سعید روستایی و پیمان معادی در فهرست رای دهندگان اسکار هشدار وزیر فرهنگ درباره صداهای تفرقه‌افکنِ پس از جنگ چرا آهنگ «بوم، بوم، تل‌آویو»؛ در پاسخ حملات موشکی ایران به اسرائیل جهانی شد؟ + ویدئو نقدی بر وضعیت کنونی شعر آئینی | احساسات و گریه در شعر سوگ‌محور باید همراه محبت ولایت و شعور باشد برگزاری نشست انتقال تجربه با حضور عادل تبریزی در سینما هویزه مشهد شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۵ و ۶ تیر ۱۴۰۴) + شبکه و زمان پخش
سرخط خبرها

برای نخستین روز‌های ماه مبارک

  • کد خبر: ۶۴۱۶۹
  • ۲۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۰
برای نخستین روز‌های ماه مبارک
حبیبه جعفریان - نویسنده و روزنامه نگار
او را سال‌های سال با عطرش به خاطر می‌آوردم. البته درستش این است که... با این بو یاد حیاط مدرسه می‌افتادم که با وجود اینکه هیچ وقت در آن تنبیه یا توبیخ نشده بودم، دوستش نداشتم. شاید اصلا مدرسه را دوست نداشتم و معلم کلاس سوم دبستانم را که لاغر بود با صورتی سرد، متناسب و رنگ پریده و مانتو و شلوار سورمه‌ای تیره‌ای که از بس صاف و اتوکشیده بود، به آدم اضطراب می‌داد و بوی عطرش.
 
شاید «اضطراب» را من با آن عطر بود که شهود کردم؛ عطر کمی تند کمی شیرین کمی عبوسی که احساساتی را در من بیدار می‌کرد که اولین آن‌ها ترس بود. دلهره بود. شاید، چون معلمم همیشه یک طور بود؛ سرد، متناسب و رنگ پریده و با همه این طور بود؛ سرد، متناسب و رنگ پریده. هیچ وقت نشد به هیچ بهانه‌ای او را مهربان تر، گرم‌تر یا طور دیگرتر ببینیم و این نکته را انگار آن اتوی تیز لباسش و عطر منتشر تلخ و شیرینش هر روز به ما یادآوری می‌کرد.
 
یادم هست که دنیای بو‌ها و عطر‌ها را و اینکه می‌شود جهان را با استشمام آن‌ها دید و تجربه کرد، این گونه کشف کردم. بعد از آن بود که فهمیدم صبح ها، صبح‌های خیلی زود، وقتی هوا هنوز روشن نشده است، چرا ناگهان از خواب بیدار می‌شوم. بیدار می‌شدم، چون بویی به دماغم می‌خورد. بویی که بابا برای من، آن بود و از لابه لای اورکتش، جوراب هایش و بافته‌های پشمی ظریفی که بهشان می‌گفت پاتاوه و برای اینکه سرما اذیتش نکند هر روز صبح دور ساق پاهایش می‌پیچید، بیرون می‌تراوید.
 
بویی که ترکیبی بود از عطر وحشی چغندرقند (بابا کارگر کارخانه قند بود)، بوی تند خاک و گله (پاتاوه‌ها را مادر بابا برایش بافته بود و او همه جوانی اش را با آن ها، دنبال گوسفندهایش به صحرا رفته بود) و کمی گل محمدی (تن‌ها عطری که بابا به خودش می‌زد). آن بو را که می‌شنیدم، از خواب خوشی که غرقش بودم، هوشیار می‌شدم. می‌فهمیدم که شب دارد تمام می‌شود. می‌فهمیدم که بابا دارد می‌رود. برای من جدایی، این بود؛ ترکیبی از چغندرقند و صحرا و گل محمدی. هنوز هم هست. بعدها، همان طور که بزرگ‌تر شدم، بو‌ها رنگارنگ‌تر شدند و دنیا پیچیده تر. الان فهرست بلندبالایی دارم از بو‌هایی که زندگی مرا و آدم هایش و خوشی‌ها و حسرت هایش را ساخته اند، اما یکی شان هست که دلم می‌خواهد از آن هم اینجا بگویم.
 
عطر برنج تازه آستانه که کمی مانده به سحر ماه رمضان، کم کم داشت توی دیگ قد می‌کشید و با بخار گیج و اسیر آن که کشتی می‌گرفت، چنان عطری می‌پراکند که برای هوشیار شدن دیگر نیازی به نوازش‌های بابا یا زمزمه رادیوی ترانزیستوری آشپزخانه -که مامان از دو ساعت مانده به اذان بیخ گوشش یا بغل دستش می‌گذاشت و صدایش را کم می‌کرد تا چلو از کار دربیاید- نداشتی. من که نداشتم. من با عطر آن برنج‌ها که قد می‌کشیدند، بیدار می‌شدم. جهان برای من بو بود. عطر بود. روزه، عطر بود. ترس‌ها عطر بودند. آدم‌ها عطر بودند. عشق‌ها و غم‌ها و دلتنگی‌ها و اشیا عطر بودند. هنوز هم این طور است. فکر کنم به جز عطر فقط موسیقی بتواند چنین کاری بکند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->