بهتازگی فیلم کوتاهی منتشر شد از سخنان یکی از قضات دیوان عالی کشور در جلسه قضات برجسته کشور و خطاب به ریاست قوه که در توجه به تحولات جدید و ضرورت تغییر نگرش به قانونگذاری بود. وی با برشمردن فناوری و تغییرات جهان نتیجه میگرفت که قانونگذاری نیز باید خود را با این تحولات همسو کند. از سوی دیگر مجلس نیز در مصوبه اخیر خود موضوع غربالگری جنین را سختتر کرده است؛ کاری که بیهوده است، زیرا اگر جنینی که ناقص است سقط شود، مشکلی برای جمعیت نخواهد بود و پدر و مادر بهطور طبیعی بازهم فرزندآوری میکنند، در صورتی که اگر جنین ناقص متولد شود و کودکی معلول یا بیمار و... باشد، پدر و مادر را چنان درگیر خود میکند که از آوردن فرزند بعدی خودداری خواهند کرد.
همین نکته موجب شده است معاون پزشکی پزشکقانونی خراسانرضوی اظهار کند: «اجباری در سقط درمانی وجود ندارد و مادرانی که میخواهند جنین ناقصالخلقه خود را نگه دارند، میتوانند به بارداری ادامه دهند.» این اظهارنظر بهلحاظ حقوقی درست است و کسی پدر و مادر را مجبور به سقط جنین ناقص نخواهد کرد، اما اگر قرار باشد که خود را با تحولات جدید هماهنگ کنیم، شاید لازم باشد که چنین کاری نیز الزامی شود. برای توضیح موضوع به اتفاقی که در ایالات متحده رخ داده است، اشاره میکنم. این اتفاق بهنسبت نادر و برای ما عجیب است، اما درهرحال واجد نکات مهمی است.
حدود ۲ دهه پیش دختری از پدر و مادر خود شکایت و ادعای خسارت کرد. منطق او این بود که من زشت هستم و نمیتوانم در جامعه زندگی متعارفی داشته باشم. او معتقد بود که زشتی او پیامد ازدواج ۲ نفری است که آنان هم بسیار زشت هستند و با لحاظ علمی میتوانستند بفهمند که فرزندشان نیز زشت خواهد شد و این وضعیت زندگی مرا سخت کرده است. جزئیات بیشتر این ادعا را بهخاطر ندارم؛ این کلیت آن بود. شاید در ابتدا شکایت دختر عجیب و حتی غیراخلاقی تصور شود، بهویژه با فرهنگ ما که مطلقا سازگاری ندارد، اما اگر قدری دقت کنیم و همدلانه برخورد کنیم، ممکن است نگاهمان تعدیل شود.
فرزندآوری در دنیای قدیم یک رفتار طبیعی بود، نه امکان قطعی برای پیشگیری وجود داشت و نه دانشی برای شناخت جنین یا سقط امن. فرزندان نیز توقعی نداشتند. درحالیکه امروز ماجرا فرق کرده است. باید به این پرسش پاسخ داد که پدر و مادر آیا حق دارند که کودک معلولی را به دنیا آورند که او جز زجر و ناراحتی از زندگی چیز دیگری را تجربه نکند؟ موضوع فقط او نیست؛ امکانات و هزینههایی نیز هست که جامعه هم باید برای او تقبل کند.
اگر کودک یا جوان یا بزرگ سالی در طول زندگی معلول شد، مشکلی نیست، باید او را تأمین کرد، ولی اگر در مرحله جنین چنین وضعیتی اثبات شود، آیا پدر و مادر حق دارند که او را انسان کاملی بدانند و او را سقط نکنند و به دنیا آورند؟ آیا پدر و مادر حق دارند بدون آزمایش ژنتیک و... باهم ازدواج کنند؟ به نظر میرسد که حق دارند و درعین حال حق ندارند فرزندی بیاورند که دچار مشکلات بیماری و ژنتیکی باشد. درهرحال، این نکته در حد طرح بحث و توجه به اثرات فناوری و علم بر مسئولیت ما در همه امور ازجمله فرزندآوری ضروری است. مسائل دنیای جدید را با پیش فرضهای دنیای قدیم نمیتوان حل کرد.