روزهای پایانی سال ۱۳۹۹ را درحالی سپری میکنیم که هنوز سایه ترس و نگرانی از بیماری همهگیر کووید ۱۹ و گرانیهای طاقتفرسا و افسارگسیخته بر سر جامعه، کشور و شهر ما سنگینی میکند. بیکاری و بیعدالتی هم سالهاست تن و روح رنجور ملت ایران را آزار داده است. گره کار کجاست؟ آیا کشور ثروتمند و متنوع ما مانند دیگر کشورهای توسعهیافته یا درحالتوسعه راه برونرفتی از این همه تحریمهای ظالمانه، فشار اقتصادی و گرانی کالا و خدمات و کاهش ارزش پول ملی، در پیش دارد یا آن را میشناسد؟ آنها چه راهی رفته اند که ما نرفتهایم؟ تحقیقات فراوانی در باب رمز و راز توسعه کشورها، رفاه و آبادانی سرزمین و مردمان ساکنش خبر از این میدهد که مدیران و گردانندگان کشور باید قادر باشند منابع مادی و معنوی مملکتشان را شناسایی و برای ایجاد ارزش افزوده و تولید ثروت، رفاه و قدرت مشروع مردم خویش، آن را مدیریت کنند.
حلقه مفقوده و پنهانشده توسعه متوازن و پایدار در شیوه اداره بهتر کشور و شهرها، مدیریت منابع انسانی، سرمایهای، معنوی و فیزیکی است. این شیوه مدیریت نه در تقابل با دنیا و منافع دیگران، بلکه در تعامل بردبرد و چندجانبه با دیگر کشورها و ملتها راه پیشرفت، دموکراسی و رفاه را به سوی آینده بهتر و انسانیتر باز کرده است. امید است سال ۱۴۰۰ سال بازگشت به خواست اکثریت مردم، کاهش رنج و فشار اقتصادی شهروندان و اولویت پیداکردن منافع و امنیت ملی ایران نسبت به دیگر کشورها و مسائل بیرون از مرزها باشد.
سال ۱۴۰۰ میتواند سال بیم و امید در روزگار سخت و بیپناه مردم، سرزمین و کشور عزیز ما باشد. فرصتها و تهدیدها در محیط خارجی خود را بهوضوح نشان دادهاند. قوتها و ضعفها در محیط داخلی کاملا عیان و پیدا شدهاند. ماتریس سوآت (SWOT) راهبرد مناسبتر را به کارشناسان، دلسوزان و رؤسای کشور نشان میدهد و اگر عزم، برنامه و ارادهای نیرومند بر قبول و اجرای دقیق و پیوسته آن وجود نداشته باشد، چه بسا روزگار سخت و بیمناکتری در انتظار ما و مردم رنجدیده و صبور ایران باشد. چنین مباد انشاءا...
فرصتهای پیش روی شهر و کشور ما
بازگشت آمریکا و دولت بایدن به توافق بینالمللی برجام
اگر مسئولان عالی آمریکا و ایران نتوانند در میانه این تحول جهانی و منطقهای راهحلی عملی برای کاهش تنشها، تحریمها و بازگشت سرمایهگذاری و جریان تبادلات ارزی به ایران را چارهاندیشی کنند، خواسته یا ناخواسته این سالها و فرصتها نیز میگذرد و گرههای فروبسته روابط کشور عزیز ما با همسایگان و دنیای غرب و توسعهیافته همچنان بسته و پیچیدهتر خواهد شد و بالعکس، تعهد ۲ طرف به برجام فرصتی تاریخی را برای حل و فصل مناقشات ۲ کشور به نفع ۲ ملت آمریکا و ایران خلق خواهد کرد.
برگزاری انتخابات شوراهای ششم در بهار ۱۴۰۰
تجربه موفق و پیشبرنده شورای کلانشهرهای ایران در دوره پنجم و بهخصوص شهر مشهد اثبات میکند که شوراهای کارآمد و مردمی شوراهایی هستند که توأمان از متخصصان و مدیران شهری که دارای پایگاه اجتماعی گسترده و قوی نیز هستند، استفاده کردهاند. آنها میتوانند انرژی نهان جامعه و شهر را آزاد کنند و با افزایش سطح مشارکت شهروندان و سازندگان شهر در انتخابات و اداره شهرها زمینه افزایش احساس تعلق خاطر به شهر، پیشرفت و افزایش رفاه و خدماتشهری را بیشتر از گذشته فراهم کنند. هر عاملی که این ۲ متغیر تأثیرگذار را نادیده بگیرد، خواسته یا ناخواسته در درازمدت علیه خود و منافع شهر و مردم خود گام برداشته است.
برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم در بهار ۱۴۰۰
رئیسجمهور سال ۱۴۰۰ نیز باید شخصیتی کارآزموده، صادق و سرشار از دانش و تجربه مدیریتی داشته باشد و دارای قدرت شناخت روابط بینالملل و برآمده از یک انتخابات پرشور، رقابتی، سالم، امن، قانونمند و با مشارکت و رقابت حداکثری بین کاندیداهای معرفیشده از سوی احزاب و ۲ جریان اصلی کشور شامل اصلاحطلبان و اصولگرایان باشد. رئیسجمهور منتخب باید دارای رأی اکثریت جامعه و قوی باشد تا بتواند همه اقشار جامعه را نمایندگی کند و سازوکار برونرفت کشور ما را از طریق بهکارگیری متخصصان، دانشگاهیان و مدیران مجرب و امتحان پسداده از انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و بینالمللی فراهم کند. هر فرد و جریانی که راه مشارکت و رقابت سازنده و پیشبرنده را مسدود کند، نهتنها به کشور و مردم خویش خدمت نکرده است، بلکه در نگاه حاضران و آیندگان شائبه خیانت و ندانمکاری را تداعی خواهد کرد.
تهدیدهای پیش روی شهر و کشور ما
گشودهنشدن گره روابط ایران با غرب، اروپا و همسایگان
تجربه کشورها در قرن بیستم و ۲ دهه اخیر قرن بیستویکم نشان میدهد دولتهایی که از هنر دیپلماسی فعال بینالمللی، شهری و دوسویه و ارتباط متقابل با دیگر کشورها بهره نبردهاند، جریان و چرخه سرمایهگذاری، تولید، صادرات و اشتغال را که جهانی شده است، به ضرر و علیه منافع و امنیت خویش تبدیل کردهاند. این تهدید همچنان میتواند بر اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی کشور ما سایه افکند و موجبات انباشت مطالبات تحققنیافته و درنتیجه بروز آشوبها و اعتراضات گسترده را در شهرها و مرزها زمینهسازی کند و دامن بزند.
گسست نسلی، درک نامشترک و تضعیف روحیه عمومی مردم
با گذشت بیش از ۴۲ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نسلهای اول، دوم و سوم انقلاب گفتمانهای متفاوتی پیدا کردهاند. نسل جوان، زنان و مردان بیشماری ظهور کردهاند که تحقق آرمانهای اولیه انقلاب «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را موفق ارزیابی نمیکنند و درک نامشترک، گسست و فاصله معناداری بین نسلهای گذشته و حاضر اتفاق افتاده است. خطر رجعت به گذشته در بین بخشهای مختلف جامعه که حوادث، دلایل و علل بروز مردمیترین انقلاب اسلامی ایران را در ربع پایانی قرن بیستم به چشم خود ندیدهاند، همچنان وجود داشته و رو به گسترش است و این متغیر دخالتکننده و عامل تأثیرگذار میتواند به تضعیف و تخریب باورها و روحیه عمومی مردم ایران منجر شود.
تضعیف پایههای جمهوریت و تکرار تجربه شکستخورده یکپارچهسازی قدرت
شاید بتوان گفت بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی ایران ارائه مدل نظام جمهوری اسلامی باشد که سازگاری بین ارزشهای دموکراسی و جمهوریت با اسلامیت نظام است. جریانهای قدرت و ایدئولوژیک تلاش کردهاند که به رأی مردم اصالت داده نشود تا آنها بدون رأی اکثریت، مشروعیت خودساخته خویش را از آسمان دریافت و به حکوت اسلامی تبدیل کنند و این تهدید و خطر بالقوه وجود دارد که درنهایت به کنارزدن اسلامیت نظام نیز منتهی میشود و سکولاریزم را در جامعه مستقر خواهد کرد.
در ۸ سال دولت موسوم به مهر و عدالتورزی همه قوای کشور در دست یک جریان سیاسی قرار گرفت. خود و دیگران و اکثریت مردم ایران دیدند چگونه کشور بر اثر ماجراجویی و جهل مدیریت و دیپلماسی تا پرتگاه سقوط پیش رفت و اگر فرد یا جریانی دوباره تلاش کند که قدرت یکپارچه شود، خواسته یا ناخواسته نظام و کشور را در بنبست توسعهنیافتگی و مسیر بدون بازگشت قرار خواهد داد.
نقاط قوت جامعه و کشور ما و کانون تمرکز آن
منابع انسانی کارآمد و اثربخش تربیتشده در دانشگاهها، مراکز تحقیقات علمی، سازمانها، صنایع، خدمات الکترونیک و بازار کار و فعالیت از نقاط قوت کشور پهناور و متنوع ماست و سرمایهگذاری، میداندادن به آنها، سهیمکردن جوانان متعهد به پیشرفت ایران در مراکز قدرت و تصمیمگیری، میتواند آن را به سرمایه اجتماعی مستمر و پایدار تبدیل کند و ظرفیتسازی برای گرهگشایی از موانع رشد و توسعه و غلبه بر مسائل و مشکلات انباشتهشده از کارکردهای آن باشد. تحقیقات علمی و پژوهشی در کشورهای توسعهیافته و سازمانهای پیشرفته و موفق نشان میدهد درصورتیکه منابع انسانی، مادی و معنوی جامعه در محور توسعه سرزمین و جامعه قرار گیرد، جامعه و حکومت را قادر میسازد تا با چند برنامه هوشمند دیگر منابع را به کار گیرد و با مدیریت علمی و کاربردی بهرهوری و تولید کار، ثروت و رفاه را به ارمغان آورد.
وجود هزاران نهاد اجتماعی و مدنی، «انجیاو» ها، تشکلهای مردمنهاد، احزاب سیاسی و بهویژه برخورداری از نهاد عظیم شوراهای شهر و روستا از دیگر نقاط قوت نظام، جامعه و دولت محسوب میشود. پارلمانهای شهری بهترین ساختار و ظرفیت حاکمیت برای کوچکسازی دولت، برونسپاری و واگذاری امور به مردم و نمایندگان منتخب آنهاست. عضویت بیش از ۱۲۰ هزار نفر در شوراهای شهر و روستا گستردهترین نهاد اجتماعی و نظارت مردمی بر ۱۸۰۰ شهرداری در سراسر کشور را به وجود آورده است. هرگونه تلاش از سوی مجلس، دولت و شورای نگهبان برای کاهش اختیارات قانونی شوراها در وضع عوارض، تهیه و تأیید طرحهای جامع، تفصیلی و روستایی و نظایر آن باعث ازدسترفتن پایگاه اجتماعی، کاهش سطح مشارکت مردم و فاصلهگرفتن آنها از نظام و انقلاب اسلامی ایران خواهد بود.
تحول نسلی و جهش علمی در بین دانشآموزان و دانشجویان و انقلاب دیجیتالی و نانوتکنولوژیک، سلولهای بنیادی، علم پزشکی هستهای و بیمارستانی و نظایر آن که در جامعه و کشور ایران رخ داده است، بیانگر وجود قابلیتها و ظرفیتهای نسل، نخبگان و مغزهای فوقالعاده متخصص برای پیشرفت جامعه و کشور بوده و نقطه قوت و قابل اتکایی است. هرگونه تفکر و اقدامی که موجب فرار سرمایهها و مغزها شود، خواسته یا ناخواسته به چرخه توسعهنیافتگی کشور کمک میرساند.
نقاط ضعف جامعه و کشور ما و کانون تمرکز آن
وجود دستگاههای موازی فرهنگی، اقتصادی و ... باعث شده است ضمن تداخل در انجام وظایف، بخش زیادی از درآمد و بودجه کشور صرف هزینههای موازی، غیرضروری و اتلاف منابع شود. نهادهایی که فراتر از قانون در اجرا و سیاستگذاری دخالت میکنند، موجب خنثیشدن اثر یکدیگر، اسراف در هزینهها و بزرگشدن حجم نیروی انسانی دولت و نهادهای حاکمیتی خواهند شد.
خارجبودن دستکم ۵۰ درصد اقتصاد کشور از چرخه قانونی مالیاتدهی و نظارت دستگاههای حسابرسی و درنتیجه ایجاد انحصار و رانت که خود موجب تضعیف بخش خصوصی حرفهای و کاهش رقابت بین بنگاههای اقتصادی و بخش دولتی و خصوصی شده است.
بستهبودن سیکل چرخش قدرت نخبگان و نظارت استصوابی باعث نبود امکان ورود شایستگان و متخصصان به مراکز تصمیمگیری قوای سهگانه کشور شده است. نبود سیستم شایستهسالاری در عزل و نصب مدیران موجب ترویج تظاهر به ارزشهای دینی و سیاسی شده است و این خود موجب کاهش کارایی، اثربخشی و بهرهوری دستگاههای ادارهکننده کشور شده است.
از آنجا که مهمترین وظیفه و رسالت نظام و دولت محافظت از «جان، مال، آبرو و حریم خصوصی» افراد و شهروندان است، همه مسئولان عالی باید در تأمین سلامت جامعه پیشرفتهترین واکسنهای مبارزه با کرونا را از دنیای توسعهیافته تهیه یا تولید کنند و تضمین داده شود حداکثر تا پایان نیمه اول سال ۱۴۰۰ واکسیناسیون بهطور عمومی در سرتاسر کشور اجرا میشود. حق تعیین سرنوشت برای نسلهای جدید به رسمیت شناخته شود و راههای اعتراض مسالمتآمیز در جامعه و کشور باز باشد. عزم، برنامه و اراده مسئولان عالی و میانی بر اصلاح «ساختارها، رویکردها و رفتارها» در سخن و عمل مشهود و محسوس باشد. سال ۱۴۰۰ هم میتواند سال فرصت و امید مردم و حاکمیت و هم میتواند سال تهدید و بیم از آینده باشد.
بازگشت به خواست و مطالبات برحق و قانونی مردم، تقویت پارلمانهای شهری و شهرداریها، استفاده از ظرفیتهای خالی قانون اساسی مانند اصل همهپرسی و رفراندم، صلح و آشتی داخل مرزها و دنیای پیرامون و انعطاف در اجرای برجام و برگزاری انتخابات با مشارکت و رقابت حداکثری و وسعت نظر در تأیید صلاحیت شایستگان و دلسوزان شهرها و کشور که میتواند تحریمها و فشارهای اقتصادی مردم را کاهش دهد و موجبات تحقق آزادی بیان و پس از آن، رفاه، دموکراسی و پیشرفت جامعه و کشور را در سایه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهتر از گذشته فراهم آورد، انشاءا...