محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ روزها و ماههای اول برای شنیدن هر خبری درباره کرونا، گوشها تیزتر میشدند و ذهنها حساس تر. حالا برای بدترین خبرها نه گوشها تیز میشوند و نه ذهنها حساس تر. گوشها پُر شده اند و سنگین برای شنیدن هر پیام و هر خط و نشانی که به رعایت اصول و محدودیتهای کرونایی میرسد.
هنوز نه کرونا مهار شده است و نه جامعه ما واکسینه شده اند، اما رعایت اصول و شیوه نامههای مقابله با کرونا روز به روز افت میکند و درمقابل محدودیتها و جرائم کرونایی نه تنها بازدارندگی ندارند، که به نوعی اعتراض اجتماعی هم تبدیل شده اند. دیگر نمیتوان مانند روزها و هفتههای نخست گسترش کرونا تصور کرد که زمان هرچه بگذرد، رعایت نکات بهداشتی بیشترمی شود.
کادر درمان خسته و کلافه اند و درمقابل، خیلی از افراد جامعه هر نوع محدودیت و جریمه وضع شده را زیر سؤال میبرند و از پذیرش آن فرار میکنند. عدهای به طرح محدودیت تردد شبانه و جریمه ۲۰۰ هزارتومانی آن به چشم اینکه دولت میخواهد درآمدزایی کند، نگاه میکنند. عدهای دیگر فاصله اجتماعی را زیر سؤال میبرند که چطور نشستن در فضای آزاد پارکها و بوستانها و اماکن عمومی ممنوع میشود، اما در فضای بسته مترو و اتوبوسها جمعیت شانه به شانه میایستند و مسئولان ممنوعیتی در این زمینه در نظر نمیگیرند.
برای اصناف برخوردها و جریمههای چهارمرحلهای وضع میکنند، اما این محدودیتها و جرائم با تناقضها و نبود نظارتها در اجرا، در نگاه مردم، تصمیمهای نادرست یا بیهوده تلقی میشود.
جریمههایی نظیر ۲۰۰ هزار تومان برای کتمان کرونا، ۵۰ هزار تومان برای نزدن ماسک، ۲۰ هزار تومان به ازای هر مسافر تاکسی که ماسک نداشته باشد و دیگر جرائم هم نه تنها جنبه بازدارندگی ندارد، در جایی دیگر به فراموشی سپرده شده و زیر پا گذاشته میشود.
در این میان سؤالی که مطرح میشود این است که آیا مهار کرونا فقط با ابزار جریمه و محدودیت امکان پذیر است؟ چرا جرائم و محدودیتها در جامعه ما بازدارنده نیستند؟ آیا برخوردهای به اصطلاح پلیسی در تعیین محدودیتها و جرائم سبب نگرش منفی و روی گردانی مردم شده است یا اینکه عوامل دیگری سبب شده اند این محدودیتها بازدارندگی نداشته باشند؟ بررسی این موضوع را از نگاه جامعه شناسی در گفتگو با دکتر حسین اکبری، پژوهشگر مسائل اجتماعی و استادیار دانشگاه فردوسی، دنبال میکنیم.
زخم کهنه شکاف بین مردم و دولت
تحلیل جامعه شناسی دکتر اکبری از بازدارنده نبودن جرائم و محدودیتهای کرونایی، ابتدا به موضوع شکاف بین مردم و دولت برمی گردد که به گفته این پژوهشگر اجتماعی با هر مسئلهای دهان باز میکند و درباره کرونا نیز با روی گردانی مردم از تصمیمهای دولتی نمایان شده است. نمونه آن طرح تردد خودروهاست که عدهای تصور میکنند با هدف درآمدزایی، پُر کردن جیب دولت و بودجه جمع کردن است، نه از سر دلسوزی و تدبیر برای سلامت مردم.
به گفته وی، مسئله بعدی، اعتماد مردم به تصمیمهای نهادهای اجرایی و دولتی است که در سطح پایینی قرار میگیرد. متأسفانه این کاهش اعتماد یا چاله بی اعتمادی از سوی سیاست مداران و سیاست گذاران در سالهای گذشته ترمیم نشده است و حالا به جایی رسیده ایم که حتی اگر تصمیمی به نفع مردم گرفته شود، باز هم عده زیادی نگاه منفی به آن دارند و تصور میکنند که سیاست مداران و سیاست گذاران فقط به نفع خودشان تصمیم سازی کرده اند، نه برای مردم عادی.
نقشی برای مردم در نظر نگرفته اند
«مردم باید بخشی از هنجارها باشند یا اینکه برای هنجارگذاریها یعنی در موضوع مقابله با کرونا، محدودیت گذاریها و تعیین جرائم، با تقاضای عمومی باشد.» این جمله را دکتر اکبری در تکمیل سخنانش از عوامل بازدارنده نبودن جرائم و محدودیتهای کرونایی میگوید و معتقد است: از آنجا که عمدتا تصمیمها در جامعه ما دستوری و از بالا به پایین است و برای مردم نقشی قائل نمیشوند، اجرای هیچ تصمیمی از سوی مردم با استقبال مواجه نمیشود؛ حتی در موارد بسیاری، این تصمیمها که خلق الساعه در برخی جلسات گرفته میشود، ضعفها و اشکالاتی دارد که هر فرد عادی میتواند آن را زیر سؤال ببرد. وقتی این نقدها به تصمیمهای حکومتی کنار هم قرار میگیرند، به جای همدلی در اجرا و پذیرش محدودیتهای وضع شده، با روی گردانی و اعتراض جمعی در جامعه هم مواجه میشویم.
به گفته وی، دانستن اطلاعات کامل و شفاف درباره وضعیت کرونا و آمارها و دادهها حق طبیعی مردم است، اما در خیلی از موارد درباره بیماری کرونا اطلاعات ازسوی مسئولان مرتبط اعلام نمیشود. هر قدر مردم به طور دقیق و شفاف در جریان امور باشند و به آمارها و وضعیت ارائه شده اعتماد کنند، به همان میزان از محدودیتهای کرونایی هم استقبال خواهند کرد.
ماهیت جرائم و محدودیتها هم نقص دارد
میگویند در تعطیلات به مسافرت شمال نروید و رفتوآمد پلاک غیربومی ۵۰۰ هزار تومان یا یک میلیون تومان در ورود و خروج به شهرهایی با وضعیت قرمز یا نارنجی جریمه دارد. بدیهی است کسی که با هزینههای فعلی حداقل چند میلیون تومان را باید برای یک مسافرت سه روزه شمال هزینه کند، جریمه ۵۰۰ هزار تومانی یا یک میلیون تومانی را هم به راحتی میپذیرد.
در واقع این نشان دهنده این است که علاوه بر کم اهمیت شمردن وضعیت کرونایی از سوی مردم، ماهیت تعیین جرائم و محدودیتها هم نقص دارد. در مقابل، برخی کشورها جرائم شدید و قوانین سخت گیرانهای دارند و خود مردم نیز در اجرای قوانین مشارکت میکنند. درواقع در یک سو دولت این کشورها با عملکردش مردم را به پذیرش تصمیمهای خود مجاب کرده است و مردم هم به آنها اعتماد دارند و در سویی دیگر، قوانین خیلی شدید و سخت گیرانه وضع کرده اند.
با این حال ما در کشور مان در هر دو سو مشکل داریم. هم در قانع شدن و اعتماد مردم به سیاست گذاران و هم در ماهیت قانون گذاری. برای مثال خوب است به جای یک میلیون تومان جریمه سفر به شمال، جرائم غیرمالی همانند سلب برخی امتیازات حقوق شهروندی را در نظر بگیرند. قطعا در چنین شرایطی اکثر افراد جامعه حاضر به زیر پا گذاشتن محدودیتها نخواهند بود. از طرفی میبینیم در تعیین جرائم و محدودیتهای کرونایی هر روز یک تصمیم گرفته میشود و مردم تناقضهای زیادی در این تصمیمها میبینند که این مسئله هم از بازدارندگی جرائم میکاهد.
جای خالی وضع مشوقها
جای خالی وضع مشوقها در کنار وضع جرائم و محدودیت ها، موضوع دیگری است که دکتر اکبری در تحلیل از بازدارنده نبودن جرائم کرونایی مطرح میکند. این جامعه شناس، یک طرفه بودن وضع قوانین را نقد میکند و میگوید: باید در کنار تعیین جرائم و محدودیتهای کرونایی، مشوقهایی را هم در نظر بگیرند تا افراد و اقشار مختلف، برای اجرای آن انگیزه داشته باشند. برای نمونه اگر برای گروهی از مشاغل و اصناف حکم تعطیلی میدهند، برای آن واحدهای صنفی که در راستای محدودیتهای کرونایی، طرح تعطیلی را اجرا کرده اند، مشوقهایی نظیر معافیت درصدی از مالیات درنظر بگیرند؛ تا هم سبب انگیزه واحدهای صنفی باشد و هم کمک حال این واحدها که برای همیشه زمین نخورند.
نگاه پلیسی و سلبی، کار را پیش نمیبرد
وقتی مردم میگویند دولت فقط برای پول، محدودیت رفتوآمد شبانه یا آمد وشد بین شهری گذاشته است، یعنی اینکه دولت در مدیریت کرونا و قانون گذاری برای مقابله با کرونا شکست خورده است. این جمله را دکتر اکبری در نقد نگاه صرفا سلبی و پلیسی در تعیین محدودیتها و جرائم کرونایی بیان میکند و بر این باور است که هیچ وقت به شکل انتظامی و پلیسی و در اصطلاح سلبی، نمیتوان مسئلهای را که به کل اجتماع ربط دارد، مدیریت کرد. باید سراغ سیستمی از محدودیتها و جرائم رفت که هدف در آن، منفعت عمومی جامعه باشد.
در شرایط کنونی، مردم باور ندارند که همه در یک کشتی نشسته ایم، اما باید تصمیم سازان و سیاست مداران طوری مدیریت کرونا و تعیین محدودیتها و جرائم را در نظر بگیریند که همه بپذیریم و باور کنیم که در یک کشتی نشسته ایم. یک نمونه ناقل هم میتواند کل جامعه را به خطر بیندازد. در واقع در موضوع کرونا سرنوشت یک جامعه در دست همه افراد آن است و باید این باور را دولت مردان تقویت کنند که در موضوع کرونا همه در یک کشتی نشسته ایم. از طرف دیگر باید نوع گفتمان را تقویت کنند که فرد محور نباشد و جامعه محور باشد.
در شرایط سختتر از جنگ هستیم
و اما در کنار نقدها و نظرهایی که دکتر اکبری از نگاه جامعه شناسی به رفتار مردم در برابر تعیین جرائم و محدودیتها دارد، مدیر پیشگیری و مبارزه با بیماریهای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، شرایط مهار کرونا و مقابله با آن را بدتر از وضعیت جنگ توصیف میکند و معتقد است که در این شرایط، کوچکترین رفتارها و کوچکترین واکنشها برای طرفین جنگ سرنوشت ساز است؛ لذا اگر قرار بر پیروزی است، باید مثل یک لشکر همدل به جنگ برویم، نه اینکه هر عضوی از لشکر با گروهی دیگر یکدل و همراه نباشند. در چنین شرایطی یا با شکست مواجه میشویم یا باید هزینههای جنگی طولانی و طاقت فرسا را بپذیریم.
دکتر محمدجعفر صادقی، با بیان این نکات، تأکید میکند: جریمهها و محدودیتهای کرونایی اگر در نگاه افراد جامعه این طور تلقی شود که برای سلامتی خودشان اثر دارد، آن را میپذیرند. باید این حساس سازی و فرهنگ سازی را ایجاد کرد که جریمه فقط ابزاری برای مهار بیماری است، نه درآمدزایی؛ زیرا اگر به خسارتهای کلی کرونا به بدنه جامعه نگاه کنیم، خیلی بیشتر از خسارتهای یک جنگ بوده است و همچنان خسارت میزند.
کرونا روی دوش همه به یک اندازه سنگینی کند
مدیر پیشگیری و مبارزه با بیماریهای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در تحلیل چرایی بازدارنده نبودن جرائم و محدودیتهای کرونایی، نقد دیگری را هم مطرح میکند که فقط متوجه جامعه نیست و شامل مسئولان مرتبط در همه دستگاههای اجرایی هم میشود. به گفته دکتر صادقی، کرونا روی دوش همه دستگاهها باید به یک اندازه سنگینی کند. فقط وظیفه بخش بهداشت و درمان نیست که برای مقابله با کرونا حساس سازی کند؛ هر دستگاهی در زمینه کاری خود و به اندازه توانش باید هم در حساس سازی جامعه و هم کمک به مهار کرونا کمک کند. اگر هر دستگاه و هر فرد به وظیفه خود عمل کند، نیازی به گذاشتن محدودیتهای مختلف و تعیین جرائم متفاوت نخواهد بود. اما وقتی کار میلنگد ناچار به ایجاد قوانین بازدارنده میشویم. به طور مثال اگر افراد از اجتماعات، دورهمیهای شبانه و دورهمیهای خانوادگی بپرهیزند، چرا باید طرح تردد گذاشته شود.
خستگی جامعه از کرونا و ضرورت بازسازی آموزشها
مردم خسته اند؛ چه کاسبی که هر از گاهی میشنود باید کرکره مغازه اش را بالا ندهد و چه کارگری که به دلیل تعطیلی واحدهای صنفی باید گوشه خانه بنشیند؛ نمونه اش هزاران کارگر واحدهای اقامتی، تفریحی و گردشگری که بیش از یک سال از بلاتکلیفی شغلی شان گذشت. اینها را دکتر صادقی قبول دارد و حتی این جمله را بر زبان میآورد که «ما کادر بهداشت و درمان هم به مردم حق میدهیم که خسته شوند، اما در نهایت سرنوشت همه ما یکی است. اگر قرار بر رهایی و نجات از کرونا باشد، همه باید احساس مسئولیت جمعی کنیم. ما هم قبول داریم مردم از انزوا و پرهیز از دورهمیهای خانوادگی خسته شده اند، اما این وظیفه دستگاههای فرهنگ ساز و آگاهی دهنده است که در این میان برای عبور از این وضعیت، آموزش به جامعه را بازسازی کنند. مردم نباید احساس کنند که کسی وضعیت آنها را نمیبیند و نمیفهمد.» وی در پایان به این توصیه بهداشت و سلامت هم تأکید میکند: مثلث طلایی را فراموش نکنیم. این مثلث، ماسک زدن، فاصله درست فیزیکی و شست وشوی صحیح دست هاست.