امیری | شهرآرانیوز، در این خبر که بهنقل از الجزیره منتشر شده بود، موضوع حضور بازیگران و هنرمندان عرب در برنامههای گفتوگومحور مطرح شده بود. این هنرمندان و چهرههای معروف همان کسانی هستند که با گرفتن دستمزدهای سنگین حاضر میشوند بخشهای کاملا خصوصی زندگی خود را بیان کنند.
در یکی از این برنامهها که از تلویزیون مصر در ماه مبارک رمضان پخش میشود، إیناس الدغیدی، مجری مصری، میزبان یک مجری زن و همسر سابقش شده است و تمام مسائل و مشکلات زناشویی آنان از آغاز عشق و ازدواج تا پایان زندگی مشترک و ضربوشتم مجری زن بهوسیله شوهرش و درنهایت طلاقشان را برای مردم روایت کرده است.
یک روزنامهنگار و منتقد عربزبان در واکنش به این برنامه گفته بود که تنها هدف این برنامهها در مرکز توجه قرارگرفتن و دیدهشدن در فضای مجازی است. هنرمندان در پایان این برنامهها یا ظالم شناخته میشوند یا مظلوم، اما فقط سازندگان برنامهها هستند که از این رسواییها سود میبرند.
چنین موضوعی در کشور ما نیز بهشکلی دیگر کاملا ملموس است. البته نه به این شدت که یک سلیبریتی بنشیند و خصوصیترین بخشهای زندگیاش را جلو دوربین بیان کند، اما در بسیاری از این برنامهها، مجریان برنامه معمولا سؤالاتی مطرح میکنند که بخشی از ذهن مخاطب را قلقلک میدهد که تا آخر برنامه بنشیند تا شاید چیز بیشتری از زندگی خصوصی آن فرد معروف دستگیرش شود.
شاید همین حالا در گوش شما هم صدای مهران مدیری، مجری برنامه «دورهمی»، زنگ بخورد که از میهمانانش میپرسد «تا حالا عاشق شدهای؟» حالا نه اینکه این سؤال بد باشد، اما سؤالاتی از این دست در این برنامهها زیادند و و بعید نیست میهمان برنامه به مبلغی که قرار است از آن برنامه دریافت کند، فکر کند و راضی شود تکهای از زندگی خصوصی خود را از حریم شخصیاش جدا و جلو دوربین بیان کند که باعث شود جنبههای خصوصی زندگیاش جذابتر از جنبههای عمومی و هنری آنها شود.
«خندوانه»، «دورهمی»، «حالا خورشید» و... ازجمله برنامههایی هستند که با تکیه بر حضور یک چهره معروف اجرا میشود. این چهرهها برای حضور در برنامه مبالغ زیادی دریافت میکنند. در گزارشی که دراینباره تهیه و در فضای مجازی منتشر شده است، مبلغ دریافتی هر یک از بازیگران بیان شده است. برای مثال بیان شده است که مهران غفوریان برای حضور در یک برنامه تلویزیونی ۵ سکه دریافت میکند، علی صادقی با کمتر از ۸ سکه در برنامهای حاضر نمیشود، محمدرضا فروتن دستکم ۸ میلیون تومان میگیرد و... .
خیلی طبیعی است که سازندگان برنامهها با قبول پرداخت چنین مبالغی، محتوای جذابتری از میهمانشان طلب کنند تا برای مخاطبان بیان شود. حالا این محتوا هرچه خصوصیتر باشد، برای مخاطبان جذابتر است.
البته این به این معنا نیست که در برنامههای تلویزیونی ما بازیگران یا دیگر چهرههای معروف، مانند بسیاری از برنامههای گفتوگومحور در دنیا خصوصیترین مسائل زندگی خود را بیان میکنند، اما درست به این معناست که بهتدریج قبح این مسئله در برنامههای تلویزیونی ما درحال ریختن است و انتظار مخاطب از دریافت اطلاعات خصوصیتر میهمانان این برنامهها فراتر میرود.
این به آن معناست که جنبه هنری زندگی هنرمند جذابیت خود را برای مخاطب از دست میدهد و جنبههای خصوصی زندگی او که هیچ ارتباطی با هنرش ندارد، برای مخاطب جذاب میشود.
از سوی دیگر این ولع دانستن مسائل خصوصی چهرههای معروف برای مخاطب، بهحدی شده است که تهیهکنندگان و سازندگان برنامههای تلویزیونی را از هر ایده جدیدی دور کرده و بهجایی رسانده است که بدون فکرکردن به برنامه و ساختاری جدید، در پیروی از همان برنامههای گفتوگومحور قدیمی شبکههای تلویزیونی دنیا، پای چهرههای معروف را با مبالغ هنگفت به برنامه خود باز کنند.
در حقیقت هنرمندان و چهرههای معروف با قبول پول حاضر میشوند بخشهایی از زندگی خصوصی خود را بفروشند، زیرا میدانند دیگر بخشهای عمومی و هنری زندگیشان جذابیت چندانی برای مخاطب ندارد. سازندگان این برنامهها نیز سود خوبی از این معامله میگیرند، زیرا درنهایت به دیدهشدنشان منجر میشود.
اما این فقط یک بخش ماجراست؛ بخش مهمتر در فضای مجازی در جریان است. در آنجاست که هنرمندان چهرههای معروف چوب حراج به زندگی خصوصی خود میزنند و دراینزمینه از یکدیگر نیز سبقت میگیرند.
صحبت از آن دسته چهرههای معروفی است که گویی چوب حراج به زندگی خصوصی خود زدهاند تا در نبود پروژههای کاری یا نداشتن پیشنهادهای کاری از یادها نروند!
این چهرهها با آگاهی کامل از اینکه الان صحبتکردن از فلان فیلم یا اثر هنری که در آن نقش داشتهاند، جذابیت زیادی برای مخاطب ندارد، سعی میکنند خودشان را در این فضای عریان از تکوتا نیندازند و با نمایش جنبههای خصوصی زندگی خود، هرازگاهی تلنگری به مخاطب بزنند و خودشان را در یاد او زنده نگه دارند.
همین الان صفحه اینستاگرام بازیگرانی مانند بهاره رهنما به آلبوم عکس خانوادگی تبدیل شده است، پرستو صالحی از برند لوازم آرایشیاش صحبت میکند و بهنوش بختیاری از اعضای خانوادهاش حرف میزند و... .
سؤالی که در اینجا پیش میآید، این است که چرا هنرمندان سرشناس چنین دستاویزهایی برای دیدهشدن خود ندارند؟ چرا آنها ترجیح میدهند یا در کنار نمایشدادن جنبه هنری کار خود دیده شوند یا اینکه از یادها بروند؟ چرا نیکی کریمیها و هدیهتهرانیها و... برای دیدهشدن دستوپا نمیزنند؟
در اینجا شاید بد نباشد به انتشار ویدئوی نوید محمدزاده در هفتههای گذشته هم اشارهای بشود. پست نوید محمدزاده و تبریک او بهمناسبت تولد فرشته حسینی و انتشار ویدئویی که نشان از یک رابطه خصوصی دارد، هیچچیز از تواناییهای این ۲ بازیگر کم نمیکند؛ اما یک تلنگر بزرگ است به جامعهای که سلبریتیهایش در عطش دیدهشدن حاضرند هر ناگفتهای را بیان کنند.
این پست بهنظر بسیاری از مخاطبان دلنشین آمد و خیلیها به آنها تبریک گفتند، اما لرزهای بود تا همان دیوار نیمهفروریخته قبح بیان مسائل خصوصی برای عدهای نیز فرو بریزد که همیشه شور هر چیزی را در میآورند و بدون توجه به پیامدهای کارشان، و فقط با هدف دیدهشدن، حاضرند نهتنها تکهای از زندگی خصوصی خود را بفروشند، بلکه از فروش اسرار دیگران نیز ابایی ندارند.
فضای مجازی برای این دسته از سلبریتیهای تشنه دیدهشدن، هم دستمزد مالی دارد، دستمزد انتشار آگهی، هم فرصتی به آنها میدهد برای «ازیادنرفتن» و گویی این چهرهها از یاد بردهاند که برای بهدستآوردن چنین «دیدهشدنی» باید تندیس حرفهای خود را خرد کنند.
بیشتر بخوانید:
ماجرای آشنایی و ازدواج پیمان قاسمخانی و میترا ابراهیمی + عکس