایتی از شلوغی بازار‌های مشهد در آستانه نوروز کرونایی

  • کد خبر: ۶۱۴۹۴
  • ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۳
روایتی از شلوغی بازار‌های مشهد در آستانه نوروز کرونایی
خرید اگرچه جزو روزمره‌های زندگی ماست، اما در برخی از مناسبات تقویمی رنگ و بوی دیگری می‌گیرد؛ از جمله روز‌های منتهی به نوروز باستانی که شلوغی بازار‌ها و مغازه‌ها را به‌دنبال دارد.
به گزارش شهرآرانیوز؛ خرید اگرچه جزو روزمره‌های زندگی ماست، اما در برخی از مناسبات تقویمی رنگ و بوی دیگری می‌گیرد؛ از جمله روز‌های منتهی به نوروز باستانی که شلوغی بازار‌ها و مغازه‌ها را به‌دنبال دارد. نکته اینجاست که این روز‌ها همچون سال گذشته با نحسی حضور ویروسی همراه است که هر تجمعی را تهدید می‌کند.
روز‌های آخر اسفند و حضور خریداران در بازار‌های مشهد بهانه‌ای شد تا به سراغ مردم برویم و ببینیم با نوروز کرونایی چه می‌کنند و وضعیت کلی رعایت پروتکل‌های بهداشتی چطور است؟ آنچه می‌خوانید مشاهده عینی خبرنگاران شهرآراست از سه بازار و محدوده شلوغ مشهد.

خیزکرونا در خرید‌های نوروزی

ساعت ۱۸:۴۳ دقیقه است و از خیابان‌های خلوتِ منتهی به مجتمع‌های تجاری «هفده‌شهریور» عبور می‌کنیم. شمارش معکوس برای پایان سالی از ابتدا تا انتها کرونایی، شروع شده است؛ با‌این‌حال باد سردی که پیوسته می‌وزد، خاطره شب‌های چله را زنده می‌کند. انگار که زمستان دارد ادای آدم‌های دقیقه نود را در‌می‌آورد؛ همان‌هایی که کارهایشان را می‌گذارند برای فرصت‌های آخر. خرید‌های دم عید هم یک نمونه‌اش، هرچند که بازار «حریر»، دست‌کم امشب، از این مشتری‌های دقیقه نودی ندارد.

جمعیت فروشنده‌های چشم‌انتظار به‌مراتب بیش از خریداران است. در سکوت حاکم، جای خالی کودکانی که مخاطب اصلی کالا‌های این بازار به شمار می‌روند، بیشتر به چشم می‌آید؛ عزیزدردانه‌های خانواده‌ها که پدر‌ها و مادر‌های ایرانی بر‌اساس قانونی نانوشته، تأمین نیازهایشان را بر نیاز‌های خود ارجح می‌دانند. از میان لبخند‌های ماسیده مانکن‌های طبقه همکف، فروشنده‌هایی که به قول خودشان مگس می‌پرانند و «بفرمایید داخل» گفتن‌هایشان عبور می‌کنیم و به طبقه +۱ می‌رویم. «تنزیلات»، «فروش فوق‌العاده» و عبارت‌هایی از این دست، در گوشه‌وکنار بازار و حتی روی پله‌ها نوشته شده است تا مشتری‌هایی را که نیستند، به خرید دعوت کند.
 
سوای نزدیک‌بودن این بازار‌ها به حرم مطهر و زائرانی که از شلوغی شهر پیداست که از راه رسیده‌اند، سوت‌وکوربودن بازار را به چه حسابی بگذاریم؟ به حساب مراعات‌های کرونایی، دید و بازدید‌هایی که درست نمی‌دانیم برقرار است یا تعطیل یا جیب‌هایی که تورم، خالی‌شان کرده است؟

زهرا که پای صندوق یکی از فروشگاه‌ها ایستاده است، گزینه دوم را تیک می‌زند و می‌گوید: اوضاع بازار، ربطی به مراعات کرونا ندارد. همین آدم‌هایی که در بازار می‌بینید، واقعا قصد خرید دارند، اما بعضی‌هایشان دست خالی برمی‌گردند، چون خرید برایشان سخت شده است. یک بلوز و شورت ساده بچگانه که نوروز پارسال ۶۵ هزار تومان قیمت داشت، امسال با همان کیفیت، قیمتش دوبرابر شده است.

فروشنده‌های دیگر هم کمابیش با نظر او موافق‌اند. مثل حسین که در مجتمع تجاری «آسمان»، لباس‌فروشی دارد. به جای خالی ماسک روی صورتش اشاره می‌کنیم و از چرایی آن می‌پرسیم. کاشف به عمل می‌آید که جزو مخالفان استفاده از ماسک است. می‌گوید قبلا کرونا گرفته است و شاید خبر‌های ضد‌و‌نقیض درباره ایمنی در‌برابر ابتلای مجدد آن، در بی‌خیالی کنونی اش تأثیر داشته است.

برای توضیح رفتارش از «نفسم می‌گیرد، اکسیژن خونم پایین می‌آید و سردرد می‌شوم» شروع می‌کند تا می‌رسد به استدلال‌هایی که مشابهش را از بدون ماسک‌ها زیاد می‌شنویم؛ «اگر ماسک، نخی باشد یک چیزی؛ غیر از آن اصلا خوب نیست.»

امثال حسین در این بازار نسبتا شلوغ، کم نیستند. کسانی که به عادت قدیم، خانوادگی برای خرید آمده‌اند، در طبقات مختلف بازار، میان فروشگاه‌های مختلف جابه‌جا می‌شوند و به کودکانشان اجازه می‌دهند خوراکی‌های تفننی بخورند. برخی فروشنده‌هایی که با ما هم‌کلام می‌شوند بر‌اساس تجربه‌شان می‌گویند که با وجود کرونا و هوایی که چندان دل‌انگیز نیست، بازارگردی، پرسیدن قیمت‌ها و برانداز‌کردن جنس‌ها همچنان از تفریح‌های مردم به شمار می‌رود!

برای پید‌اکردنشان کافی است به جمعیت پشت در آسانسورها، سوار بر پله‌های برقی و فروشنده‌ها و خریدارانی که در‌حال گپ‌زدن با هم هستند، نگاهی بیندازیم. همه مدلش را داریم؛ از بدون ماسک‌ها گرفته است تا ماسک دار‌های تزئینی که ماسکشان را تا روی لب‌ها و زیر چانه پایین آورده‌اند.

مریم یکی از کسانی است که ماسکش را زیر چانه گذاشته است برای روز مبادا. او که به همراه کودکش به بازار آمده است، خرید اصلی‌اش را انجام داده، اما جنس‌های خوش‌آب‌و‌رنگ بازار باعث شده است همچنان به دورزدن ادامه بدهد. نگران هیچ‌چیز به نظر نمی‌رسد. نه نزدیک‌شدن به ساعت‌۲۱ و آغاز محدودیت‌های تردد شبانه، نه فضای بسته بازار و نه فروشگاه شلوغی که برای خرید انتخاب کرده است. با آرامش، لباس‌ها را بررسی می‌کند و وقتی تعجب ما را از رعایت‌نشدن فاصله‌گذاری اجتماعی و پروتکل‌های بهداشتی می‌بیند، بی‌حوصله پاسخ می‌دهد: شما زیادی حساسید!


خرید با تدبیر کرونایی؟!

ساعت ۱۰ است که به راسته‌بازار مانتوی ایثار یکی بازار‌های بزرگ محله طلاب می‌رسیم؛ بازاری که بخش عمده مغازه‌های آن را پوشاک زنانه به خود اختصاص داده است. پیاده‌رو‌ها چندان شلوغ نیست. به‌دلیل نوع پوشاک عرضه‌شده داخل بازار، بخش عمده رهگذران این راسته‌بازار را خانم‌ها به خود اختصاص داده‌اند.
بعضی از مغازه‌ها با چیدن سفره‌های کوچک و نمادین هفت‌سین، حال‌و‌هوای عید نوروز را مهمان ویترین‌های فروشگاه‌های خود کرده‌اند.

بیشترین شلوغی مربوط به مغازه‌های شال و روسری و چند پاساژ مطرح مانتوست. در قسمت صندوق یکی از پاساژ‌های مانتو، محلول ضدعفونی گذاشته‌اند تا هرکدام از مشتریان که کار خریدش تمام شد با ضدعفونی‌کردن دست‌ها خیال خودش و همراهانش را از بابت کرونا آسوده کند.

یکی از پاساژ‌های چند‌طبقه مانتو هم برای جلوگیری از آلودگی لباس‌ها از چند فروشنده بهره گرفته است تا فروشنده‌ها در‌صورت تمایل به خرید، مانتوی مورد‌نظر را در اختیار خریدار قراردهند. سمانه یکی از بانوانی است که برای خرید همراه مادر و خواهرش آمده است. آن‌طور‌که می‌گوید، خرید نوروز امسالشان را به خرید یک مانتو محدود کرده‌اند. دلیلی که می‌آورد محدود‌بودن دید و بازدید‌های عید نوروز است. او می‌گوید: امسال نهایتا فقط روز اول به دیدن پدر و مادر خودم و خانواده همسرم می‌رویم. پارسال عید هم همین دو جا را رفتیم. به‌همین‌دلیل تصمیم گرفتم امسال فقط مانتو بخرم؛ البته اگر مانتویی با قیمت مناسب پیدا کنم (با خنده).
 
گم‌شدن کرونا پشت ذوق عید
بازار فردوسی مشهد از آن دست بازار‌هایی است که جای خود را در‌میان مشهدی‌ها باز کرده است، تا‌جایی‌که حالا یکی از گزینه‌های مشهدی‌ها برای خرید است. آفتاب درخشان می‌تابد، اما سوز‌وسرمای هوا فرصتی برای بیرون‌ماندن نمی‌گذارد. مردم بدون درنگ، خود را به داخل دو پاساژ فردوسی می‌رسانند. حضور زنان در راهرو‌های بازار فردوسی پررنگ است و مقابل هرچند مغازه چند زن ایستاده‌اند. البته فروشندگان معتقدند شلوغی این روز‌های بازار فردوسی با شلوغی و جمعیتی که دوسال قبل برای شب عید خرید می‌کردند خیلی فاصله دارد. یکی از فروشندگان لباس مردانه با یک جمله توصیفی، جمعیتی که برای شب عید خرید می‌کردند را با آهی این‌طور وصف می‌کند: دیگه گذشت اون زمون.

امیر یکی از فروشندگان کیف و کفش بازار فردوسی است. تعریفش از خرید‌های مردم برای شب عید‌۱۴۰۰ این‌گونه است: از پارسال بهتر است. پارسال این موقع‌ها کرونا تازه شیوع پیدا کرده بود و هیچ‌کس نمی‌دانست اوضاع چگونه است. من پارسال در بازار ابریشم قاسم‌آباد مغازه داشتم. تا مدتی بازار‌ها نیمه‌باز بودند. بعد هم که باز شدند تا یکی‌دوماه کسی جرئت بازار آمدن و خرید نداشت، اما الان و بعد از یک‌سال اوضاع فرق کرده است. او ادامه می‌دهد: انگاری ترس مردم ریخته است. مردم حق دارند. من هم تا خرداد، به‌خاطر اینکه بچه کوچک داریم به همسرم می‌گفتم هرچیزی که می‌خواهی و لازم داری بگو تا من بخرم. حتی روز‌های اول نان که می‌خریدم، نان داغ را دوباره گرم می‌کردیم تا کرونا از بین برود. اما این کرونا تمام نشد و باید زندگی کرد.
نقطه مشترک بازار شب عید میان خریداران و فروشندگان، ماسکی است که به صورت دارند.
به گفته یکی از فروشنده‌های لباس مردانه، این روز‌ها ماسک نیز به فهرست لوازم ضروری قبل از خروج خانه اضافه شده است.

او در ادامه به کم‌وکیف پروتکل‌های بهداشتی از اسفند پارسال تا امروز اشاره می‌کند. می‌گوید: پارسال نمی‌توانستم یک لحظه ماسک بزنم. آن‌قدر برای من سخت بود که فقط لحظه‌ای که مشتری می‌آمد، ماسک می‌زدم، اما الان نگاه کنید. هر روز که مغازه می‌آیم دوتا ماسک روی هم می‌زنم. این هم به‌خاطر آن است که تیرماه به کرونا مبتلا شدم. سه هفته نمی‌توانستم حتی راه بروم و مرگ را به چشم دیدم. الان شبیه آدم‌های ما‌رگزیده شدم و اگر روزی ماسک نزنم، نمی‌توانم سرکار بیایم.

ملیحه مادر دو دختر کوچک، نگین و نغمه، است. به قول خودش با تجهیزات کامل بهداشتی برای خرید به بازار آمده است؛ از ماسک‌های کودکانه طرح‌دار روی صورت دخترانش تا اسپری الکلی که مثل یک محافظ محکم میان دستانش نگه داشته است برای اینکه به گفته خودش هر‌چند دقیقه به دست دختر‌ها اسپری الکل بزند. او برای حضورش در بازار با این شرایط سخت دلیل دارد. می‌گوید: عید برای بچه‌ها یک‌جور دیگری است. دلخوشی بچه‌ها همین لباس و کفش نواست. من پارسال هیچ چیزی برای دخترانم نخریدم. اما امروز با خودم آن‌هارا آورده‌ام که حداقل بچه‌ها هم راهی بروند و لباس هم برایشان بخرم.

رونق بازار گل؛ با ماسک و بدون ماسک

حس واقعی لذت نوروز و آمدن بهار اینجاست. درحالی‌که یک‌سال گذشته بعضی افراد حتی برای عزیزترین کسان خود و در ضروری‌ترین موارد، از ترس انتقال کرونا، یک شاخه گل هم نخریدند، مشتری‌های «بازار فتح‌آباد» فارغ از هرنگرانی لابه‌لای طبق‌های گل، گلدان‌های طبیعی و مصنوعی، ردیف سبزه‌های سفره هفت‌سین و تنگ‌های ماهی می‌چرخند و خرید می‌کنند.

بازار گل را باید در روز تماشا کرد که زیبایی گل‌ها و درخشش ماهی قرمز زیر نور خورشید نمایان باشد. ساعت‌۹:۳۰ تا ۱۱:۳۰ شاید برای خیلی از کاسبی‌ها اول کار و دستلاف باشد، اما برای فروشندگان بازار گل، حضور مشتری طبیعی است. پارکینگ بازار تا یک‌سوم تکمیل است و مشتری‌ها بین آن‌همه شلوغی مقابل مغازه‌ها راه خود و جنس خود را پیدا می‌کنند. بعضی از فروشنده‌ها هنوز درحال نظافت جلو مغازه از ته‌مانده برف روز گذشته هستند.

گشتی بین مغازه‌ها و مشاهده آدم‌ها نشان می‌دهد بیشتر آنان درباره پروتکل‌ها دست‌کم گزینه ماسک را رعایت کرده‌اند. حدود ۱۰ درصد هم از خیر ماسک گذشته‌اند که باز بیشترشان از میان فروشندگان‌اند. یکی از آن‌ها که مردی بلندقامت است و پسربچه داخل مغازه «دایی مهدی» صدایش می‌کند، درباره اینکه چرا ماسک نمی‌زند با صدایی که دیگران هم بشنوند، می‌گوید: «ای خانم! من یه پام داخل مغازه است و یه پام بیرون. یه لحظه اینجا نشستم که ماسک بزنم؟ توی این هوای سرد باید پای آکواریوم ماهی باشم، دیگه ماسک‌زدنم چیه؟» هیچ‌جوری راضی نمی‌شود که حتی همان یک لحظه آمدنش به مغازه و کنار یک مشتری ایستادن هم می‌تواند انتقال‌دهنده ویروس باشد. راهش را می‌گیرد و می‌رود بیرون و جلو دیواری از انواع تُنگ شیشه‌ای می‌ایستد.

بعضی از فروشگاه‌ها هم اجناس فراوان‌تری دارند هم متنوع‌تر و همین باعث می‌شود مشتریان فراوان‌تری را که بیشترشان خانم‌ها هستند، جذب کنند. مشتریان، اما توجهی به فاصله‌گذاری اجتماعی ندارند. خودشان را از بین قفسه‌ها و تزئینات چیده‌شده وسط مغازه جابه‌جا می‌کنند و گاهی به هم می‌خورند. خانمی که در یک رفت و‌برگشت دوباره به دیگری برخورد کرد، تصور می‌کند این برخورد‌ها چندان خطرناک نیست. مژده ادامه می‌دهد: در‌های مغازه که باز است و ما هم ماسک داریم. فکر نمی‌کنم مشکلی پیش بیاید؛ برای من که تا حالا پیش نیامده است. امسال، چهارمین بار است که از بازار گل خرید می‌کنم.

محسن، فروشنده دیگری است که اجناس لوکس و ظروف پذیرایی می‌فروشد. هم فروشگاهش نسبت‌به دیگران خلوت‌تر است، هم به تعداد مشخصی مشتری، اجازه ورود به مغازه را می‌دهد؛ «همین تابستان خودم و خانواده‌ام کرونای سختی گرفتیم و تا چند ماه مغازه‌ام تعطیل بود. حالا به‌خاطر جبران آن‌همه ضرر مالی و اجاره مغازه مجبورم بیایم و خیلی از مشتری‌ها اصلا پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنند.»

بیشتر خرید‌های بازار گل را نمی‌توان ضدعفونی کرد. البته نشانی هم از ابزار ضدعفونی در هیچ‌جای بازار دیده نمی‌شود. تنها نشانه آن، دستگاهی است که کاربر پارکینگ کارت‌ها را داخل آن می‌گذارد. چند مغازه هم به گفته همسایه‌ها از ابتدای شیوع کرونا فروش حضوری را تعطیل کرده‌اند و مشتری‌ها را تلفنی و اینترنتی پاسخ می‌دهند. روزگار گل‌فروش‌ها با همه سختی و کسادی‌اش امسال هم در‌حال گذر است و امید این دسته از کاسبان به سال آینده است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->