کاظم کلانتری | شهرآرانیوز - از زمان تولد گودزیلا Godzilla در سینما (۱۹۵۴) پادشاه هیولاها در بیش از ۳۲ فیلم، شهرها و ساختمانهای زیادی را نابود کرده و مردم زیادی را به وحشت انداخته است؛ اولین هیولای تاریخ سینمای ژاپن در کنار نقش تهدیدکنندهاش، در برخی از دنبالهها و بازسازیها، محافظ مردم در برابر هیولاهای دیگر (کینگکنگ، شاهگیدورا، مادرا، متاگودزیلا، مگالون، گیگا و ...) نیز بوده است. این موجود عجیب و اسرارآمیز که به برخی رخدادهای سیاسی و اجتماعی نیز گره خورده و به آنها ارجاع میدهد، تأثیر زیادی بر برخی ژانرهای سینمایی و فیلمسازهای مطرح گذاشته است.
اولین فیلم از سری فیلمهای «گودزیلا» و چند دنبالهای که تا سال ۱۹۷۵ (دوره اول سری فیلمهای «گودزیلا») بر این فیلم ساخته شد، ژانری را به وجود آورد که پرطرفدارترین ژانر سینمایی ژاپن لقب گرفت و این محبوبیت حتی به سینما و فرهنگ دیگر نقاط دنیا نیز راه یافت. «گودزیلا» حتی به فرهنگ ما ایرانیها نیز آمد و یکی از کلمات پرکاربرد ادبیات عامیانهمان شد. اما اگر بخواهیم به یکی از سینهچاکان و طرفداران پروپاقرص «گودزیلا» و ژانر «کایجو» (هیولای قدرتمند) اشاره کنیم، باید از گیرمو دل تورو نام ببریم؛ کارگردانی که علاقهاش به حیوانات و موجودات عجیب و غریب و اسرارآمیز را در بیشتر فیلمهایش نشان داده است؛ برای مثال در فیلم «شکل آب». موجود دوزیست این فیلم از دو وجه به سال ۱۹۵۴ میلادی مرتبط میشود؛ یکی به «گودزیلا» هیولای دوزیست و ویرانگر، و دیگری به جانور دوزیست، اما مهربان فیلم» موجودی از باتلاق سیاه «که دل تورو ایده اصلی «شکل آب» (Shape of water) را از آن گرفته است.
ایشیرو هوندا: Ishirō Honda (۷ می ۱۹۱۱ -۲۸ فوریه ۱۹۹۳) با همکاری ایجی تسوبورایا، استاد و مغز متفکر جلوههای ویژه سینمای ژاپن، شخصیتی را از داستان شیگرو کایاما به سینما آورد، که خیلی زود به یکی از شناختهشدهترین نمادهای فرهنگ ژاپن و یکی از مهیبترین هیولاهای تاریخ سینما تبدیل شد. اولین نسخه «گودزیلا» آنقدر محبوب و مشهور شد که دو سال بعد از آن، نسخه آمریکاییشده آن برای نمایش در قاره آمریکا ساخته شد. آمریکاییها بخش زیادی از خط داستان نسخه ژاپنی را نگه داشتند، اما درونمایههای سیاسی و تفاسیر اجتماعی آن را حذف کردند. درنتیجه ۳۰ دقیقه از فیلم با صحنههای جدید جایگزین شد. کمپانی «توهو» (Toho) بعد از ساخت اولین فیلم «گودزیلا» این شخصیت را در ۳۲ فیلم دیگر هم نمایش داد که کارگردان هشت مورد از آنها ایشیرو هوندا بود.
در طول تاریخ سینمای ژاپن معمولا اتفاقات اجتماعی و سیاسی این کشور در فیلمها نیز منعکس شده است. فیلم «گودزیلا» ارجاعات زیادی به بمباران هستهای هیروشیما و ناگازاکی (که ۱۰ سال قبل از ساخت فیلم انجام شده بود) و فعالیتهای اتمی آمریکا داشت. پادشاه هیولاها هم از آمیزش اشعات رادیواکتیو با یک موجود باستانی دایناسورمانند به وجود آمده است؛ موجودی نامیرا با قدرتهای ویژه. پوست این هیولا طوری است که انگار در تماس با تشعشات اتمی سوخته و نفس آتشین آن هم بسیار ویرانگر است.
فیلم «گودزیلا» همچنین به قایق ماهیگیری «Lucky Dragon» نیز ارجاع داشت. در ماه مارچ ۱۹۵۴ ماهیگیران قایقی در اقیانوس آرام در معرض تشعشات رادیواکتیو آزمایشات هستهای آمریکا قرار گرفتند و بعد از مدتی فوت کردند. در فیلم صحنههای زیادی وجود دارند که قایقی ماهیگیری بعد از نمایانشدن نوری، آتش میگیرد. با این حساب گودزیلای اولیه، استعارهای سینمایی بود از ایالات متحده آمریکا و همچنین کنایهای بود به سـلاحهای هستهای. درواقع این هیولا ترس بسیاری از ژاپنیها از حملات شیمیایی هیروشیما و ناگازاکی را نشان میداد. در اولین فیلم «گودزیلا»، علم کاربردی دوگانه داشت که هم با ابمب اتم باعث به وجودآمدن گودزیلا میشد و هم توکیو را از چنگ «گودزیا» نجات میداد. علاوه براین، «گودزیلا» در چندین اقتباسی که آمریکاییها از سری فیلمهای کمپانی «توهو» ساختند، شخصیتی محوری است. آخرین آنها، یعنی «گودزیلا دربرابر کونگ»، همین چند روز پیش اکران شد.
«اگر گودزیلا مثل یک دایناسور یا حیوانی دیگر میبود، با یک گلوله کشته میشد، اما اگر قدرت او مساوی با یک بمب اتم میبود، دیگر نمیشد در برابر او کاری کرد؛ بنابراین ویژگیهای یک بمب اتم را به گودزیلا دادم». این سخن هوندا، کاملا نشان میدهد که چرا نسخه اصیل «گودزیلا» نهتنها از مهمترین فیلمهای هیوالایی تاریخ سینما، بلکه یکی از ترسناکترین آنها نیز هست. خلق چنین فیلمی با این میزان از تأثیر و ارجاعات سیاسی و اجتماعی ممکن نمیشد، مگر اینکه کسی مثل هوندا روی صندلی کارگردانی فیلم نشسته باشد. علاوه بر معانی استعاری و جلوههای ویژه، عوامل دیگری هم دخیل بودند تا «گودزیلا» وحشتناکتر به نظر برسد. تمام صحنههایی که هیوالا در آن حضور داشت، به غیر از دو صحنه، در شب فیلمبرداری شد. زاویههای دوربین معمولا از پایین گرفته شدند تا عظمت «گودزیلا» بیشتر نشان داده شود.
شیگرو کایاما در داستانی که فیلم از آن اقتباس شده، «گودزیلا» را هیولایی تصویر کرده که با انگیزه رفع گرسنگی از دریا به ساحل میآید و با ارتش روبهرو میشود؛ اما هوندا تصمیمی هوشمندانه گرفت و «گودزیلا» را به هیولایی بیرحم و بیعاطفه که چیزی شبیه به بمب اتم است، تغییر داد. ایشیرو هوندا با خلق گودزیلا مسیر و چشمانداز داستانهای تخیلی، فانتزی سینمای ژاپن را که معمولا تحتتأثیر سینمای آمریکا بود تغییر داد.