امیری | شهرآرانیوز، تمایل انتشاراتیها برای نشر بیشتر آثار ترجمهای نسبت به داستانهای فارسی، در ایران قصه تازهای نیست، اما زخمی است که با هر مسئلهای در ادبیات داستانی امروز، تازهتر میشود.
منطق انتشاراتیها برای نشر آثار ترجمهشده از آثار مهم ادبیات جهانی بدون هیچ ریسک و خطری، منطقی جاافتاده برای نشرها و حتی نویسندههاست. اهمیت و ضرورت انتشار این آثار هم نیاز به یادآوری ندارد. گره داستان آنجاست که نشر داستان فارسی مسائل دیگری غیر از هزینه نشر برای نویسندهها دارد که هیچکس در مسیر برطرفکردن این مسائل قدم نمیگذارد.
صاحب اثر برگزیده یازدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد و نویسنده رمان «رهش» درباره وضعیت انتشار داستان فارسی میگوید: رقابت میان داستان فارسی و داستان خارجی الزاما یک رقابت محتوایی نیست، این یک رقابت اقتصادی است.
رضا امیرخانی دراینزمینه سیاست برخورد با تولیدات داخلی کشور را مثال میزند: نکته جالب توجه این است که در زمینه همه صنایع داخلی، دولت و حکومت بهشکل اغراقآمیزی از تولید داخلی حمایت میکنند؛ یعنی با سازوکار افزایش هزینههای ورود خودروهای خارجی و اخذ گمرک نامتعارف، رقابت را بهنفع خودروهای داخلی حفظ میکنند، اما درباره داستان قصه کاملا متفاوت است.
نویسنده کتاب «جانستان کابلستان» توضیح میدهد: بهدلایل عمدتا نامقبول نپیوستن به معاهده کپیرایت، داستان خارجی بدون دادن حقوق مؤلف وارد ایران میشود و باتوجهبه نسبت درصد حقالترجمه و حقالتألیف صرف و سود اقتصادی ناشر، انتشار داستان خارجی بدون کپیرایت است. یعنی داستان خارجی بدون دادن حق کپیرایت نشر از داستان من برای ناشر ارزانتر در میآید.
نویسنده رمان «من او» در مقایسهای با خودروهای خارجی میگوید: در مقام مقایسه مانند است که دولت به شما اجازه ورود خودرو مرسدس بنز بدهد و خودش روی هر خودرو مرسدس بنز ۲۰ درصد به مشتری تخفیف بدهد. این موضوعی است که به آن توجه نمیشود.