فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

در آیین رونمایی از مجوعه‌شعر حیدر کاسبی بیان شد: برای شعر، تره هم خرد نمی‌کند!

  • کد خبر: ۷۱۱۲۲
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۴
در آیین رونمایی از مجوعه‌شعر حیدر کاسبی بیان شد: برای شعر، تره هم خرد نمی‌کند!
حیدر کاسبی اهل خراسان و متولد ۱۳۵۳ است که به تازگی دومین مجموعه شعر او به نام «آب تا زانوی مترسک» از سوی نشر نگاه راهی بازار کتاب شده است. در مطلب پیش رو ابتدا گفت و گویی با حیدر کاسبی که مسئول «انجمن ادبی سپیداران» نیز هست، داشته ایم و در ادامه دیدگاه شاعران درباره مجموعه تازه منتشر شده او آمده است.

سمیرا شاهیان | شهرآرانیوز - حیدر کاسبی اهل خراسان و متولد ۱۳۵۳ است که به تازگی دومین مجموعه شعر او به نام «آب تا زانوی مترسک» از سوی نشر نگاه راهی بازار کتاب شده است. این کتاب پنجشنبه گذشته با حضور شاعر در کافه «بن بست» معرفی و رونمایی شد. کتاب نخست این شاعر چنارانی مجموعه شعری به نام «جهان بی تو روستای کوچکی ست» بود که در سال ۱۳۹۰ انتشارات سخن گستر در مشهد به چاپ رساند و سال بعد چاپ دوم آن منتشر شد.

کتاب دوم او، اما بین سال‌های ۹۱ تا ۹۸ نگارش شده است. در مطلب پیش رو ابتدا گفت و گویی با حیدر کاسبی که مسئول «انجمن ادبی سپیداران» نیز هست، داشته ایم و در ادامه دیدگاه شاعران درباره مجموعه تازه منتشر شده او آمده است.


«طبیعت گرایی» در اشعار سپید کاسبی

درون مایه بیشتر شعر‌های سپید حیدر کاسبی که بیش از ۲۰ سال در روستا زندگی کرده است، طبیعت و زادگاه او در روستا ست؛ او می‌گوید: ویژگی شعرم که تا حدودی در میان شاعران توجه‌ها را به خود جلب کرده است، درون مایه بومی است. البته این اتفاق در شعرهایم خودخواسته نبوده است بلکه طبیعت گرایی در شعر من نمود پیدا کرده است.


او به تعریف احمد شاملو از شعر اشاره و بیان می‌کند: به باور این شاعر معاصر، شعر خود زندگی است. همین طور که یک بخشی از زندگی ام هنوز کودکی ام در روستاست. فکر می‌کنم شاعران زیادی این ویژگی را دارند که بخشی از کودکی شان همراهشان است و به آن گریز می‌زنند و می‌شو د شعر.


به موسیقی درونی شعر پایبند هستم

یکی از اشعار مجموعه «آب تا زانوی مترسک» به علیرضا جهانشاهی تقدیم شده است که به گفته شاعر می‌تواند معرفی این کتاب هم باشد:


«تا کمباین‌ها بروند و لانه پرنده‌ها را درو کنند
تا موریانه اندوه بال دربیاورد
خدا بزرگ است
خدا بزرگ است
و تقدیر حشره اش را در منقار گرسنه‌ای به دام می‌اندازد»
از پنج تا دهان باز یکی را زنده بمان‌ای بخت»


حیدر کاسبی درباره به کار گرفتن واژه‌هایی مثل «کمباین» در شعر سپید می‌گوید: یکی از ویژگی‌هایی که مدعی ام به آن پایبند هستم رعایت موسیقی درونی در شعر سپید است و فکر می‌کنم با تجربه بیش از ۲۰ سال در این مجموعه موفق بودم.


او خاطرنشان می‌کند: شعر سپید، وزن عروضی مشخصی ندارد، اما موسیقی درونی و وزن نامحسوسی دارد که کمباین‌ها در آن گنجانده می‌شود و اگر یک کلمه دیگر باشد لنگ می‌زند. تردستی یک شاعر این است هر واژه‌ای را به شعرش وارد کند، حتی زمخت‌تر از کمباین، مثل گازوییل بیاورد در شعرش. سرخپوست، سناریو، اره برقی و عروسک گردان واژه‌هایی است که در شعر‌های من آمده است.


کسی به شعر آزاد جایزه نمی‌دهد

شاعر سپیدسرای چنارانی، که ساکن مشهد است درباره فاصله زمانی بلند بین چاپ کتاب‌های نخست و دومش می‌گوید: من می‌توانستم کتابم را در سال ۱۳۹۷ راهی بازار کنم، اما با تجربه ناموفق حاصل از همکاری مشارکتی با ناشر اولم، چشم انداز روشنی برای اینکه کجا این اثر را به چاپ برسانم نداشتم.


حیدر کاسبی با بیان اینکه در مقابل سروده‌های زیاد شاعران، شاید تعداد ناشران حرفه‌ای در کل ایران به تعداد انگشتان دو دست هم نرسد، می‌گوید: به دلیل اینکه شرایط مالی مناسب برای مشارکت در چاپ کتاب را نداشتم و از طرفی بعد از بیست سال فعالیت ادبی در شأن خود نمی‌دیدم بخواهم دوباره برای چاپ کتاب هزینه کنم، قید جغرافیای خراسان را زده بودم تا اینکه لیلا کردبچه در نشر نگاه شعرهایم را خواند و تحسین کرد و باعث شد یک انتشارات حرفه‌ای بدون دریافت هزینه، پیشنهاد چاپ کتابم را بدهد.


او همکاری با نشر نگاه در تهران را اتفاق مبارکی می‌داند که برای او رخ داده است و می‌گوید: نشر نگاه من را به آینده خوش بین کرد، زیرا به شاعران جوان اعتماد و شعرهایشان را چاپ می‌کند.


شاعر مجموعه «آب تا زانوی مترسک» می‌گوید: اکنون به ادبیات خوش بین شده ام، زیرا بعد از ۲۰ سال، یک نشر حرفه‌ای به من حق تألیف پرداخت و کتابم را در این بازار اسفناک چاپ کرد. این موضوع باعث شده احساس کنم مسیر روشنی برایم باز شده و امیدوارم این اتفاق برای همه شاعران مستقل بیفتد.


او با بیان اینکه «ما از زندگی روزمره عقب افتاده ایم» تصریح می‌کند: شاید از امور روزمره زندگی عقب افتاده باشم، اما شعر، قوت قالبم است و در زندگی برایم حاشیه نیست. آن هم در دوره‌ای که براین باورم برای شعر آزاد تره هم خرد نمی‌کنند و کسی برای شعر‌های آزاد جایزه نمی‌دهد،  این راه را انتخاب کرده ام و بهایش را هم می‌پردازم.


روایت «من»‌های من

در این جلسه دوساعته، امیرتیمور زحمتکش، با برشمردن ویژگی‌های کتاب کاسبی درباره اشعار سپید او صحبت کرد. همچنین محمد شهیدی، علیرضا جهانشاهی و زهرا‌گریزپا شاعران خراسانی از دیگر سخنرانان این جلسه بودند.
کاسبی نیز از سلمان نظافت یزدی، علیرضا جهانشاهی و مهدی رجبی که از صفر تا صد کار همراه او بودند تا کتاب شسته رفته‌ای منتشر شود قدردانی کرد.


به باور محمد شهیدی از شاعران چناران، از ابعاد گوناگونی می‌شود به این کتاب نگاه کرد، از جمله کشف‌هایی که در حوزه تصویر و مضمون اتفاق می‌افتد.


او با اشاره به شعر «اینگونه» و مفهومی که در شعر‌های زیادی از کتاب تکرار شده است، می‌گوید: در این شعر آمده است: به من می‌گویند «پسر خالطی سلطان»»؛ این روایتی ساده، اما عمیق از خود است و در واقع وجه‌های گوناگونی که در این تن وجود دارد را معرفی می‌کند. در واقع روایتی در این شعر دیدم که بسامدش در کتاب بالاست ازجمله «و موجود زنده ام را دیدم» یا «من و حیدر کاسبی خوش شانس بودیم که از غصه مردیم» یا «آن سر دیگرم را پیدا کردم» همه به نوعی «من»‌های من را روایت می‌کند. شاید یک نوع حدیث نفسی است که با خودگویی متفاوت است. کثرتی که در وحدت است و با تصویر‌های زیبا بیان می‌شود.


مجموعه‌ای دارای جهان بینی

علیرضا جهانشاهی نیز براین باور است: حیدر کاسبی توانسته است ریل گذاری داشته باشد که قرار است از کجا به کجا برسد و این کار در مراحل ادبی‌ای که یک شاعر طی می‌کند مهم است.


به نظر ا و این مجموعه در مقایسه با کتاب قبلی شاعر، در پختگی نوع نگاه، متفاوت است و پختگی به تصاویر و کشف‌ها سرایت کرده است: همچنین مجموعه حیدر کاسبی دارای جهان بینی است و نشان می‌دهد او به مرحله‌ای از جهان بینی رسیده که شاعران بزرگی به آن رسیده اند.


پیشرفت در مجموعه دوم

زهرا گریزپا، نیز مجموعه تازه انتشار یافته «آب تا زانوی مترسک» را کتابی تأمل‌برانگیز می‌داند و می‌گوید: چاپ این اثر بعد از مجموعه شعر «جهان بی تو روستای کوچکی ست» برای حیدر کاسبی حرکت رو به جلو محسوب می‌شود، زیرا تصویر‌های زیبایی ارائه می‌دهد.


این شاعر جوان با اشاره به شعر «افتادن» از نخستین شعر‌های کتاب تصریح می‌کند: نه‌تن‌ها گسست روایت ندارد، بلکه روایتی زیرپوستی و حتی تصویری سینمایی می‌سازد که من از آن لذت بردم. سابقه بعضی تشبیه‌ها را در ادبیات دیده‌ایم، اما در اشعار این کتاب، نگاهم به تشبیه‌ها و شعر‌هایی افتاد که بکر و نوستالژیک است.


به باور گریزپا، هر فرد را باید با خودش مقایسه کرد، اما مجموعه شعر دوم حیدر کاسبی در مقایسه با دیگران در این چند سال گذشته نیز تأمل‌برانگیز است.

 

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->