سمیرا منشادی | شهرآرانیوز؛ بنا بر رسم چند سال اخیر، المانهای استقبال از بهار همزمان با آغاز نوروز و نو شدن طبیعت مهمان شهرمان میشوند. شهروندان هم در این سالها چشم انتظار هستند تا ببیند که شهر در آستانه سال جدید چه تغییرهایی میکند تا برای خودشان تور المانگردی بگذارند و به عکس گرفتن مشغول شوند. شاهد حرفمان هم ترافیکهایی است که گاه برای گرفتن عکس یادگاری در کنار المانها ایجاد میشود. در دو سال گذشته که کرونا مهمان ناخواندهمان شده باز هم شهرداری المانهای نوروزیاش را برای تغییر روحیه و نشاطبخشی به شهروندان در آستانه بهار جانمایی کرده است. به سراغ هنرمندان و شهروندان رفتیم تا نظر آنها را درباره المانهای بهاری بدانیم.
زمان فراموش شده
«۱، ۲، ۳، ۴، ...، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ...ای بابا اشتباه شد بذار دوباره بشمُرم.» «بیخیال علیرضا، حوصله داریها یک ربعه ما رو اینجا نگه داشتی که ساعتها رو بشماری، هنوز نتونستی.» خم شدم به سمت پسر بچه و به او گفتم چرا داری اینها را میشماری، با تعجب نگاهم کرد و گفت «میخوام ببینم چند تا ساعته، شما میدونید چرا اینها رو اینجا گذاشتند؟ چرا عقربههاشون حرکت نمیکنه؟» مادرش لبخندی زد و گفت «بچهها کنجکاوند و یکسره سؤال میکنند. کاری نمیشه کرد. این المانها هم شده سرگرمی بچههای ما. با این کرونا که نمیشه جایی بریم برای همین بچهها را میآریم تا با دیدن اینها سرگرم بشند.»
آقای فقیهی آن طرف المان ساعت ایستاده است و نگاه میکند. هنگامی که با او گفتگو میکنیم میگوید: «در نگاه اول تصور کردم ساعت کشورهای مختلف است. اما تا چشمم به ساعت تحویل سال ۱۴۰۰ افتاد متوجه شدم زمان تحویل سالهای مختلف را نشان میدهد. جالب است ساعت تحویل سالهای قبل را بدانیم.»
زهرا قدوسی هم هنگامی که متوجه پیام المان میشود میگوید: «شاید برای بسیاری مانند من که اولینبار آن را میبینند متوجه نشوند،ای کاش مینوشتند ساعت تحویل سال».
صدیقه و خواهرش در ایستگاه اتوبوس کنار باغ ملی ایستادهاند. نظرشان را درباره المان میپرسیم. صدیقه میگوید: «کار جدیدی است. اولین باری که این را دیدیم به دنبال سال تحویل سال تولدم بودم. البته سال تحویل سالهای آینده را هم یادداشت کردم و برای خانوادهام خواندهام.»
به دنبال لحظههای مهمِ مشترک بودم
المان ساعت را حسامالدین جلیلی در شهر یزد ساخته است. این هنرمند جوان خلق کردن را دوست دارد به همین دلیل در رشته معماری داخلی فعالیت میکند. از جمله کارهای دیگر او میتوان به «شهر دوچرخهها» و «شش انسان» اشاره کرد. جلیلی درباره انتخاب المان ساعت توضیح میدهد: «هیچچیز مهمتر و باارزشتر از زمان نیست. اما توصیف آن سخت است. برای اینکه بتوانم ارزش و اهمیت زمان را نشان بدهم به دنبال لحظههایی بودم که در زندگی همه ما مهم و مشترک است. در آخر به این نتیجه رسیدم چه چیزی مهمتر و بهتر از لحظه سال تحویل، در نتیجه تصمیم گرفتم تحویل ۸۵ سال را با ساعت نشان بدهم. این ساعتها زمان تحویل سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۴۰۸ را نشان میدهند.
توجه به شاعرانِ شهر ادب
المان کتیبه سنگی در میدان بسیج برخی رهگذران را در مقابل خودش میخکوب کرده است. به سراغ یکی از عابرانی که در حال تماشای کتیبههاست میرویم. او برای انجام کاری اداری از تربت جام به مشهد آمده است. یعقوبی میگوید: «المانها برای من جذاب است، هر سال که به مشهد میآیم کارهای تازهای میبینم. متأسفانه در شهرستانها خبری از اینها نیست. گاهی المانهای قدیمی مشهد یا سایر شهرهای بزرگ را به شهرهای کوچکتر میآورند.»
پیچاقساز به همراه خانوادهاش از غرب کشور آمده است. او میگوید: المانها برای من و خانوادهام تازگی داشت. در شهر ما تعداد کمی المان وجود دارد و مانند مشهد تنوع ندارد. به نظرم شهرداری مشهد در این زمینه خوب کار کرده است. برخی از این المانها مانند همانهایی که در میدان سعدی نصب شدهاند نکاتی را به مخاطب آموزش میدهند و برخی از آنها هم فانتزی هستند.» حسنزاده از شهروندان مشهدی نیز از المانهای نصب شده در شهر میگوید: «الان که حال و هوای شهر بهدلیل کرونا شرایط خاص پیدا کرده است، مردم در خودرو مینشینند و از زیبایی المانها استفاده میکنند و لذت میبرند.»
راضیه صدیف خالق المان «مشاهیر» در میدان سعدی و کتیبههای میدان بسیج است. او فوق دیپلم نقاشی و لیسانس گرافیک دارد. صدیف ۱۰ سال قبل کارش را با خانه هنرمندان در حوزه نقاشی دیواری شروع کرده و در کارنامه کاریاش پنج اثر نقاشی دیواری و ۵۰ المان دارد که نشان از علاقه زیاد او به این کار است. از کارهای گذشتهاش میتوان به المان «روستا» تقاطع کلاهدوز، «شهر قصه» میدان جانباز، «سرو اسما الحسنا» میدان گوهرشاد، «مشاهیر» میدان سعدی و کارهای سنگی مانند «کتیبه» میدان بسیج اشاره کرد. علاوه بر نمایش هنرش در مشهد، در شهرهای دیگر مانند نمکآبرود، کیش و شیراز هم اثرهایی از او جانمایی شده است. هنگامی که با این هنرمند درباره المان مشاهیر صحبت میکنیم، میگوید: یکی از موضوعات فراخوان المانها مشاهیر بود. بیشتر شهروندان تعداد کمی از شاعران را میشناسند و شناختی از آنها ندارند. پیشنهاد دادم تا چهره شاعران را در میدان سعدی که مرتبط با این موضوع است نصب کنند و اشعار آنها را نیز در کنار چهرهشان بنویسند تا شهروندان تأملی به این افراد داشته باشند. صدیف درباره کتیبههای سنگی میدان بسیج هم توضیح میدهد: یکی از موضوعات فراخوان شاهنامه بود. خوشبختانه چند سالی است که بیشتر از گذشته به شاهنامه پرداخته شده و مجسمههای رستم و سهراب بیشتر در شهر دیده میشود. برای این اثرم از بلوکهای گچی استفاده کردم تا کار ماندگارتر ارائه کنم و فصلی نباشد.
المانهای اساطیری باید بیشتر شوند
شهروندان با المان نبرد رستم خوب ارتباط میگیرند. هنگامی که برای تهیه گزارش میرویم کم نیستند افرادی که در کنار این اثر ایستادهاند و میخواهند با آن عکس بگیرند. محمد کارمند یکی از ارگانهای دولتی است. او میگوید: شهرمان نیاز دارد تا در زمینه المانهای اساطیری تقویت شود. بهویژه برای نسل جدید که شناخت کمتری از شاهنامه و اساطیر دارد. البته بهاری که از کسبه خیابان مدرس است میگوید: این المانها خوب هستند، اما هزینههای زیادی برای ساخت و نگهداری آن صرف میشود و از سوی دیگر فصلی هستند. این هزینهها میتواند در زمینه اشتغال جوانان هزینه شود.
رضا براتی هنرمند قوچانی است که برای ساخت المان در شهرمان اقدام کرده است. او کار حرفهایش را از سال ۱۳۹۰ آغاز کرده و توانسته در سال ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ نمایشگاه انفرادی در زادگاهش و شهر مشهد برپا کند. در سالهای بعد در نمایشگاههای مجسمهسازی گروهی تهران نیز شرکت کرده است.
او درباره المان نبرد رستم که در فرهنگسرای بهشت جانمایی شده توضیح میدهد: در فراخوان تأکید بر شاهنامه بود. تعدادی مجسمه در این زمینه داشتم که عکس آنها را فرستادم و اثر رستم و دیو سپید انتخاب شد. مواد ساخت این اثر از فلز و لولههای مختلف تشکیل شده است. براتی میگوید: به نظرم شاهنامه داستانهای زیادی دارد و در این زمینه میتوان کارهای بسیار خوبی ارائه کرد.
برداشتهای متفاوت از المان رویش
اعظم استیری از آن دهه شصتیهای موفق است. ارشد تصویرسازی دارد و کارش را بهطور حرفهای از سال ۱۳۹۱ شروع کرده است. از کارهای او میتوان به المان زیارت از راه دور سال ۹۵، کودکی من سال ۹۵ و سفر تاریخی قزوین سال ۹۶ خانواده تخم مرغی در سال ۹۷ اشاره کرد.
کار او در طرح استقبال از بهار ۱۴۰۰ در نگاه بینندگان برداشتهای متفاوتی را ایجاد میکند و مکان نصبش در چهارراه گلستان در بین کتابها نیز به معنا و مفهوم آن افزوده است.
استیری میگوید: به طور کلی همیشه شناخت انسان و ویژگیهایش برایم جذاب بوده و هست. از سویی میخواستم در طرحم به تحول قرن و سال جدید هم اشاره کنم به همین دلیل به این ایده رسیدم. در این المان میخواستم به این مفهوم اشاره کنم که زن و مرد در جامعه حکم درختی را دارند که ریشه میدهند و جوانه میزنند. به عبارتی میخواستم با کمک از طبیعت نشان بدهم که انسانها هم میتوانند رویش و تحول دوباره داشته باشند. این هنرمند میافزاید: بازخوردهایی که هنگام نصب این المان از مردم داشتم هم برایم بسیار جالب بود. آنها برداشتهای متفاوت، اما نزدیک به ایدهام را داشتند.
بهشت گمشده برگرفته از نقوش اسلامی است
نگار مبارکزاده ۴۱ سال دارد و برای اولین سال است که از تهران برای ساخت المانهای استقبال از بهار اقدام کرده است. لیسانس مجسمهسازی دارد و عضو انجمن مجسمهسازان تهران است. او از طریق فراخوانی که در انجمن دیده با پروژه استقبال از بهار شهرمان آشنا شده است. برای طراحی و ساخت المان یک ماه زمان گذاشته است. او درباره اثرش توضیح میدهد: به طور کلی از نماد ابر در طراحیهایم زیاد استفاده میکنم. هنگامی که فراخوان را دیدم تصمیم گرفتم از این نماد برای رساندن مفهوم بهشت بهره بگیرم. بهشت گمشده شامل چند ابر است که بر روی دو ستون قرار گرفتهاند. رنگهای آبی، فیروزهای و سفید که در المانم استفاده کردهام از رنگهای معماری اسلامی و ایرانی الهام گرفته شده است. ابرها را سبک و به سمت بالا طراحی کردم که یادآور آسمان و بهشت باشد.
او درباره مکان قرارگرفتن اثرش که در میدان غدیر است میگوید: جانمایی کارها در مشهد بسیار دقیق و حساب شده انجام میشود. المانها در فضای جانمایی میشوند که آلودگی دیداری ندارند و خوب به چشم میآیند.
جانمایی المان مناسب نیست
میدان غدیر به سمت فرودگاه مکانی است که المان بهشت گمشده جانمایی شده است. محمد در حال آبیاری فضای سبز اطراف المان است. او میگوید: با دیدن المان یاد ابرهای بهاری و بارانهای بهار افتادم. راستش آن مفهومی را که شما میگویید متوجه نشدم. حیدری کارش پیک موتوری است به علت خراب شدن موتورش در حاشیه بولوار فرودگاه ایستاده است. او المان را از زمان نصب دیده و میگوید: به نظرم اینجا المان بهخوبی دیده نمیشود. زیرا شهروندان در حال عبور با خودروهایشان هستند و توقف نمیکنند. شاید هم اصلا آن را نمیبینند که بایستند. این شهروند ادامه میدهد: المان باید در مکانی جانمایی شود که شهروندان بتوانند بدون خطر با آن عکس یادگاری بگیرند. اما عبور از خیابان سبب میشود تا مردم کمتر تمایل پیدا کنند با این المان خاطرهسازی کنند.
کیفیت کارهای هر سال بهتر از سال قبل است
نفیسه خوشاندام ۳۱ ساله و کارشناسی گرافیک دارد. از ۱۱ سال قبل که دانشجو بوده کارش را در زمینه نقاشیهای دیواری شهری شروع کرده است. او از طریق فراخوانهای استقبال از بهار که هر ساله منتشر میشود به سمت طراحی المانهای نوروزی رفته است. خوشاندام درباره المان «جعبه موزیکال» که امسال مقابل سازمان پسماند جانمایی شده است توضیح میدهد: با همکاری بهاره قادری که او هم کارشناسی گرافیک دارد ایده این طرح را از سنت نوروز و بهارخوانی در گذشته الهام گرفتیم. سنتی که این روزها فراموش شده است. یک ماه برای طراحی این اثر زمان گذاشتیم تا به نتیجه نهایی رسیدیم. جعبه موزیکال صندوقچهای قدیمی است که دو نوازنده دهل و طبل از آن بیرون آمدهاند. کار را با ورق آهن ساختیم و روی آن رنگآمیزی شد.
او میافزاید: طراحی و جانمایی المانها در شهر مشهد بسیار ایده خوبی است. در حال حاضر بسیاری از شهرداری شهرهای دیگر هم این طراحی نوروزی را دارند که الهام گرفته از مشهد است. به عبارتی شهرمان پیشرو در این زمینه است و المانها برند مشهد هستند. این امر سبب شده تا کارها با رقابت و حساسیت بیشتری از سوی هنرمندان دنبال شود. او بیان میکند: همین امر سبب شده تا هر سال شاهد کارهایی با کیفیت بهتری باشیم. در چند سال اخیر در کنار المانها، طراحی گل هم اضافه شده است. به نظرم هماهنگی بسیار خوبی بین المانها و گلها وجود دارد که سبب بیشتردیده شدن المان میشود.
بهتر بود در کنار المان، توضیحی نوشته میشد
بانو طاهری منزلشان در خیابان صباست و هنگامی که به شهرستان میرفتند المان جعبه موزیکال را دیدهاند و در کنارش با خانواده عکس گرفتهاند. او درباره سنت نوروزخوانی میگوید: اطلاعی در این زمینه ندارم و نمیدانستم که این المان برگرفته از این سنت قدیمی است. مظلومی فروشنده لوازم یدکی خودرو است و درباره المان جعبه موزیکال میگوید: سنت نوروز و بهارخوانی را نمیدانستم، اما احساس کردم که باید طرحی از گرامافونهای قدیمی باشد. او ادامه میدهد: در هر حال این المان به نظرم نماد شادی است و آمدن بهار را نشان میدهد. بنازاده هم صحبتهای مظلومی را میگوید و تأکید میکند: بیشتر شهروندان از این موضوع اطلاعی ندارند، بهتر بود درباره این المان توضیحی در کنارش بود که متوجه میشدیم.
برخی شهروندان روی المانها یادگاری مینویسند!
عبدالصادق کوهی ۳۱ ساله با آنکه مشهدی است از چندی قبل برای زندگی به همراه خانواده به بجنورد نقل مکان کردهاند. او امسال از بجنورد به مشهد آمده تا المان «گل کوچک» را آماده کند. این هنرمند که کارشناسی گرافیک دارد از همان دوران نوجوانی المانهای نوروزی را دنبال کرده است. او میگوید: همواره به این فکر میکردم که خودم هم روزی یکی از این المانها برای شهرم طراحی کنم. بارها در کنار آثار دیگران ایستادهام و عکس یادگاری گرفتهام. حالا کارم در شهر جانمایی شده و دیگران با المانم عکس یادگاری میگیرند.
این هنرمند خوشذوق ادامه میدهد: همه پسربچهها در دوران نوجوانیشان گل کوچک بازی کردهاند. بهنوعی این المان برای پسرها یادآور دوران کودکی و نوجوانیشان است. کوهی بیان میکند: در نوروز به کنار المان میآمدم تا استقبال مردم را ببینم. خدا را شکر شهروندان هم با کارم ارتباط برقرار کرده بودند، اما متأسفانه برخی مراقب اثر نیستند و آن را خراب میکند و یادگاری روی آن مینویسند. المان این هنرمند مقابل میدان پرواز جانمایی شده است. هنگامی که برای تهیه گزارش رفتیم درکمال تعجب کوهی را دیدیم که با چرتکه در حال رنگ کردن اثرش است. در توضیح کارش برایمان توضیح میدهد: با آنکه خوشحال میشوم شهروندان با المانم عکس یادگاری میگیرند، اما برخی با نوشتن یا خراب کردن المان ناراحتم میکنند. به همین دلیل آمدهام روی این هنرمندی شهروندان رنگی بزنم تا دیگران هم بتوانند از آن استفاده کنند. صادقزاده که از رهگذران این بولوار و منزلش در شهرک عسکریه است هم به جمعمان اضافه میشود و میگوید: در طول نوروز شهروندان زیادی در کنار این المان ایستادند و عکس یادگاری گرفتند. توپ پلاستیکی را همه ما در دوران کودکیمان داشتهایم و با آن بازی کردهایم. این کار به نظرم برای همه ما یادآور روزهای کودکیمان است.