عاطفه همایونی | شهرآرانیوز؛ صبح جمعه، ساحل «پراوینستاون»، جایی که مایکل پاکارد برای صید خرچنگ غواصی میکرد، آفتابی و صاف بود. همکار قدیمی مایکل با یک قایق، راه حبابهایی را که از دهان این غواص به سطح آب میآمد، دنبال میکرد. این دو حدود ۱۰۰ پوند خرچنگ صید کرده بودند و آقای پاکارد ۴۰ فوت زیر آب، بهدنبال خرچنگهای بیشتری میگشت.
جسایا مایو، همکار او، تعریف میکند: «ناگهان حبابهایی که دستگاه اکسیژن مایکل به سطح آب میرساند، ناپدید شدند و آب با سرعت و شدت شروع به چرخیدن کرد و موجودی از سطح آن بیرون آمد.» مایو برای ثانیهای وحشتزده گمان کرد که با یک کوسه سفید طرف است. او میگوید: «فکر کردم با یک کوسه مواجه شدهایم؛ چیزی که سالها خودمان را برایش آماده کرده بودیم.»، اما او دم بالهایشکل و سر نهنگ را تشخیص داد و اندکی پس از آن آقای پاکارد را دید که از آب به بیرون پرتاب شد. پاکارد فریاد زد: «میخواست من رو بخوره!» وقتی آقای مایو و یک ماهیگیر دیگر تلاش میکردند مایکل را از آب بیرون بیاورند، نهنگ از آنها دور شد.
چارلز مایو، پدر جسایا مایو، دانشمند ارشد مرکز مطالعات ساحلی در ایالت ماساچوست، میگوید که چنین برخوردهای نزدیک و ترسناکی بهندرت اتفاق میافتد. روایتی از یک زن وجود دارد که یک نهنگ او را به عمق آب کشیده است. گزارشهایی هم ادعا میکنند که نهنگی پس از زخمی شدن به حالت تهاجمی درآمده است. در سال ۱۸۹۶، نیویورکتایمز داستان باورنکردنی مردی را گزارش کرد که در اکتبر ۱۸۹۱ زنده در شکم یک نهنگ پیدا شد، با این حال دکتر مایو درباره مورد آقای پاکارد میگوید: «من تابهحال چنین چیزی را نشنیدهام، اما این اتفاق توضیح دادنی است.»
این نهنگ که احتمالا نوجوان بوده و ۳۲ تا ۳۵ فوت طول داشته است، به احتمال زیاد هنگامی که آقای پاکارد را بهطور ناخواسته در دهان عظیم خود گرفته، بهدنبال غذا بوده است. جوک رابینز، مدیربرنامه مطالعاتی نهنگهای کوهاندار در مرکز مطالعات ساحلی، میگوید: «نهنگهای کوهاندار بیشتر وقت خود را در آن قسمت از نیوانگلند میگذرانند و بهدنبال ماهیهای کوچک هستند تا آنها را درسته ببلعند.» دکتر رابینز توضیح میدهد: «آنها سریع جهش میزنند. دهان خود را باز میکنند و قبل از بلعیدن ماهی، آب را به بیرون پس میدهند.» دکتر مایو اضافه میکند: «نهنگ وقتی بفهمد چیزی را که طعمه معمولیاش نبوده، به دهان گرفته است، همانطور واکنش نشان میدهد که یک انسان بهطور تصادفی یک مگس را خورده باشد. ما در این وضعیت از خوردن دست میکشیم و غذا را به بیرون تف میکنیم.»
روز جمعه، توئیتر پر بود از اخبار بلایی که بر سر آقای پاکارد آمده بود. بعدازظهر آن روز، آقای پاکارد به خبرنگاران گفت که درحال غواصی ناگهان احساس کرده با کامیونی برخورد کرده است. اولین فکر او این بود که یک کوسه سفید به او حمله کرده است، اما وقتی فشار دندانهای آن موجود را احساس نکرد، متوجه شد که داخل دهان یک نهنگ است. پاکارد میگوید: «من کاملا داخل دهانش بودم. آنجا کاملا سیاه بود. با خودم فکر کردم به هیچوجه نمیتوانم از اینجا بروم بیرون. کارم تمام است. من مردهام. به تنها چیزی که فکر میکردم، پسرانم بودند. آنها دوازده و پانزدهساله هستند.»
پاکارد میگوید که حداقل ۳۰ ثانیه در دهان نهنگ بوده است و در این مدت نمیتوانسته است بفهمد که آیا از تمام شدن اکسیژن میمیرد یا بلعیده میشود. او فشار عضلات قدرتمند نهنگ را حس میکرده است. سپس، نوری میبیند و احساس میکند سر نهنگ درحال تکان خوردن است و بعد بدنش به داخل آب میافتد. پس از آن، آقای پاکارد با یک آمبولانس از اسکله به بیمارستان منتقل و همان روز هم مرخص میشود. او کبودیهای زیادی داشت، اما استخوانهایش کاملا سالم بودند. آقای مایو، همکار پاکارد، میگوید که خوشبختانه فصل صید رو به پایان است، ولی او میداند که بهزودی دوباره هر دو نفر به صید خواهند رفت. آقای پاکارد هم در کمال تعجب، همین حرف را به خبرنگاران زد: «بلافاصله بعد از بهبودی، به آب برمیگردم.»
منبع: نیویورکتایمز