جزئیات حمله تروریستی به ساختمان بنیاد مسکن چابهار کاهش وزن آسان با مصرف ۷ ماده غذایی چربی‌سوز واکنش کاربران فضای مجازی به کارزار سربازی دختران + عکس معاون آموزشی وزارت بهداشت: کیفیت آموزش پزشکی با توجه به ازدحام دانشجو، کمبود تجهیزات و استاد، نگران‌کننده است چرا اجرای متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان تأمین‌اجتماعی به تأخیر افتاد؟ توسعه همکاری‌های وزارت بهداشت و جمعیت مبارزه با دخانیات اهدای اعضای جوان مرگ مغزی در مشهد به ۷ بیمار زندگی دوباره بخشید (۶ اسفند ۱۴۰۳) جزئیات قانون «افزایش سن بازنشستگی» اعلام شد (۶ اسفند ۱۴۰۳) | سنوات بیمه‌پردازی هر بیمه‌شده چند ماه افزایش می‌یابد؟ پرواز‌های فرودگاه‌ مشهد برقرار است (۶ اسفند ۱۴۰۳) بیش از ۶۷۰ هزار نفرشب ظرفیت اقامتی در نوروز ۱۴۰۴ برای خراسان رضوی پیش‌بینی شده است توزیع شیر در مدارس مشهد به آخر خط رسید آیا مدارس و ادارات مشهد و خراسان رضوی فردا (سه‌شنبه، ۷ اسفند ۱۴۰۳)  تعطیل است؟ تعطیلی مراکز گردشگری و بوم‌گردی مشهد و خراسان رضوی تا اطلاع ثانوی | ستاد بحران استانداری خراسان رضوی: در آماده‌باش کامل هستیم (۶ اسفند ۱۴۰۳) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۶ اسفند ۱۴۰۳) | مشهد برفی می‌شود شناسایی ۱۱۲۰ مبتلا به تب دنگی از ابتدای سال | ثبت ۵ مورد ابتلا به چیکونگونیا (۶ اسفند ۱۴۰۳) چرا بیمه ها زیر بار هزینه داروهای مکمل نمی روند؟ | مکمل های بی صاحب! آیا شمع‌های معطر برای سلامتی ضرر دارند؟ حمله مرگبار سگ‌های ولگرد به دختربچه ۹ساله در روسیه هشدار جدید محققان؛ اصرار به کودک برای خوردن تمام غذای بشقابش راه‌حل پیشنهادی آموزش و پرورش برای حل مشکل سربازی معلمان بازی پزشکان تقلبی با جان مردم | شناسایی ۸۹ مداخله‌گر سلامت در سال ۱۴۰۳ لغزندگی برخی جاده‌های خراسان رضوی در پی بارش برف و باران (۶ اسفند ۱۴۰۳) رازگشایی از قتل مرد زندانی به دست قاتلان اجاره‌ای ماجرای عجیب سرقت‌های باند دختران لاغر در مشهد کیک و غذای رنگی بخوریم یا نخوریم؟ بارش برف و باران در بیشتر مناطق کشور (۶ اسفند ۱۴۰۳) پیاده روی عوارض سکته مغزی را بهبود می‌بخشد مجازات سخت کادر درمانی که سقط جنین انجام می‌دهند اهمیت کاهش گلبول‌های سفید در خون‌های اهدایی مهلت چند هفته‌ای اولیای دم به قاتل فرزندشان قصاص؛ مجازات قتل زن میانسال بعد از رابطه نامشروع
سرخط خبرها

مرد جوان و دریا

  • کد خبر: ۶۸۴۷۸
  • ۰۵ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۶
مرد جوان و دریا
محمدرضا امانی - داستان نویس

آمار دقیق و جامعی درباره موضوعی که می‌خواهم به آن اشاره کنم وجود ندارد، اما اگر دوستان و اطرافیان خودم را بخواهم به‌عنوان جامعه آماری درنظر بگیرم، حدود نیمی از مردان ایرانی در مقطعی از زندگی ناچار شده‌اند برای رفع نیاز مالی، با اتومبیل پایین‌رده شخصی، مسافرکشی کنند.


مرتضی یکی از همین رفقای مزبور است. البته به منظور حفظ حقوق شهروندی، این یک اسم فرضی برای یک شخصیت حقیقی است. مرتضی پس از ۷ سال کار در یک کارخانه تولید کیک و کلوچه و با شروع موج اول کرونا اخراج شده بود. در فاصله یافتن شغلی تازه، برای اینکه خانواده و به‌خصوص همسرش، فاطمه‌خانم، دچار نگرانی نشوند، مانند همه آن ۷ سال، ساعت ۶ صبح از خانه خارج می‌شد و برای امر شریف مسافرکشی، برخلاف مسیر شهرک صنعتی به طرف مرکز شهر به‌راه می‌افتاد.


مرتضی عقیده دارد که شهر دریای پهناوری است و مسافرکشی در آن، شباهت بسیاری به ماهیگیری دارد. یک روز هرچه تقلا کنی، تنها چیزی که روزی‌ات می‌شود، چند ماهی ریز و کوچک است و گاهی هم ممکن است با همان اولین توری که به آب می‌اندازی، ماهی بزرگی را صید کنی.
روز‌های اخراج مرتضی، مصادف شده بود با نخستین روز‌هایی که جهان در بهت و هراس ویروس کرونا فرو رفته بود. مرتضی همه شیوه‌نامه‌های بهداشتی را رعایت می‌کرد، اما بیشتر مردم ترسیده بودند و شهر از آدمیزاد خالی شده بود. انگار طوفانی سهمگین همه جانداران دریایی را در خودش بلعیده و در مکانی نامعلوم ریخته بود.


غروب‌های متمادی بود که مرتضی دست خالی به خانه بر‌می‌گشت، اما همچنان امیدوار بود و شب‌ها به پیرمرد داستان همینگوی فکر می‌کرد و امیدوار بود به‌زودی یک ماهی بزرگ صید کند تااینکه بالاخره در ساعت ۸:۳۰ صبح یک روز اواخر اسفند، آن ماهی بزرگ به قلاب، توک زد.


مرد میان‌سال کت وشلوار‌پوشی کنار خیابان برای ماشین مرتضی دست تکان داد و خواست تا دربست او را به اورژانس یکی از بیمارستان‌های بزرگ شهر برساند. در روز‌های گذشته مرتضی شنیده بود که این بیمارستان، اصلی‌ترین مرکز پذیرش بیماران کرونایی است. حس کنجکاوی‌اش باعث شد تا از وضعیت بیمارستان جویا شود. مرد میان‌سال که متخصص قلب و عروق بود، از شلوغی آن روز‌های بیمارستان و اینکه شهر دارد به فاجعه نزدیک می‌شود، حرف زد. همچنین از نبود امکانات کافی به‌خصوص نیروی درمانی و خدماتی در بیمارستان گفت.


مرتضی هم درمیان سکوت آقای دکتر از وضعیتش حرف زد و اینکه به‌تازگی صدا‌هایی نگران‌کننده از دیفرانسیل ماشینش شنیده می‌شود و اگر بخواهد به خرج بیفتد، دیگر همان اندک پولی را هم که روزانه کسب می‌کند، از دست خواهد داد.
متخصص قلب و عروق به‌صورت شفاهی قول‌هایی داد و موقع پیاده شدن، شماره تلفن مرتضی را ذخیره کرد و با عجله از در بیمارستان داخل شد.


یک هفته بعد مرتضی در سایه‌های بلند سپیدار‌های قدیمی بیمارستان، درحالی‌که تخت چرخ‌داری که پیرمردی بیمار بر آن خوابیده بود را به‌سمت بخش سی‌تی‌اسکن هل می‌داد، چند لحظه‌ای ایستاد و ماسکش را از صورت برداشت و به آفتابی که داشت غروب می‌کرد، خیره شد. یکی از نفس‌های عمیق عمرش را کشید و با خودش فکر کرد امشب به فاطمه خواهد گفت که شغل تازه‌ای پیدا کرده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->