مهدی قرآنی | شهرآرانیوز؛ روز گذشته پرونده جوانی ۲۶ ساله روی میز کارشناسان اداره فضای مجازی پلیس فتای مرکز استان خراسان رضوی گشوده شد. به گفته سرهنگ جواد جهانشیری رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی متهم این پرونده که خود در جایگاه شاکی قرار داشت مرتکب جرمی شده بود که حتی روحش هم از این ماجرا خبر نداشت. او که در جریان سرمایه گذاری در حوزه ارز رمزها متضرر شده بود برای جبران خسارت رو به اقدامی مجرمانه آورده بود که ضمن باختن سرمایه اش برای دومین بار به پلیس فتا احضار شد.
شبیه آن دسته افرادی شدهام که آش را نخوردهاند، اما دهانشان سوخته است. در جایگاه متهم ایستاده بودم و در حالی که روحم خبر نداشت به چه جرمی بازداشت شدهام. من خودم مالباخته بودم و در این بین چند صد میلیون تومان بیزبان از کفم درآمده بود، ولی خوب قانون قانون است و باید پاسخ میدادم در سایت قمار چه میکردم و چه نقشی داشتهام.
پدرم که فوت کرد همه مسئولیتهای خانواده برعهدهام گذاشته شد. یک مغازه شیرینیفروشی هم بود که پدرم آن را برایم به ارث گذاشت. درآمدم کفاف چرخاندن زندگی خانواده را نمیداد و دربهدر به دنبال سرمایهگذاری با سودی بالا میگشتم. آن روزها تب خرید بیتکوین داغ بود و به پیشنهاد یکی از دوستانم وارد بازی خرید و فروش رمزارزهای دیجیتالی شدم. آن روزها با شنیدن اخباری جستهگریخته از بالا رفتن بیتکوین برای خودم فکرهایی داشتم. تقریبا ۲۰۰ میلیون تومان در میدان این بازی ریختم که آن روز نحس فرا رسید.
همچون توفان گذشته تهران که به یکباره شروع شد و شهر را بههم ریخت و مسئولان را غافلگیر، اوضاع من هم همانگونه شد. هرچه داشتم و نداشتم را از دست دادم و حالا سرمایهام دست یک صرافی در ترکیه بود. طبق اخطار «بای ننس» (بزرگترین و اولین صرافی جهان که در زمینه خرید و فروش رمزارزها فعالیت دارد) باید تا ۳ روز همه رمزارزهایم را از کیف دیجیتالی بیرون میکشیدم وگرنه سرمایهام به باد میرفت. پسرخالهام ترکیه زندگی میکرد و قرار شد سرمایه دیجیتالیام را به حساب یک صرافی در این کشور انتقال دهم. انتقال ارزهای دیجیتالی همان و سرقت همه پولهایم همان.
صرافی ترکیهای کلاهبردار از آب درآمد و همه سرمایه ۲۰۰ میلیون تومانیام را بالا کشید. زخم خورده یک آغاز خیلی کوتاه شده بودم. دربهدر به دنبال راهی میگشتم تا ضررم را جبران کنم. صبحها به شیرنیفروشی میرفتم و با همان درآمد و بخورونمیر روزها را میگذراندم تا اینکه مجدد پایم به میدان بازی دیگری باز شد.
یکی از مشتریانم عضو سایتی تحت عنوان «پیشبینی» شده بود. به گفته خودش توانسته بود در عرض چند ماه سود خوبی به دست بیاورد. کارش زیاد سخت نبود. کافی بود در سایت مورد نظر عضو بشوم و مسابقات ورزشی را پیش بینی و در صورت برنده شدن تیم، سهمم از سود حاصله را دریافت کنم. دیگر نه خبری از هک حسابم بود و نه نیاز به کیف دیجیتالی و صرافی.
چند ماه سایت پیشبینی را زیرورو کردم و برای اولین مرتبه وارد بازی شدم که از قضا سود اندکی به دست آوردم. دومین پیشبینیام هم همراه با دریافت سود شد. مسابقات را یکی پس از دیگری برنده میشدم، ولی چون هنوز به ساختار این سایت اعتماد نداشتم مبالغ پایینی را وارد جریان بازی میکردم. با برنده شدن در چند مرحله عزمم جدی شد برای سرمایهگذاری در مراحل بعدی این بازی. مبلغی بیشتر را روی میز پیشبینی گذاشتم که برای چندمین مرتبه اسمم در فهرست برندگان قرار گرفت و سود خوبی به چنگ آوردم.
کارم شده بود پیشبینی و بازی در سایت. البته همیشه هم برنده این بازی نبودم و گاهی هم مبالغی را میباختم. از صبح که مغازه را باز میکردم تا زمان تعطیلی هفت یا هشت ساعت در سایت بازیها را پیشبینی میکردم. این اواخر روی دور باختن افتاده بودم. هرچه پول روی میز شرط بندی میگذاشتم همه را میباختم. تا به خودم آمدم متوجه شدم که ۱۲۰ میلیون تومان بیزبانم را از دست دادهام. از چاله درآمده و در چاه افتاده بودم.
من با پای خودم وارد یک بازی شده بودم که از ابتدا میدانستم خواهم باخت. در این گیرودار اتفاق عجیبتری هم برایم رقم خورد. به پلیس فتای مرکز استان خراسان رضوی احضار شده بودم. کلی علامت سؤال در ذهنم بود و هراس داشتم که به پلیس فتا بروم. سرانجام تصمیم به رفتن گرفتم و صبح دیروز وارد این مرکز تخصصی پلیس شدم.
از حرفهای کارشناس پلیس سرم داشت شاخ در میآورد. من مرتکب جرمی شده بودم که هیچ اطلاعی از آن نداشتم. حضور من در سایت شرطبندی و اقدام به بازیهای غیر قانونی در این سایت جرم بود و من نه تنها از آن بیخبر بودم بلکه هستونیستم را هم پایش باخته بودم. پروندهام به دادسرا ارسال شد تا مورد تعیینتکلیف مقام قضایی قرار گیرد.