 
 		  		 			گروه فرهنگ و هنر| در ادامه سفر سید محمد بهشتی به مشهد، عصر دیروز جمعی از مدیران شهری و فعالان مدنی در پژوهشکده ثامن گرد هم آمدند تا درباره مفاهیم نوین شهری تبادل نظر کنند. مرکز گفتوگوها هم حول موضوع «بازآفرینی، مواجهه آگاهانه با شهر» میچرخید. در این جلسه که اساس آن بر پایه تبادل تجربیات معاصر شهرسازی بود، با حضور پرشور مشتاقان و علاقهمندان به حوزه معماری و شهرسازی همراه بود و تعدادی از حضار نظرات خود را نیز مطرح کردند. 
مفهوم بازآفرینی، یافتن عناصر مرده در بافت شهری، شهرسازی بر اساس خواست، نه نیاز و نگاه کاسبکارانه مشاوران به شهرسازی از جمله مسائل کلیدیای بود که گفتوگوها را در این جلسات قوام میداد. در این جلسه علاوه بر سید محمد بهشتی شیرازی، عضو پیوسته فرهنگستان هنر، محمد هادی مهدی نیا، رئیس کمیسیون عمران و شهرسازی شورای شهر مشهد، و سید محمد مهدی معینی، مشاور شهردار مشهد، نیز حضور داشتند و به سخنرانی پرداختند. بخشی از گفتمانی که در این جلسه جاری بود در ادامه آمده است.
در شهرسازی به کمیت توجه داریم، نه کیفیت
در ابتدا این جلسه، سید محمد بهشتی درباره مفهوم بازآفرینی در بحث توسعه پایدار صحبت کرد و از نداشتن تعریف واحد میان ردههای مختلف جامعه گفت: معمولا چون خیلی شتابزده و با عجله با این اصطلاحات روبرو میشویم، روی اینکه هر کدام از اینها چه معنایی دارند تأمل نمیکنیم. همه از بازآفرینی صحبت میکنند اما روی مفهوم واحدی باهم توافق نکردهاند. گمان میکنیم معنی بازآفرینی یعنی «خوب» بودن ولی باز روی همین هم توافق نکردهایم. حال من تعریف خودم را از این بازآفرینی و خوب بودن ارائه میدهم. عضو پیوسته فرهنگستان هنر به قوانینی که در دهه 40 در کشور برای توسعه شهری و ساختوساز به تصویب رسید اشاره کرد و گفت: بر اساس همان قوانین است که ما در کشور پیش رفتهایم. اگر آن قوانین را مرور کنیم، خواهیم دید همه اینها به «نازلترین کمیات» مربوط میشوند، یعنی هر اصطلاحی معطوف به نازلترین کمیات است. این تنزل هم به این خاطر است که همه این قوانین و مقرارت و ضوابط عمدتا وجه حقوقی دارند. در حقوق همهچیز به نازلترین منطقه کمیات تنزل پیدا میکند. در نتیجه قوانین، بسیار خشک، بیرحم و کمّی است. تمام سازوکارهای مدیریتی امروز ضامن حسن اجرای این قوانین هستند. همهچیز در دست نازلترین مرتبه کمیت است. بهشتی با طرح این سؤال که در توسعه شهری، تعریف و جایگاه کیفیت چیست و کجاست، سخنان خود را اینگونه ادامه داد: به این ترتیب تخصصهایی که ضامن کمیات هستند اولویت پیدا میکنند و همین تخصصهایی که ضامن نازلترین مراتب کیفی هستند، میداندار توسعه شهری میشوند. این در حالی است که شهر به اخلاق مدنی، مدنیت و کیفیت شهر بستگی دارد، یعنی توسعه شهری به کمیت و اینکه یک سکونتگاه بزرگ و پرجمعیت درست کنیم نیست. 
حیات مدنی ایجاد شهر است و در شهر هم باید زندگی وجود داشته باشد. زندگی کردن و زنده بودن 2 مقوله کاملا متفاوتاند و زندگی کیفیت و متضمن کیفیت است. حوزه علوم انسانی ورودی مبحث یک شهر باکیفیت است؛ خروجی آن ممکن است منتج به هرحوزهای بشود؛ اما وقتی غلبه با کمیات است، ورودی شهر فعالیتهای کالبدی است و خروجی هم کالبدی است. او دوباره به تعریف خود از مفهوم بازآفرینی بازگشت و گفت: بازآفرینی میخواهد زندگی را دوباره به شهر بازگرداند، چراکه باور دارد این سیطره کمیت متوجه مختصات کیفیت نیست. به نظر میرسد جامعه در شهرهای ما دارد مدنیت را پس میگیرد، میخواهد آنجا را دوباره میدان عرض اندام زندگی کند. در مفهوم فضاهای شهری، فعل و انفعالاتی اتفاق میافتد که شهر را به سمت مدنیت هدایت میکند، یعنی بازآفرینی شهری در «مفهوم» اتفاق میافتد. این بازآفرینی سرنوشت محتوم همه شهرهاست. محمد بهشتی جامعه متخصص و آموزش دیده را هم دستپرورده دوره سیطره کمیت دانست و تأکید کرد: در شرایط جدید باید آمادگی پاسخ دادن به جامعهای را که تقاضای کیفیت دارد داشت.
به دنبال کارنامه موفق در کمیتها هستیم
سید محمد مهدی معینی، مشاور شهردار مشهد، هم که در این جلسه حاضر بود، با انتقاد از ساختوسازهایی که در گذشته و آینده اتفاق افتاده است یا خواهد افتاد، به خیابان جنت اشاره کرد و گفت: خیابان جنت اولین پیادهراه مشهد حتی ایران را داشت، 1500 مغازه، با سرزندگی وسط شهر مشهد در کنار باغ ملی، حیات داشتند؛ این خیابان با این قدمت را رها کردیم و پارکهای بزرگ را درست کردیم. در واقع ما پولهای زیادی هزینه میکنیم که کمیتها را افزایش دهیم. این بهخاطر این است که تکلیفمان با شهر روشن نیست. مشهد ثروت بسیاری داشت و میتوانست خیلی زیباتر، باکیفیتتر و بهتر از آن چیزی که الان هست باشد. تأسف من از این است که ما به کمیتها اهیمت میدهیم و مدیریت شهری در تمام دورهها بعد از جنگ در تلاش بوده است که آمار و ارقام خودش را افزایش دهد تا بتواند در رقابت با خودش و بعضی شهرهای دیگر کارنامه موفقی در کمیتها ارائه دهد. معینی در ادامه به پارهای از اقدامات مثبتی که در دوران گذشته و در دوره کنونی اتفاق افتاده است اشاره کرد و درباره تغییر و بهبود فضای شهری در یکیدو سال اخیر سخن گفت: در گوشههای این شهر شاهد هستیم که اجازه داده شده است در کنار کافیشاپها فضای عمومی گسترش پیدا کند. ما خیلی کمبود فضای عمومی داریم. فضای عمومی زیادی مصادره شده است. به هرحال فضاهای خصوصی و نیمهخصوصی دارد گسترش پیدا میکند و این فضاها در اختیار همه نیست. شما در اطراف حرم میلیونها مترمربع فضای تجاری و اقامتی مشاهده میکنید اما یک مترمربع فضای عمومی فرهنگی یا کتابفروشی وجود ندارد. این یعنی ما محکومیم در اطراف حرم در این اقامتگاههای بسیار گران و بدون استفاده از فضاهای عمومی به سر ببریم.
بافت میانی مظلوم مانده است
محمدهادی مهدینیا، رئیس کمیسیون عمران و شهرسازی شورای شهر مشهد، هم که در جلسه حاضر بود گفت: اول اینکه چون من خودم برنامهریزی شهری خواندهام در مقام متهم هستم و باید باتوجه به صحبتهایی که در جلسه مطرح شد رفع اتهام کنم، چون موضوع بازآفرینی شهری است و شهرت آقای بهشتی هم بیشتر در حوزه فرهنگی است، میخواهم از اینجا شروع کنم که یکی از صحنههایی که در سطح شهر مشهد مغفول واقع شده، محدودههایی است که نه بافت پیرامون حرم است که حساسیتش زیاد باشد، نه بافت فرسوده است، نه بافت ناکارآمد شهری است، نه بافت سکونتگاه شهری. مسئله مظلومیت بافتهای میانی شهر هستند که در مشهد رها شدهاند.بازآفرینی شهری میتواند در بافتهایی مانند ارگ، احمدآباد، سناباد و... اتفاق بیفتد. به طورکلی قرارگاهها و فضاهای فرهنگی، این قابلیت را دارند که در همین بافتها شکل بگیرند و در همهجای دنیا هم این اتفاق افتاده است و میافتد. 
عضو شورای اسلامی شهر مشهد در ادامه به طرحهای عمرانی فرهنگی مشهد هم اشاره کرد: طرحهای عمرانی فرهنگی موتورهای محرکی است که باعث جلوگیری از زوال مدنیت میشود، مگر پروژههایی مانند مجموعه تئاتر شهر نیست که موتور محرکهای ایجاد میکند تا زوال شهری دراین مناطق اتفاق نیفتد؟ و این مناطقِ سکونتگاهی به انبار و به مناطق خالی از سکونت تبدیل نشوند. باید کاربریهای فرهنگیای که پای بدنه فرهنگی شهر را به این مناطق باز کند، در مناطقی مانند اینجا ایجاد شود. مهدینیا همچنین به انتخاب طرح پردیس تئاتر مشهد که یکیدو روز پیش انجام شد اشاره کرد و گفت: دیروز مسابقهای برای انتخاب طرح معماری سالن تئاتر شهر برگزار شد. دوستان هم شرکت و هم بررسی کردند. به نظر من تئاتر از نوع فرهنگ است، سینما از نوع سرگرمی. با ماشین میشود رفت توی پارکینگ، سپس وارد سالن سینما شد. اما در هیچجای دنیا برای تئاتر این اتفاق نمیافتد. مردم بستنیشان را میخورند، خریدشان را میکنند، قدمشان را میزنند، موسیقیایهم گوش میدهند و تئاتر هم میبینند. کاربریهای مکملی وجود دارد که باید در کنار مجموعه تئاتر قرار بگیرد. اینها در یک بخش شهر رها و ایزوله نیست، که با بقیه شهر ارتباط نداشته باشد، بلکه برایش نرمافزار تعریف شده است؛ معیار انتخاب مکان پردیس تئاتر مشهد صرفا ترافیک بوده است. پیشنهادهای دیگری هم وجود داشت. 
هرچند فضاهای زیادی وجود دارد که قابلیت بازآفرینی فرهنگی دارد. 
به عنوان مثال 2 کارخانه نخریسی و قند آبکوه در این شهر وجود دارد، چرا برویم ساختمان نو بسازیم؟ چرا آنچه را که هست به پاتوق فرهنگی ازجمله پردیس تئاتر تبدیل نکنیم؟ با اینکه من مطلع نشده بودم ولی اطلاعات گرفتم و متوجه شدم این بنا در راستای بازآفرینی شهر مشهد نیست. امروز مراکز شهری و خصوصا بافتهای مظلوم میانی خالی از سکونت و تجاری میشود. اگر برای اینها فکری نکنیم و وزنههای سنگین را در آنجا مستقر نکنیم باید مطمئن باشیم که 20 سال دیگر بازآفرینی شهری را در بافتهایی انجام خواهیم داد که اتفاقا امروز کیفیت لازم را دارد.
من از زوایه فرهنگ به موضوع نگاه میکنم
بهشتی در پاسخ به مسائلی که مطرح شد نیز گفت: ما یک روز است به مشهد آمدهایم، شما ظاهرا اهل اینجا هستید، ذینفوذ هستید، مؤثرید و حرفتان میتواند منشأ اثر باشد، چرا مانع این نشدید که چنین مسابقهای برگزار شود؟ مسلما اشرافی که من به شهر مشهد دارم یکصدهزارم شما هم نیست. برای همین نمیخواهم بگویم حرف من دربرابر حرف شما، حرف سنجیدهای است. شما با شناخت عمیقتر میگویید، اما من از زوایه فرهنگ به موضوع نگاه میکنم. تئاتر و نمایش موضوعی نیست که در یک نقطه متمرکز شود، تئاتر هم میتواند در تمام شهر حضور داشته باشد. ما پیشنهاد کردیم شما تئاتر شهر نسازید، بیاید اینجا مرکز هنرهای نمایشی بسازید. این با تئاتر فرق دارد، در واقع این پردیس میخواهد یکجور مرکزیت ایجاد کند؛ مثل اینکه بگوییم میخواهیم مجتمع جشنوارهها را بسازیم. این با ساخت یک سالن سینما فرق دارد. وقتی صحبت از یک مرکز میشود، تمایز پیدا میکند. باید بیایید بگویید زیرساختهای فرهنگی کجای شهر در مقیاس شهری میتواند عمل کند؟ یکی از سؤالاتی که داشتیم این بود که آیا پردیس تئاتر شهر میتواند مقیاس شهری داشته باشد؟ چون فقط در بخشهایی از شهر مقیاس شهری میتواند اتفاق بیفتد. توضیحاتی که به ما دادند این بود که مقیاس این پردیس تئاتر مشهد، شهری است. اینجا یک مجتمع است و فقط سالن تئاتر نیست؛ حتما به فعالیتهای دیگری هم که در چنین مجتمعی ظرفیت برگزاری دارد، توجه میشود. 
در پایان بهشتی با صحه گذاشتن بر سخنان مهدینیا تأکید کرد: این شهر استعداد این را دارد که دهها سالن تئاتر داشته باشد، البته همه اینها منافاتی با احیای دیگرسالنهای تئاتر ندارد، چون مشهد شهر کوچکی نیست که با 2 سالن ظرفیتش تکمیل شود.