یوسف بینا | شهرآرانیوز - بیستم مهر در تقویم ایران بهنام «روز ملی بزرگداشت حافظ شیرازی» ثبت شده است. خواجه شمسالدین محمد شیرازی معروف به «حافظ» و «لسانالغیب» بزرگترین و مشهورترین شاعر ایرانی است که در قرن هشتم هجریقمری میزیسته است و دیوان اشعار او شامل حدود ۵۰۰ غزل فارسی و مقدار کمی اشعار پراکنده دیگر است. هیچ شاعری بهاندازه حافظ در ایران و نیز در میان فارسیزبانهای جهان شهرت و محبوبیت ندارد. مردم ایران قرنهاست دیوان شعر حافظ را با احترام نگهداری میکرده، برای آن نوعی تقدس قائل بوده و با آن فال میگرفتهاند. حافظ در میان جهانیان نیز شهرت دارد و شاعران و فیلسوفان بزرگی همچون گوته و نیچه او را در شعرها و رسالههای خویش ستودهاند. شعر حافظ عصاره همه فضیلتهای فرهنگی و ادبی ایران به شیواترین و زیباترین بیان شعری است و شاید همین نکته یعنی ژرفای فرهنگی شعر حافظ که با هیچ شاعر دیگری قابل قیاس نیست، دلیل جاودانگی اوست. کافی است تنها غزلی از غزلهای خواجه شیراز را مطالعه کنیم؛ خواهیم دید که همان یک غزل کوتاه دریایی از عشق و عقل و عرفان و انواعی از دغدغههای اجتماعی و سیاسی و انسانی را در خود گنجانده و بهزیباترین شکل ممکن عرضه کرده است.
محمدرضا شفیعیکدکنی در کتاب «موسیقی شعر» و در فصلی که با عنوان «این کیمیای هستی» به بررسی موسیقی شعر حافظ پرداخته، چنین نوشته است: «حافظ آینه تمامنمای نیازهای هنری و روحانی انسان و انسانیت است... هدف او چیزی جز خلاقیت هنری نیست و هدف خلاقیت هنری نیز چیزی نیست جز ساختن آینه برای روان انسان در طول تاریخ؛ زلالترین آینهای که هر کس تصویر خویش را در آن تماشا کند.»
استاد درباره موسیقی شعر حافظ نیز بیان کرده است: «تصور من بر آن است که در شعر فارسی، هیچ شاعری بهاندازه حافظ بر اسرار موسیقی شعر و روابط آوایی کلمات وقوف نیافته است. بیگمان بخش عظیمی از این آگاهی به غریزه و نبوغ هنری او بازمیگردد و بخشی از آن نیز نتیجه دو امتیازی است که وی در زندگی داشته است؛ نخست حافظ قرآن بودن که از لوازم آن شناخت کامل آواشناسی و علم تجوید بوده است و تأمل در اسرار بلاغت قرآن... و دیگر موسیقیدانی و خوشآوازی او که پیوسته در شعر خویش بدان اشارت میکند.»
شفیعیکدکنی تصریح کرده است: «شیفتگی حافظ نسبت به موسیقی کلمات و وقوفی که بر اسرار حروف بهلحاظ موسیقایی حاصل کرده است در طول تکامل هنری وی پیوسته در گسترش بوده است و چنین بهنظر میرسد که بتوان نام آن را اصالت موسیقی در شعر نامید، یعنی هر کدام از عناصر و عوامل هنری که رویاروی موسیقی شعر قرار میگیرند باید جای خود را به موسیقی بدهند... اصالت موسیقی نمایشگر اوج کمال هنری اوست.»
نهتنها ارزش موسیقایی کلمات در شعر حافظ منحصربهفرد و بیمانند است، بلکه چنانکه اشاره شد، حافظ خود یک موسیقیدان و آوازخوان خوشصدا بوده و ظرایف علم موسیقی و جوانب این هنر متعالی را بهخوبی میدانسته است: «ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم میگفت/ غلام حافظ خوشلهجه خوشآوازم!» حافظ در سراسر اشعار خویش بارها و بارها اصطلاحات تخصصی موسیقی ایرانی از جمله «پرده»، «دستان»، «نغمه»، «نوا»، «قول»، «غزل»، «مقام»، «راه»، «بم»، «زیر»، «اصفهان»، «عراق» و... را بهکار برده و نیز نام سازهایی همچون «دف»، «چنگ»، «رباب»، «عود»، «نای»، «طبل»، «کرنا» و... را نیز در جاهایی از اشعارش آورده است و بهگفته برخی پژوهشگران حوزه موسیقی و ادبیات که این موضوع را در شعر حافظ بررسی کردهاند بیش از ۷۰ واژه و اصطلاح تخصصی حوزه موسیقی در غزل حافظ آمده است.
در کنار ارزشهای فرهنگی و ادبی شعر حافظ که اقیانوسی بیکرانه است، ظرفیتهای موسیقایی شعر او باعث شده است شاعری باشد که خوانندگان و آهنگسازان بزرگ موسیقی ایرانی در انتخاب شعر برای آوازخوانی یا تصنیفسازی، نخست به دیوان اشعار او مراجعه کنند و بیتها و غزلهایی را برای آواز یا تصنیف برگزینند؛ چنانکه بارها با گوش جان شنیدهایم که استادانی همچون اقبال آذر، غلامحسین بنان، تاج اصفهانی، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و دیگر بزرگان عرصه آواز ایرانی غزلهای حافظ را در قالب قطعات آوازی یا تصنیف خواندهاند.